اصل ۸ : هستی مساوی با طبیعت مادّی نیست، بلکه بخشی از جهان آفرینش را ماوراء طبیعت تشکیل می دهد که در اصطلاح قرآن "جهان غیب" نامیده می شود.


توضیح: همان‌طور که پدیده‌های مادّی به اذن خداوند در یکدیگر تأثیر می‌گذارند، همچنین موجودات غیبی نیز در جهان به اذن الهی مؤثّر می‌باشند. می توان به آیه های ۵ نازعات و ۶۱ انعام توجه داشت.


اصل ۹ : جهان _کلا" و جزءا"_ پدیده ای هدایت شده است و هر موجودی، در هر مرتبه که هست، به فراخور حال خویش از هدایت عامّ الهی برخوردار است.


اصل ۱۰ : نظام جهان بر پایه ی علت و معلول استوار است، و تأثیر پدیده ها در یکدیگر، به اذن و مشیّت الهی صورت می گیرد.

توضیح: دو آیه‌ی ۲۲ بقره و ۵۸ اعراف، نظام اسباب و مُسبّبات را اثبات می کند. و آیه ۵۰ طه، هدایت عام را.


اصل ۱۱ : نظام آفرینش، نظام احسَن و اکمَل است که به نیکوترین وجهی آفریده شده است.

 

اصل ۱۲ : مخلوق و مصنوع خداوند، هدفمند بوده و به عبَث خلق نشده است.

 

اصل ۱۳ : انسان موجودی است مرکّب از تن و روان که پس از مرگ، جسم او متلاشی می شود ولی روحش به اذن الهی باقی و جاودان می ماند.

 

اصل ۱۴ : هر انسانی با فطرت پاک و توحیدی آفریده می شود و هیچ فردی از بطن مادر، گنهکار و بدسِگال زاده نمی شود. به عبارتی دیگر، پلیدی ها و زشتی ها جنبه ی عرَضی داشته و معلول و عواملِ بیرونی و اختیاری است. بنابراین، اندیشه ی گناه ذاتی بشر، که در مسیحیت کنونی، مطرح است، بی پایه است.

توضیح: برای این چهار اصل بالا، به ترتیب می توان به آیه های ۷ سجده، ۱۴ مؤمنون، ۳ احقاف، ۱۰۰ مؤمنون و ۳۰ روم رجوع داشت.

ادامه دارد...

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/335