دامنه‌ی داراب‌کلا

مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

مازندران ، ساری ، میاندورود

انگل های بودجه

سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۴، ۰۹:۵۷ ق.ظ

 

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی ۲۶ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : مجله‌ی تجارت شماره‌ی ۶۱۸ چاپ ۲۲ ، ۹ ، ۱۴۰۴ بحث "انگل‌های بودجه" را گشود که منظورش این است خون بودجه‌ی ملت را عده‌ای از نهادها، ساختارها، سازمان‌ها، مؤسسه‌ها، ستادها، بینادها، جاهای خاص و... عین "کنِه" می‌مکند که نه بازدهی و سودی به حال میهن و ملت دارند و نه رشد و توسعه را قبول دارند. حتی پاسخگوی پولی که گرفتند و خرج کرده‌اند، نیستند. این بیماری -که منجر به فساد و دُمل چرکین و معضل پایدار نظام شده است- از دیرباز پدیدار شده است و تا کنون هیچ دولتی قادر نبود این بودجه‌های جاهای مفت‌خور را قطع کند. فساد از پول سرچشمه می‌گیرد و پول از طریق زور و دستور بالاسری‌ها به بدنه‌ی ساختار پاشیده می‌شود و هیچ کس درین مملکت حرفش خریدار ندارد که بتواند مانع این پولخواری شود. اوضاع هرگز بهبود نمی‌یابد مگر این‌که این میهن به حاکمیت ملت، حکومت دموکراتیک نظارت‌پذیر، مدیریت علمی شایستگان و قانون مدون و مدرن و عُرف برسد و از ریاکاران مذهبی که فقط ظاهر دین را بزک‌کرده می‌خواهند، رهایی یابد. طرح عکس گرچه از صنعت ادبی تشبیه زبان پارسی، بهره گرفت، اما واقعاً واقعیت دارد که ارگان‌ها، نهادها، مؤسسه‌های مخصوص قدرت یا دولت یا اشخاص و حوزه‌ی روحانیت، شبیه "کنه‌"ها به جان بودجه افتادند و هر سال آن را می‌خورند، به جیب این و آن، یا هدرداد می‌دهند. من یاد زنده‌یاد استاد محمدرضا حکیمی می‌افتم که کتاب "منهای فقر" را با چه ولعی نوشت ولی به نقد ج.ا ایران رسید، سرانجام از آن قطع امید کرد، بُرید و دردبار به دیار خاک شتافت در کنار باغ رضوان حرم مشهد آرام گرفت.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2379
  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

مسائل روز

نظرات  (۲)

سلام بر حضرت شما،

آقا ما به اندازه کافی خجالت‌زده و حیرت زدهٔ غیرتِ فلسطینی‌های عزیز هستیم. آونوقت شما هم ما را با این مجیزگویی‌هایمان شرمنده میفرمایید؟!

و اما معتقدم در مورد عزت و غیرت و شجاعتِ توأم با مظلومیت مردم غزه و فلسطین هرچه بگوییم جا دارد.

خداوند یاری‌شان فرماید. روح همه شهدای‌شان شاد باد.

پاسخ مدیر دامنه :
،،
سلام جناب مرآت. آن متن آن جناب از چندین متن‌های تفسیری و تحلیلی سر بود با شما بر سرِ فلسطین مباحثه‌ها داریم آقا.

سلام آقا ابراهیم

✍ بحث «انگل‌های بودجه» متأسفانه واقعیتی تلخ و مزمن در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی است؛ واقعیتی که سال‌هاست همچون زخمی چرکین بر پیکر اقتصاد و عدالت اجتماعی ایران نشسته است. میلیاردها تومان از بودجه عمومی کشور، هر ساله صرف نهادها، سازمان‌ها، مؤسسه‌ها و ساختارهایی می‌شود که نه بازدهی دارند، نه پاسخ‌گو هستند و نه کوچک‌ترین نسبتی با منافع ملی و معیشت مردم دارند. همانطور بخوبی اشاره نمودید؛ این‌ها همان «کنه»هایی هستند که به جان بودجه افتاده‌اند و خون ملت را می‌مکند.

دولت‌های مختلف در این چند دهه یا نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند این چرخه‌ی معیوب را متوقف کنند. واقعیت این است که ساختاری مافیایی از قدرت، ثروت و رانت شکل گرفته که هرگونه اصلاح واقعی را عقیم می‌کند. در چنین سیستمی، وعده‌ی اصلاح بودجه، شفافیت و مبارزه با فساد، بیشتر به شوخی سیاسی شباهت دارد تا اراده‌ای جدی برای تغییر.

