منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، داراب‌کلای میاندورود
Qalame Qom Damanehye Dovvom
جهان، ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود، داراب‌کلا

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

لَچِر لِنده

يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۴۴ ب.ظ

به قلم دامنه. به نام خدا. فرهنگ لغت دارابکلا. لَچِر لِنده. امشب آغاز ماه خُجستۀ ربیع است. ماهی که رسول خدا (ص) آن را دوست می داشتند. ماه ربیع ماه تمیزی ست و ماه عقد و عروسی. به یُمن این ماه در این قسمت از سلسله مباحث فرهنگ لغت دارابکلا به این لغت مهم می پردازم:

 

لَچِر یعنی چرک‌آلود. یعنی بشدّت لکّه دار. یعنی آلوده. و واژۀ لِنده هم به نظر من یک نوع پسوند صوتی است برای آن، تا لغت لَچر، زمُخت تر زیر زبان اَدا شود. شاید هم لغتی بامعناست. من نمی دانم. اما دارابکلایی ها وقتی لباس کسی، خانۀ کسی، آشپزخانۀ کسی و حتی کتاب و پول و کیف کسی تمیز نباشد، یعنی پاکیزه و شُسته و رُفته نباشد، به چنین افرادی به متلک و طعنه و رُک می گویند: لَچِر لِنده. نیز اگر کسی دیر دیر حمام برود و تنش به قول محلی ها «لیم» بیفتد،  و نیز ناخن اش را چندماه چندماه نگیرد، می گویند: لَچِر لِنده. لَچِر لِنده چیست و اساساً لچری چه عواقبی دارد. اساساً شلختگی و بیش از همه جهالت و بی نظمی و بی توجهی موجب «لَچِر لِنده»گی ست. وقتی بوم زیست، این گونه توسط انسان، لَچِر لِنده شود، حتی حیوانی به اسم سگ _که بزاق دهانش می تواند هر نوع میکروب و باکتریی را نابود کند_ این گونه بی رحمانه می میرد و تولّه هایش بی مادر می گردند.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/517

نظرات (۱)

  • یک دارابکلایی
  • با سلام خدمت آقای دامنه،
    من تا آنجایی که یادم هست وقتی یکی از بچه ها بسیار کثیف به خانه می آمد مادرمان این اصطلاح را به کار می برد،به جای "لنده" شما از واژه "لنجه" استفاده می کرد یعنی "لچر لنجه". البته من هم مثل شما حدس می زنم که این کلمه هم معنی خاصی داشته باشد که ما نمی دانیم. بهر صورت، بسیار سپاسگزار از کلمات زیر خاکی شما!!
    پاسخ دامنه:
    به نام خدا. سلام من هم به شما جناب «یک دارابکلایی». چهار نکته می گویم در این پاسخ: 1- خیلی خُرسندم که شخصی پیدا می شود چون جنابِ شما، که این همه به پست های دامنه خصوصاً سلسله بحث های مهم و ماندگار «فرهنگ لغت دارابکلا» این همه توجه و دقت های عالی نشان می دهد.
    2- ذکاوت شما را می پذیرم. نیز ادبیات رسای شما را. چون اساساً به کسانی که به ادبیات و نوشتن بهاء می دهند ارزش والایی قائلم.
    3- قلم شما خوب است، پیشنهاد می کنم مطالب بیشتری در دامنه بنویس تا زکات کنی. و زکات یعنی پاک کردن و پاکیزه شدن. در ضمن اصطلاح «زیرخاکی» که نوشتی برام جالب بود. مثل کتاب «فضیلت های فراموش شده» شده است سلسله بحث فرهنگ لغت دارابکلا.
    4- معادل خوب و درستی برای واژۀ «لِنده» آوردی. بله، حال که از شما شنیدم، دقیق یادم است مرحوم والدینم _بیشتر پدرم_ این واژۀ لَچرلِنجه را زمانی که جوراب مان گند و بو می آمد، به ما می گفتند. پس؛ می پذیرم هم لِنده و هم لِنجه، پسوندی ست برای لَچر. گویی لِنجه بیشتر مسموع است. مثل لغت دچکلسن که 3 مرداد 1393 نوشته بودم و جناب محمد قاسمی بالامحله ایی وقتی مرا دید به من گفت جناب دامنه بَچکلسن نیست، دچکلسن است. پذیرفتم. در پست اصلی هم گذاشتم کامنتت را با آدرس زیر:
    بازتاب لجر لنده: اینجا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">