پادوی پادوهای آمریکا
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. ممکن است در یک نگاه اینگونه برداشت شود که اروپا (البته منهای برخی از اعضای اروپا که سرگرم کار خود هستند و برای بیرون کشور چندان اهمیتی نمیبینند) هر آنچه میکند برای منافع ملی خود میکند. پس؛ اگر امروز در بارهی ایران دنبالهروِ آمریکاست، منافع ملی آنان ایجاب میکند که چُنین باشند. و در واقع این نگاه، به اروپا حق میدهد اینگونه باشد تا سود و زیان خود را تعقیب کند.
اما یک نگاه دیگر اروپا را در حد «پادوی آمریکا» میبیند. از این نگاه، اروپا نه بر اساس منافع ملی، که بر حسب ایدئولوژی سیاسی رفتار میکند. اروپاییها از یک سو برای حقوق بشر و دموکراسی برای قارّهی خود و حتی جهان ارزش و احترام قائل است، اما از سوی دیگر بالاترین روابط همهجانبه! را با بیگانهترین کشورها نسبت به دموکراسی و حقوق بشر دارند. ازین زاویه، چنین رفتاری ناشی از تعصب کور به ایدئولوژی سکولاریستی است که آنان را مُجاب میسازد نسبت به حقیقت و دفاع از حق در برابر ناحقیها، خنثی و بیتفاوت بمانند. و حتی حاضر نمیشوند اینهمه جنایات آمریکا در جای جای جهان را، نه محکوم و ردّ کنند که نقد و زیر سؤال ببرند.
یک نگاه دیگر هم گویا در میان پارهای از ایرانیان وجود دارد که اروپا را قبلهی عالَم میدانند و مانند ملکمخان و تقیزاده برین باورند که ایران باید تماماً به شکل و شمایل اروپا در آید تا آزاد و آباد گردد؛ از سر تا ناخن پا. به نظر میرسد دل اینان برای اروپاییشدنِ ایران، لَهلَه میزند و آرزو جمع میکنند که روزی آن روز فرا رسد، حتی اگر آن روز به قیمتِ براندازی انقلاب اسلامی ایران توسط ترامپ و پولهای سران عرب منطقه باشد. به چنین گرایش، خودباختگی، الیناسیون و غفلت ویرانگر اگر بتوان اسمی دیگر گذاشت به نظرم این است گفته شود: پادوی پادوهای آمریکا. به هر حال اینان هم دوست دارند از آزادی و وابستگی، نام و نان جستوجو کنند. آری؛ آزادند!
نکته: یاد عزیز دل ایرانیانِ عزتخواه، شهید قافلهی عاشورایی قاسم سلیمانی جاویدان.
یک پیوست: روشن است بر اهل فهم، که پادو چندین معنی دارد، اوجش یعنی گماشتگی، نوکری. و در زبان محلی یعنی فَله و فلگی، به معنی عملگی و فرمانبَری و پیشخدمتی.
مدرسهی فکرت
۳۰ دی ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]