به قلم جلیل قربانی:
طنز. به بهانه نصب آسیاب بادی در ساری در سال ۱۳۹۳
در رمان مشهور سِروانتس، دُن کیشوت، شوالیهای است که به جنگ آسیابهای بادی میرود! هفته گذشته، کار نصب یک آسیاب بادی در چهارراه معلم ساری به پایان رسید. این کار حتماً در راستای زیباسازی چشماندازهای شهر انجام شده و من هم چون جرات ندارم با لحن جدی در این مورد با مدیران محترم شهرداری ساری سخن بگویم، چند نکته را در قالب طنز یادآوری میکنم تا راه فراری هم برایم باقی بماند.
جلیل قربانی
۱- تا جایی که میدانیم در استان مازندران به دلیل فراوانی آب، آسیابها با نیروی حاصل از آب میچرخیدند. «اودنگ»، نام مازندرانی آسیابهایی است که برای انجام دو کار، کندن پوست برنج(تبدیل شالی به برنج) و آردکردن غلات و دانه ها(برنج، گندم، ذرت، ارزن و ...) به کار میرفت و تا زمان ورود دستگاههای مدرن امروزی یعنی شالیکوبی و آسیاب فعال بودند.
۲- در درس هنر مدارس، برخی از بچهها در تمام هفتهها، تصویر خانه را در دفتر نقاشی میکشیدند و برای کار خود این دلیل ساده را میآوردند که کار کشیدن آن آسان است، معلم هم اگر نمره بالا به آن ندهد، در حد رفع تکلیف (!) میپذیرد. من و شما میدانیم که ساخت نماد آسیاب بادی و بیان ساده و انتقال سریع مفهوم و شکل، آن را به نمادی جذاب برای چنین کاربردهایی تبدیل میکند، اما؛ از هنرمندان این مرز و بوم، انتظار میرود که خلاقیت خود را برای ساخت نمادهای اجتماعی و اقتصادی بومی به نمایش بگذارند.
۳- شاید شما هم در نوشتههایی دیدهاید که برخی کارشناسان، استان مازندران را با هلند (کشور آسیابهای بادی) مقایسه کرده و بر اساس وسعت، موقعیت جغرافیایی، آب، هوا، خاک و ... بر این باورند که این استان، بالقوه توان تبدیلشدن به هلند را دارد. اولِ کار ما با این مقایسهها مخالف بودیم، اما؛ حالا با نصب این آسیاب بادی در مرکز استان، بنده به شخصه به این موضوع، اعتقاد راسخ پیدا کردهام. وقتی این یکی شد، در بقیه کارها هم میشود. کافی است بقیه مدیران هم کمر همت ببندند و دست به کار شوند.
۴- اگر این کار با هدف مبادله فرهنگی و خواهرخواندگی ساری با یکی از شهرهای هلند برای مثال، روتردام (آمستردام را برای پایتخت کنار گذاشتیم) باشد، باز هم تا حدودی میتوان با آن کنار آمد. البته تایید میکنید که به جز برج ساعت که در خیلی از شهرهای ایران و جهان نصب شده است، باید پیشاپیش یک نماد از این شهر، برای آبروداری و قراردادن در صندوق جهاز آن خواهر دورافتاده (روتردام) آماده کنید.
۵- همه اینها را گفتم که اگر مرا قانع نکنید، هفته آینده، برای مبارزه با این نماد وارداتی، که با هدف از بین بردن نمادهای محلی مازندران وارد شده است؛ با پوشیدن کلاهخود، زره و یک سمند (منظورم اسب است)، یک تنه به جنگ این آسیاب بادی در چهارراه معلم بروم! شهرداری هم اگر همچنان بر کارش اصرار دارد، میتواند از همین حالا برای حفاظت از این نماد زیباسازانهاش، تمهیدات لازم را به عمل آورد؛ گفته باشم...! عکس بالا: آسیاب بادی. خیابان معلم ساری. اردیبهشت ۱۳۹۹. عکاس: جلیل قربانی. نشر دامنه