شعر فضل الله رضا دربارهی امام رضا
به قلم دامنه. به نام خدا. پروفسور فضل الله رضا در صفحهی ۱۰ کتاب «برگی از برگی» شعری در بارهی امام رضا (ع) دارد مربوط به سال ۱۳۱۸، زمانی که در مشهد سربازی را میگذرانده. این شعر را در زیر مینویسم. نیز پروفسور فضل الله رضا در شب ۲۴ ماه رمضان (۱۵ آبان ۱۳۱۸) شعر مفصل دیگری در بارهی امام هشتم (ع) میسُراید که دو بیت آن را در بخش پایانی این متن مینویسم که در صفحهی ۱۲ منبع بالا آمده است:
شکر ایزد که از تفضّل یار
بخت بیدار گشت و دل هُشیار
که بر این آستان سری سودم
سر به خاک منوّری سودم
تا بر این آستان نهادم سر
سرم از مهر برتر است دگر
ای دلِ من به شُکر ایزد کوش
آنچه ساقی به جام ریزد نوش
که سراپردۀ خیال است این
نقش آمال ما؟ محال است این
گفت استاد معنی شیراز*
غسل در اشک کن، نگاه انداز
غسل کردم در اشک و سود نکرد
سوختم هیزم (هیمه) تو دود نکرد
...
* اشاره است به این بیت غزل ۲۶۴ حافظ:
غسل در اشک زدم کاَهلِ طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز