به قلم دامنه : به نام خدا. ڪَلّه توڪّی را می‌شڪافم. هر گاه نابه‌هنگام ڪلّه (=سَر) ڪسی با ڪلّه‌ی نفر دیگری، برخورد ڪند به چنین حالتی «ڪلّه توڪّی» می‌گویند ڪه شاید برای ڪمتر ڪسی این برخورد و تصادف، تا به حال رخ نداده باشد. این وضع -سایش دو سر به هم- برای ڪودڪان ڪه ڪنار هم، بازی می‌ڪنند و سرگرم‌اند، یا برای بزرگسالان در زمان ڪار به حالت دسته‌جمعی و هول‌هولڪی، بیشتر پیش می‌آید؛ به‌ویژه اگر ڪلِه تیغ و از تَه زده باشد بامزّه‌تر و دیدنی‌تر می‌شود. البته برخی از دعواها و گلاویزها در گذشته بیشتر با ڪلّه توڪّیِ عمدی و ارادی بود ڪه با ڪوباندنِ ڪلّه بر سر حریف، او را درهم می‌ڪوبیدند، ڪه به این افراد دعوایی، گردن‌ڪَف  و ڪِره‌ڪَف می‌گفتند زیرا بنای ڪارشان بر دعوا و ستیزه‌گری و درگیری بود. «توڪّی» در زبان محلی یعنی توڪ، تیڪ، صدا. چون دو «ڪلّه» ناگهان به هم برمی‌خورند صدا تولید می‌ڪنند ازین‌رو به آن ڪلّه توڪّی می‌گویند ڪه گویی دو ڪلّه به هم، توڪ و تڪیه می‌دهند.

 

نڪته: اما این‌ڪه جهانِ دیرین و جهان اڪنون ما، ڪلّه توڪّیِ عَمدی می‌ڪرده و می‌ڪنند، یا ڪلّه توڪّیِ تصادفی، من نمی‌دانم. بگذرم. به پاسخی ڪه به ڪامنت همین پست دادم نیز مراجعه شود.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1629