قیلون سر
يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۴، ۰۷:۲۹ ب.ظ
قیلون سر
از خانهها رخت بر بست
ولی رفت در باغها نِپارسر
یاد قدیمیان افتادم
آنقدر پُف میزدند
انگله از آن بر لمه میافتاد
بوی سوختگی پشم دماغ همه را کیپ میکرد.
زمانی تکیهدله
جولان همین قیلونسرها بود
پُکهپُکه تا سینزنی شروع بشه.
روزی مرا فرمان داد یکی از آنان
پسر!
هع؟
بور تمکو شاهرودی بیار از مش شعبون رنجبر
چ وه؟!
تمکو اصفهانی دی ندِنه!
عمو!
ها؟
تکیه دله دی کمتر هادِه بهتر که!
هر بور فنا بَوووووش! وه چلیکوچه هم دره مره پند دنه! دامنه
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/2741
