شایسته و پیرو
جمعه, ۵ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۴۰ ق.ظ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. نزدیک دو سال است از مشهد مقدس محرومیم؛ ویروس کوید کنارمان نگاه داشت و از زیارت نزدیک آن مهربانامامِ دانشمند دور افتادیم. این مدت دلهای بیقرار مترصد هم ماندهاند اما چه کنیم که تابع مقررات آمدوشدِ کشوریم تا ریشه و زنجیرهی این بلابلیه کنده و قطع شود. اما دل را تا آن روز وفا در پای بارگاه، موقتاً رضا میدهیم به زیارت از راه دور تا عنقریب راهی شویم. ازینروست که امروز رفتم سراغ سخنی از سخنان زیباگفتهی امام رضا ع که آن حضرت فرمودند: ″اگر مردم از شایستگی و زیبایی سخنان ما مطلع شوند حتماً از ما پیروی خواهند کرد.″ (منبع: عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۰۷)
مرحوم اصغر رنجبر
درگذشتهی ۴ آذر ۱۴۰۰، انقلابی و بسیجی
من فکر میکنم بلکه یقین حاصل میکنم که اصغر رنجبر مصداقی ازین سخن است که حضرت رئوف ع گفتهاند. او نفْسش، خانهاش و جسم و روحش اتاق انقلاب بود؛ هزاران بار بیتش از همان جرقهی انقلاب به رهبری امام خمینی -رهبر کبیر انقلاب اسلامی- محل نشست انقلابیون محل شد و شبها تا دمِ سحر بالخانهاش مینشستیم بیآنکه حتی لحظهای چهره درهم کشد و رنجیده و مأیوس شود. انسان با او اُنسی میگرفت که کمتر میشد ازین مؤانست دست شست. موجّه، معتبر و منصفِ محل و کارخانه و هر جمعی بود. رفتنش از دار دنیا، همین الآن هم حسرت بر دل نهاد زیرا مظهری از جذبه بود. تعبیرم از اصغرِ رنجبر این است اگر به فرض مثال، صدها انسان از زن و مرد در یک جمعی متراکم، انبوه و ازدحام کرده باشند و همان آن، یک خارجی ناآشنا از راه رسد و مثلاً بپرسد یک مسلمانِ با اسلام و انصاف به من دستنشون کنید، من اگر در آن جمع بوده باشم، بیدرنگ اصغر رنجبر را نشان میدادم و میگفتم: او. او در حد و اندازه و شاکلهی وجودی خودش، آدرسی از اسلام و مسلمانی بود. دیگر نزد سید جمال اسدآباد یا پیش سید جلال آل احمد شرمسار نبودیم که گفته بودند آنجا اسلام دیدند و مسلمان ندیدند! اینجا مسلمان دیدند و اسلام ندیدند! بلکه راحت و آرام میگفتیم: نه. نه. این آقا یکی از آن مسلمانانیست که اسلام در او هست؛ با درجهی برجستهای از دیانت، تقوا، اخلاق، عبادت، علائق و عقیده و از قضا از مُحبِان و مخلصان درجهی اعلای امام رضا عالم آل محمد ص. به عنوان یک رفیق چهل و اندی ساله با او و نیز به عنوان یک همزادگاهییی که او را خوب میشناختم و علاقمندش بودهام بی هیچ شل و پیله، گواهی میدهم که او در کشتی دین مبین نشسته بود و به گمانم در تمام عمرش غرق نشد و با کولهای باتوشه، رهسپار معاد شد. آری آن مرحوم که دیروز ۴ آذر ۱۴۰۰ در هفتهی بسیج مستضعفین به خاک سپرده شد، خاکسارانه سخن حق ائمه ع را شنید و به تعبیر قشنگ امام هشتم ع «شایسته و پیرو» ماند و با همین صفت، با عزت و عفت مُرد.
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/510
۱۴۰۰/۰۹/۰۵
سلام و خدا قوت.
ممنون که حرمت خوبان را پاس می داری و حقشان را اداء می فرمایی.
روح مرحوم اصغر رنجبر عزیز شاد و یاد. روحش نیز با شهدا و صالحین محشور باد.
در مورد زیارت امام رضا علیه السلام ولی ما یک بار با قطار عازم شدیم و منعی هم نبود. هتل ها هم پذیرش داشتند. البته با رعایت پروتکل ها.
در مورد اون جملۀ معروف که میگه اسلام را دیدم، مسلمان ندیدم و.... به نظرم میاد از مرحوم سیدجمال الدین است و جلال از این حرف مبرّا است. (از این جهت جلال را مبرّا دانستم که خودم در مورد این جمله ان قلت دارم. قبل ها هم چیزی در باره اش نوشته بودم. شاید هم به مناسبتی دوباره بازنشرش کنم)