تفسیر قرآن "مهر"
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. خاطرهای که چندی پیش بر من روی داد. وقتی جایی، مرکزی، ادارهای و حتی دفاتر و خانهای بروم، که طرف، مرا منتظر و معطّل بگذارد، چندان که چه عرض کنم، هیچ خوش نمیدارم. نمیدانم این از بدیِ من پرده برمیدارد، یا نه؛ یک رفتار شیوعیافتهی نیمههمگانیست. خُب، اگر مجبور باشم بهترین کارم این است به کتابی یا مجلهای مشغول میشوم.
پریروز چنین شد. این کتاب را یعنی "تفسیر قرآن مهر" اثر آقای دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی را (عکسی هم از جلدش انداختم) از قفسهی آن جا برداشتم شروع کردم به مرورکردن، تا واکنشی نشان داده باشم به رفتار ناپسند منتظرگذاشتن و معطّلساختن. مطالعه که نمیشد کرد، تورُّق و مرور کردم اما دیدم چه جملهی گوهرینی در متن هست: مِنّت. و معنی وسیع و دقیق مِنّت. سریع یادداشت کردم. در چی؟ در پشت برگهی مقواییِ همبرگر "تامسین" اردبیل (تامسین در آذری یعنی چشیدن). و شد این؛ این متن و معنا:
تفسیر قرآن "مهر"
مِنّت در اصل به معنای سنگینی است که با آن وزن میکنند و نیز به بخشیدنِ هر نعمتِ سنگین و گرانبهاء مِنّت میگویند. مثلاً ما به موسی ع مِنّت نهادیم در آیهی ۳۷ طه. البته این واژه در میان مردم به معنای بخشیدن نعمت و سپس به رُخکشیدن است که در گویش محلی ما در روستای دارابکلا به وجه ترکیبی میگویند: مِنّت صِنّت.