دربارۀ فرهنگ لغت دارابکلا
نوشتۀ کامنت گذاری به اسم «یک دارابکلایی»: با سلام. سپاس از اینکه [با این پست: اینجا] باعث شدید با توجه بیشتری به حرف ها و کلمات روزمره خود نگاه کنیم. اما لغات آخر فکر نمی کنم آن چیزی باشند که در مقدمه درباره آنها صحبت کردید!!! و اینکه فکر می کنم در زبان ما به "جوجه تیغی" می گویند "ارمِنجی" و نه "تشی".
جواب دامنه
سلام من هم به شما جناب «یک دارابکلایی». از این که تأکید کردی این چنین نوشته هایی می تواند موجب توجه بیشتر شما به کلمات روزمرّه باشد، حُسن بزرگی ست و نشانۀ دقت وافر شماست. لُغات آخر که تذکر دادی، باید بگویم من در مقدمۀ بحث نوشتم: «یا اساساً لغت دگرگون می شود. یا بخشی از مصوَّت جابجا می شود و یا حروف کم و اضافه می گردد.» لذا آن لغات جزو دسته ای است که اساساً دگرگون می شود: مثال می زنم:
مثلِ
لحاف = دِواج
کَم = سِندلک
ذرّه ذرّه = سِسکه سِسکه
گربه = بامشی
خار = تلی یا سیس تَلی
در مورد دسته دیگر که در آن حروف یا اَصوات کم و زیاد و یا جابجا می شود:
مثلِ
انگور = انگیر
انجیر = اَنجیل
دروغ = دِرُغ
تو = تِه
وی = وِه
شُل = شِل
شب = شُو
آب = اُوه
ووو...
در مورد جوجه تیغی اگر واقعاً به قول شما ارمِنجی می گویند نه تشی، پس اصلاح می شود و حرف شما تصدیق می گردد. ممنونم جناب که به بحث توجۀ دقیق نمودی و زحمت کشیدی نظرت را بیان کردی. موفق باشید. خدا نگه دارتان.
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/206