تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : بنام خدای شهیدان و رزمندگان همیشه سرفراز. سلام علیک. هفته دفاع مقدس مبارک باد . ضمن تشکر از جنابعالی: ۱) بی هیچ تردیدی؛ دفاع مقدس؛ یکی از بارزترین نماد عزت خواهی و عزت مداری ملت شریف ایران بود؛ ۲) بزدلان و ترسویان و نمک نشناسانی که هواپیماها و...خریداری شده را به آمریکا پس داده بودند و دولت مردان وابسته به ... -
ناشناس : [در پاسخ به 🔋 🔋] اصلاحیه در خبرنامه در مورد بلند نشدن نماینده طالبان هنگام پخش سرود ملی کشور ، دلایل و توجیهات متعدد و متنوعی در فضای مجازی و غیر مجازی مطرح شد ولی در نهایت نماینده طالبان عذر خواهی کرد و در مراسم اختتامیه در برج میلاد ، به هنگام پخش سرود ملی ، بپاخاست. حمید دارابی نیا -
ناشناس : [در پاسخ به دامنه ۱ | ابراهیم طالبی دارابی] با سلام به مدیر محترم مدرسه مبارکه فکرت صبح حضرت عالی بخیر أعیاد مبارک ورود طوفانی دوسه روزه جنابعالی بعد از غیبت چندین و چند روزه ، آنچنان صحن و سرای مدرسه را متلاطم کرد ، که نا آشنای با امواج دریا چون منی را گیج و سردرگم نمود 😊😊 از کشکولی بگذریم ، کارهای پیشامده ... -
ناشناس : [در پاسخ به 🔋 🔋] سلام جناب انظر روز به خیر ❇️ بر پایه حرف نیما یوشیج که در مقایسه لنین و امام علی گفته بود «بگذارید چند سال بگذرد تا معلوم شود چه کسی در دل مردم میماند»، ساخت و نصب مجسمه سیاستمداران، چندان اهمیتی ندارد. ❇️ در رساله عملیه تمام مراجع، ساخت مجسمه و تندیس از انسان و حیوان حرام است. بعد از نصب ... -
ناشناس : سلام جلیل جان همانطوریکه سرور بنده آقا ابراهیم فرمودند ایدئولوژی حزب بعث اگر استیلا پیدا می کرد رهبری کشورهای غربی _ اسلامی را بعهده می گرفتند . اصلی ترین موضوعی که باید در مورد جنگ ایران و عراق همواره مد نظر قرار داد آغازگر و مقصر جنگ است ! سید علی اصغر شفیعی دارابی -
ناشناس : سلام جناب آقاابراهیم شب به خیر ۱- اگر روزی بتوانیم همانطور که در جمعهای خصوصی درباره جنگ هشت ساله گفتگو میکنیم در فضای عمومی و رسانه درباره جنگ حرف بزنیم، به فرموده امام علی علیهالسلام «از گذشته عبرت میگیریم تا آینده را حفظ کنیم» ۲- آنچه از عصر امروز آغاز به نوشتن آن کردم، فیالبداهه بود. برای پرهیز از ... -
ناشناس : سلام آقا ابراهیم به نظر بنده زاویه ها را با مضمون دفاع مقدس باید می نگاشتید چون جنگ از سوی حزب بعث برما تحمیل شد ،بگذرم. حجت رمضانی دارابی -
ناشناس : سلام جناب طالبی عزیز جمعهتان مبارک معمولا در تقسیمبندیها، چه اندیشهای، چه سیاسی و اقتصادی نمایندگان بارز و صاحبان آن هم ذکر میشود. خوب بود شما هم صاحبان زوایا را معرفی میکردید. بنده معتقدم، حضرت امام در ابتدا صاحب دیدگاه دوم بود و پس از فتح خرمشهر که در موضع برتر قرار داشتیم، خواهان پایان جنگ بودند، ... -
ناشناس : سلام عزیز سید باور بفرمائید درشناختن پیامبر اسلام که هنوز برکت زمین و زمان است کم کاری شده است . سلسله کتاب بعثت مهندس بازرگان را خواندم نه تنها بیشترین شناخت از پیامبرعشق را دریافت کردم بلکه برای مظلومیتش حتی در این زمان اشک می ریختم . فیلم حضرت محمد ص که ایرانیان ساختند کمی از زندگی لذت بخشش را خیلی زیبا ... -
ناشناس : سلام آقای طالبی روز به خیر ✳️ در آستانه سالروز آغاز جنگ هشتساله عراق و ایران، یک یادداشت نسبتاً طولانی در دست کار دارم که برای مدرسه میفرستم جلیل قربانی
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- انقلاب اسلامی
- تریبون دارابکلا
- عترت
- دامنه کتاب
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- گوناگون
- مباحث دینی
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- دارابکلایی ها
