تشنهاند؛ تشنهی امام حسین
به قلم دامنه. به نام خدا. عطشی دارند که فقط با نوشیدن جرعهجرعههای عشق حسینی سیراب میشوند. داغی از کُشتهشدن حسین به دست دشنهی دسیسهچینان، در دل مالامالِ اندوهها و اندوختهها دارند که هرگز سرد و بَرد نمیشود. تشنهاند؛ تشنهی حسین. اینان، آموزگارشان حسین است که با عرفان و نیایش و نماز و ایستادن، با سرانی به نبرد برآمد که از سر بیم و آز مسلمان شده بودند. هنوز نیز درد اینان، دیدنِ استیلای مداوم اهلِ بیم و آز بر گُردهی بشریت است. رنجی که بر اهل راز و نیاز و انسانهای آزاد، گران میآید و میخواهد با راه حسین (ع) باز نیز در صف عزادار امام حسین بایستد تا علمزده، پوچ، بیمعنا، تهی از غایت هستی و محروم از عنایت الهی نگردد و تا میتواند راه بشر را اصلاح و کژیها را درست کند. زیرا حسین شهید نیز، در برابر زندگییابیِ دوبارهی جاهلیت ایستاد تا زنگار پَلشتیها از چهرهی اسلام ناب بزُداید. هر کس، امام حسین آموزگارش گردد، راهش راهِ «نه» گفتن به ستم است.
عزادار آگاه سلام من بر شما؛ جامهی مشکیتان را میبویم؛ زنجیرتان را میبوسم؛ رنجتان را لمس میکنم؛ عرقِ جَبینتان را آبِ آبرو میدانم؛ و یک تار موی شما سینهزنان آگاه و شیدای حسین، سالار نیکان و نیاکان را به تمام کینهورزان به اهلبیت _علیهمالسلام_ و دلسِفتگان خودباخته عوض نمیکنم. آگاهانه عزادار باشید زیرا حسین «شهید آگاه» و آگاهکنندهی مبارزان و راستقامتان بوده و هست و خواهد بود. عشق حسین، سرسلسلهجُنبان تمام عاشقان و شیفتگان و دلدادگان بااخلاص است.