به قلم دامنه. به نام خدا. در کتاب "سرشت و سرنوشت" گفتگوی کریم فیضی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، ص ۴۱ و ۴۲ خوانده بودم که هر موجودی تا آخر به حکم ماهیت و به حکم «عینِ ثابت» عمل می کند تنها انسان است که معلوم نیست چیست. دکتر دینانی برای این مسأله، مثال می زند و می گوید این که قرآن می گوید برادران یوسف گفتند: «قد اَکله الذئب: گرگ ها یوسف را خوردند» چندان مجاز نیست چون برادران یوسف گُرگ بودند و نیازی به گرگ بیابان نبود. ظاهر انسانی داشتند و گرگ ها در باطنِ آنها بود.
بسیاری از انسان ها صورت انسانی دارند و باطن گرگی. این است که به حسب روایات ما، همه به صورت انسان محشور نمی شوند... طبق آیات و روایات ما «یوم تبلی السّرایر» روزی است که پرده ی صورت کنار می رود... پرده ها عقب می رود... نقاب ها برداشته می شود و خیلی از انسان ها گرگ محشور می شوند و دیگر صورت انسانی ندارند، عده ای هم به صورت فرشته، و عده ای هم صورت انسانی دارند. بنابراین از نظر دینانی وجود انسان قاهر بر ماهیت انسان است که هم می تواند بالاتر از فرشته شود و هم می تواند پست تر از گرگ. شرح عکس بالا: ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻫﻠﻲ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ! ﺍﻣﺎ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩی ﺣﺘی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮ ﺧﻢ ﻓﺮﻭﺩ ﻧﻤﻲﺁﻭﺭﻧﺪ !
با عرض ادب سلام به دامنه ی گرامی و دامنه خوانان ارجمند
موضوع
در_بازی_با_کودکان_برنده_شویم_یا_بازنده؟!
در بازی هایی که برد و باخت در آنها معنا دارد، هر بازی را ۳ بار انجام می دهیم
بار اول: به کودک اجازه دهید که شما را در بازی ببرد. این برد کمک می کند تا اعتماد به نفسش افزایش پیدا کند؛ همچنین این برد باعث می شود کمی تخلیه هیجانی شود و اگر از شما خشمی دارد، مقداری از آن خشم با شکست شما تخلیه شود.
بار دومی: که بازی می کنید بهتر است در بازی کودک را ببرید؛ این باخت به کودک کمک می کند مفهوم شکست را دریابد، «نه» شنیدن را یاد بگیرد و کم کم متوجه این امر شود که گاهی انسان تمام تلاشش را می کند ولی موفق نمی شود.
بار سوم: که بازی را انجام می دهید باید کاری کنید که کودک با تلاشی بسیار بیشتر از تلاشی که آن دو بار داشته، برنده شود. این بار در حال آموزش این نکته به کودک هستید که گاهی برای موفقیت باید خیلی تلاش کرد.