- مدرسه فکرت
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- سلمان صالحی
- اُنظُر
- نیرو نیلوفر
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۲
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۹
-
تیر ۱۴۰۳
۱۸
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۷
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۳
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۲۰
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۱
-
آذر ۱۴۰۱
۳۲
-
آبان ۱۴۰۱
۲۸
-
مهر ۱۴۰۱
۲۲
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۳
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۱
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۸
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۸
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۸
-
تیر ۱۳۹۷
۶۵
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۶
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۸
-
تیر ۱۳۹۶
۱۷
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۲
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
لینگه بازی، تیل بازی
به قلم دامنه. به نام خدا. این پست هم خاطرۀ دامنه است هم فرهنگ لغت. لینگه بازی، تیل بازی. لینگه بازی یکی از بازی های دوست داشتنی ما در دههی ۵۰ بود. سه تا چهار سانتی متر از پوست گوسفند را که پشم بلندی داشت، می بریدیم. یک حلَب چندلایه را به همین میزان، با نخ به پوست می بستیم و معمولاً در جیب نگه می داشتیم تا هر وقت، جمعی به ما دست می داد، با آن بازی کنیم. بی استثناء، همۀ جوان های آن دورۀ دارابکلا به این بازی _ولو به صورت اندک هم اگر بود_ روی خوش نشان می دادند.
لینگه بازی این گونه بود: چندنفر می شدیم. هر کس به نوبت یکی یکی لینگه را با بغلِ پا بر روی کفش _که اغلب گیوه و کتانی چینی بود_ به هوا می پراکندیم. هر کس دفعات بیشتری لینگه را بدونِ انداختن به زمین، پی در پی به هوا پرتاب می داد، امتیاز می گرفت و سرآخر برنده می شد. اگر با جفتک از عقب پا به هوا می دادیم امتیازش بیشتر بود.
لینگ در لغت دارابکلایی ها یعنی پا. لذا لینگه چون با بغل پا ربط داشت به آن لینگه می گفتند. این لینگه بخشی از اشیاء دوست داشتنی همیشه همراه ما بود. همه سعی می کردند پوست بهتر و پشم زیباتر را پیدا کنند و به هم تفاخر کنند.
اما تیل بازی. تیل چیست؟ هرگاه خاک با آب باران یا آب دستی خیس شود، به آن حالت می گویند تیل. معادل فارسی اش را دقیق نمی دانم چیست. گویا گِل و لای می گویند. یکی از بازهای اصلی مان همین تیل بازی بود. مثل این روزگاران که برای کودکان، خمیرِ بازی می خرند تا با آن شکلَک بسازد. ما با تیل که در کوچه های باران زده و کنار جوی های جاری شکل می گرفت و حالت چسبندگی داشت، تیل بازی می کردیم. ما با تیل، هم رؤیاهای قشنگ مان را می ساختیم و هم چیزهای خطرناک و بد را درست می کردیم. من خودم یادم است اینها را با تیل به زیبایی و حوصله می ساختم و حتی برخی را در آفتاب خشک می کردم و در خونه ام نگه داری می کردم:
زندان. قلعه. تنور. مار. شاخ گاو. کامیون. قلّه. نون. سطل. آدم. دماغ. لِسک (حلزون شاخدار). کتاب. عصا. توپ. خاک انداز. دیوار. کلَک باغ. بُرج. عینک. فرشته بالدار. یزید. شمشیر. کِله تَش (آتش). و ... . و نیز رفیق و همبازی را به شوخی و مسخره و طنز و خنده به حالت هیولا می ساختیم. برخی هم شیطنت! می کردند و با تیل یک چیزی! می ساختند و آن را با یک فحش زشتی بر تخته سنگ می کوبیدند و به صدا درمی آوردند و قهقَهه سر می دادند و لُغز بارمی نمودند. که من بگذرم.