به قلم دامنه : به نام خدا. کمی در باره‌ی جنگ هیبریدی. هر گاه یک سوی جنگ، با ترکیبی از انواع هجوم، و با میزان فراوانی از پیچیدگی، به نبرد برخیزد، به چنین ستیزی جنگ هیبریدی می‌گویند.

 

این لفظ در یک بُعد، معنای «دو رگه» را هم می‌دهد. جنگ‌های نوین اغلب هیبریدی است، یعنی ترکیبی. ترکیب (=درهم آمیختگی) از عملیات روانی، نبرد رسانه‌ایی، جنگ سرد، تهاجم نرم، بکارگیری موشک، نبرد سایبری، پایش پهپادی، اخلال در دیپلماسی، تحریم اقتصادی و... .

 

مقصد مخفی این نوع جنگ، فروپاشی نظام حریف است، اما با درجه‌ی بسیاربالا و حرفه‌ای از ایجاد ابهام و سردرگمی در ذهن مردم؛ به‌طوری‌که از تشخیص راهبردها و تاکیتک‌های کشور ستیزه‌گر باز بمانند و به شماتت خود در داخل مشغول شوند.

 

 

از نظر من، توئیت‌های ضد و نقیض ترامپ علیه‌ی ایران شاخه‌ای ازین نبرد هیبریدی است که یک تیم حرفه‌ای آن را پیش می‌برد. بالاترین باخت این است، شهروندی غفلت کند و غافلگیر شود، او درین حالت ناخودگاه بی‌آنکه خود متوجه‌ی رفتارش باشد، مهره‌ی نامرئی نبرد هیبریدی می‌شود.

 

پس، درک کنیم که چرا رهبری، باز نیز کُد داده‌اند که «باید قوی شویم تا جنگ نشود» و حتی جمله‌ای معنادارتر گفته‌اند که: «تهدید دشمن تمام شود.»

 

تکمیل بحث:

از نظر من سخنان اخیر رهیری که: «باید قوی شویم تا جنگ نشود و تهدید دشمن تمام شود.» (در اینجا) بالاترین فلسفه‌ی صلح در نظام نوین جهانی‌ست. چون آن دوره و قرن که می‌گفتند: «تلاش کنیم تا صلح باقی بماند»، جای خود را به تفکر ستیزه‌گرانه‌ی قدرت‌ یکجانبه‌نگر آمریکا داده است که حتی ماهاتیر محمد رئیس توسعه‌نگر مالزی از این رفتار آمریکا احساس خطر کرده‌است؛ او هم ترور سلیمانی را و هم «معامله‌ی قرن» را برای امنیت بین‌الملل مخاطره‌آمیز دانست.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1468