و چه نیک وضعیت تلخ و نابسامان کشور را با قلم توانمند تان به تصویر کشیده اید. بله فساد، مستقیماً از پول تغذیه می‌شود؛ پولی که نه از مسیر شفاف و قانونی، بلکه از راه دستور، زور و مناسبات بالادستی در بدنه‌ی ساختار پخش می‌شود. هیچ نهادی پاسخ‌گوی این پول‌پاشی‌ها نیست و هیچ سازوکار مؤثری برای نظارت وجود ندارد. نتیجه، گسترش فقر، نابرابری، بی‌عدالتی و بی‌اعتمادی عمومی است.

این نکته را بنده هم بیفزایم؛ در این میان، نقش نهادهای وابسته به روحانیت و ساختارهای موسوم به دینی، تأسف‌بارتر است. این نهادها نه‌تنها کمکی به ارتقای دیانت، اخلاق و انسانیت نکرده‌اند، بلکه با تبدیل دین به ابزار توجیه قدرت، به عامل اصلی دین‌گریزی و دین‌ستیزی نسل جوان بدل شده‌اند. دین، به‌جای آن‌که پناه مردم باشد، به دکان کاسبی سیاسی تبدیل شده است.

همه ملت ایران به این نتیجه رسیدند؛ که اگر نظام واقعاً دغدغه دین داشت، نمی‌گذاشت در سخت‌ترین شرایط اقتصادی، خانواده‌ها زیر بار گرانی و فقر له شوند، اما هم‌زمان بودجه‌های کلان به نهادهایی اختصاص یابد که فقط مدح قدرت می‌گویند و هیچ دستاوردی برای جامعه ندارند. این شکاف عمیق میان شعار دینی و واقعیت زندگی مردم، سرمایه‌های اعتقادی جامعه را یکی پس از دیگری سوزانده است.

در این سال‌ها، تقریباً تمام سرمایه‌های دینی و مذهبی کشور بی‌محابا هزینه‌ی بقای قدرت شده است؛ از شعائر و مناسک گرفته تا مفاهیم ایمانی و اخلاقی. تنها سرمایه‌ای که تا حدودی دست‌نخورده باقی مانده بود، نهج‌البلاغه بود؛ کتابی که به‌درستی «قرآنِ زمینی» نام گرفته و نماد عدالت، حق‌طلبی و ایستادگی در برابر ظلم است. اما همین سرمایه‌ی آخر نیز در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم خرج شد. آقای پزشکیان با تمسک به نهج‌البلاغه و الگو قرار دادن سیره‌ی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، وعده‌ی عدالت علوی، دفاع از حقوق ملت و ایستادن در برابر بی‌عدالتی را مطرح کردند؛ وعده‌هایی که امروز نشانه‌ای از تحقق عملی آن‌ها دیده نمی‌شود. ظاهراً ایشان نیز نتوانسته یا نخواسته‌اند به شعارهای خود پایبند بمانند و حتی در برابر زورگویی مافیای قدرت و ثروت، حاضر نیستند به احترام ارزش معنوی نهج‌البلاغه و آنچه با آن به مردم وعده داده شد، از قدرت کناره‌گیری کنند. این رویکرد، تیر خلاصی است به باقی‌مانده‌ی اعتماد دینی جامعه و سرمایه‌ای که می‌توانست آخرین پناه اخلاقی مردم باشد و عملاً بی‌سرانجام ماند و به بی‌اعتمادی عمیق‌تر مردم دامن زد.

واقعیت تلخ این است که یا این وعده‌ها از ابتدا فریب بوده، یا جذابیت و شیرینی قدرت چنان است که برخی حاضرند دنیای خود را با ظلم، ستم و ناعدالتی بسازند و آخرت را به حاشیه برانند.

کلام آخر اینکه؛ تا زمانی که این کشور به حاکمیت واقعی ملت، حکومت دموکراتیکِ نظارت‌پذیر، مدیریت علمیِ شایستگان، قانون مدرن و پاسخ‌گویی شفاف نرسد و از ریاکاری مذهبی رها نشود، این چرخه‌ی فساد و بودجه‌خواری نه‌تنها متوقف نخواهد شد، بلکه هر روز عمیق‌تر و ویرانگرتر خواهد شد...!

بااحترام 

جعفر آهنگر دارابی 

۲۶ آذر ۱۴۰۴

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">