به قلم دامنه. به نام خدا. به دلیل دو مسافرتی که در طی دی ماه امسال به مشهد مقدس و سپس به تهران و مازندران داشتم، دیشب پروندۀ ماشینم را طبق معمول از روی سایت راهور بازبینی کردم. متأسّفانه بی آن که هیچ سردربیاورم چرا و در کجا و برای چه نوع خلافی، دیدم جریمه ای به نام خودوری دامنه ثبت شده است. یعنی جریمۀ دوبرگی که در غیاب راننده، از سوی مأمور پلیس راهور نوشته و صادر می شود.
جریمۀ دوبرگی از میان دو نوع دیگرش (تسلیمی و الصاقی) در تعریف سرهنگ کرمی اسد رئیس مرکز اجراییات پلیس راهور ناجا «نوعی از ابلاغ محسوب می شود که پلیس تخلف ارتکابی راننده را مشاهده کرده است... هنگامی که پلیس تخلُّفی را از سوی راننده مشاهده می کند نسبت به توقف و ایست خودرو دستور می دهد... با توجه به ایست دادن پلیس و عدم توقف خودرو از سوی راننده چه به صورت عمد و غیرعمد ماموران پلیس راهور از دو برگه [به میزان 400 هزار ریال جریمه] استفاده می کنند و جریمه و تخلف در سوابق راننده متخلف درج خواهد شد.» (منبع)
حالا بگذرم؛ این که کجا و چرا جریمه دوبرگی غیابی شدم، و از سوی هیچ پلیسی فرمان ایستی هم ندیده ام، مهم نیست. طی 40 سال رانندگی کردن، این دومین جریمه ای ست که به نامم ثبت شده است. آن یکی به خاطر 5 کیلومتر سرعت غیرمجاز بالاتر از حد 110 کیلومتر. این یکی غیابی و هنوز کشف نکردم واسۀ چی. به هر حال؛ به قول یکی از استادان درس مالیۀ ما در دانشگاه، که همیشه می گفت «دولت خرج دارد» [و نامش هم میان دانشجویان به همین تیکه کلام معروف شده بود] می گویم دولت یا باید از جیب ملت درآورد و یا از جوفِ زمین. از نفت و مس و مفرغ گرفته تا چدن و آهن و پسماند و پیشخوان.
از این جریمۀ دوبرگی، دل به دامنه کویریات زده ام و می گویم ما که از جریمۀ غیابی پلیس _که پرداخت زور زورکی چند تکه پول کاغذی ست_ این همه شوکه می شویم؛ آیا هیچ نگریسته ایم که جریمه های مأموران خدا چه عواقب و پاداشی بر سرنوشت مان دارد؟ ملائکی که هر آن و ساعت و ثانیه، ما را مراقب اند و «کرده ها و نکرده» های مان را دقیق بی رد و برگشت محاسبه می کنند و بنا به نقل ها و روایت ها، بر دوش راست و چپ مان بخوبی نگاهمان می کنند و به ثبت و درج می پردازند.
امید است از سوی آنان جریمه ای نشویم. اگر هم به دلیل معصوم نبودن و خطاآلود بودنِ طبع بشری مان، خطا و گناه می کنیم و متخلّفانه به بیراهه می رویم، بازهم به بخشندگی و توبه پذیری خدای مهربان امید داریم که جریمه غیابی مان بخشیده شود تا از پل صراط راحت بگذریم. آری چانه زنی با خدای رئوف آسانتر و زیباتر است از چونه زنی زمُخت و بی رَغبت با دولت و حکومت و حاکمیت.