به قلم دامنه: مسائل روز: دنبال چی هستند؟!!! چرا فقط نباید کوفی بود؟ باید طائفی هم نبود! به نام خدا. کوفی‌ها از صدای خوفناک جنگ روانی ابن زیاد که با فریب گفته بود تا صبح بر سِندان‌ها بکوبند تا حامیان امام حسین ع -که شورمندانه گرد حضرت مسلم بن عقیل ع حلقه زده بودند- خیال کنند دارند شمشیر تیز می‌کنند. و یکی از عامل‌های دخیل در آن برگشتگی تاریخی و فضاحت‌آمیز برخی کوفی‌ها، همین کوبیدن بر سِندان در دل شب بود که غُرّش‌های آن خوف و هراس به دل آنان افکنده بود و جاخالی تاریخی دادند و امامی نمونه و برحق و اُسوه‌ی حق را در مَصاف پیروان یزید با اُمت و اهل بیتِ حضرت رسول الله ص تنها گذاشتند و بدترین رفتار را به نام خود ثبت نمودند که زبانزد عام و خاص شدند.

 

اما طائفی‌ها فقط با یک تحریک ساده، خام شدند و بر سر رسول خدا ص -که برای تبلیغ دین اسلام و دعوت مردم شهر طائف به آن دیار رفته بودند- خاک و خاشاک و پشکل و سنگ‌ریزه ریختند و و بر عمامه و دستارش جسارت به خرج دادند و اگر حامیان و محافظان آن حضرت نبودند شاید به جانش تعرض هم می‌کردند. طائف‌نشینان حتی نگذاشتند پیامبر خدا ص حرف خود را ادا کند. گرچه طائف مرکز بُت بزرگ "لات" بود اما از همان شهر، در آخر، بزرگانی ظهور کردند و به دین اسلام درآمدند و برجسته هم شدند؛ مثل مختار ثقفی.

 

حالا چرا فقط نباید کوفی بود؟ باید طائفی هم نبود! به این پرسش محوری، این‌گونه پاسخ می‌دهم:

 

صبح و شب، عوامل دشمن بیرونی با همان سبک کوبیدن بر سندان بر طبلی می‌کوبند که مردم متدین و حامی انقلاب اسلامی را عین مردم کوفه، بهراسانند و از مدار نظامِ برآمده از آرمان شهیدان، دور نمایند، و مثلا" عنان را به دست فاحشه‌هایی مفسد و مشهوره! بسپارند، اما شرمسارانه نمی‌توانند؛ زیرا مردم متدین خط و ربط و سرسپردگیِ این مزدوران وطن‌فروش را که برخی در رسانه‌های تلویزیونی تروریستی فارسی‌زبان جمع شده‌اند و شَریرانه دروغ و کذب و توهین می‌پراکنانند، به وضوح می‌دانند. پس مردم ما هرگز مانند مردم شهر-پادگانِ کوفه‌ی آن زمان نخواهند شد که از هراس تیزشدن خیالی شمشیرهای دشمن، ترس پیشه ساخته و «امام علی ع» و «امام حسین ع» را تنها و بی‌یار گذاشته بودند؛ برقِ درهم و دینار چشمشان را سخت زده بود!

 

اگر تحریک‌کنندگان بیرونی آشوب و تأییدکنندگان داخلی آنان (که متأسفانه نفوذ در آنان بیداد کرده و می‌کند) خیال می‌کنند می‌توانند عین عوام شهر طائف که با تحریک خواص آن شهر، مردمِ مؤمن و پایبند به دین مبین و مذاهب دیگر در ایران قوی را قادرند علیه‌ی عمامه‌ی پیامبر خدا ص که به امانت و حرمت بر سر روحانیت وارسته نهاده شده است، جسارت کنند و بپّرانند، کور خوانده‌اند و یقین کنند به خبط و خطای راهبردی مبتلا شدند و همین بزه نابخشودنی، آنان را رسوای شُهره و عام می‌کند.

 

روحانیت اگر نمی‌بود نه منبر بود، نه شناخت احکام، نه احیاداری مصائب امام حسین ع و نه حتی نشان از اصل اسلام. از تاک و تاک‌نشان هیچ نشان نبود. روحانیت تالی‌تِلو خط رسالت و امامت است و هر کس ریشه‌ی روحانیت را بزند و اسلام را از آنان منها کند بداند در خط خلاء فکری گرفتار شده است و چندذرّه ایمان خود را هم به مرور از کف خواهد داد. این روحانیت بود که از هزار و اندی سال پیش با آموختن در مکتب حوزه، فداکارانه و با نهایت زیِ طلبگی دین خدا را برای مؤمنین تروتازه و حیات‌وار نگه داشت. جسارت چند آدم رذل به عمامه‌ی مقدس روحانیت، نشان بارز فرومایگی انسانی و پستی فکری و انحطاط اخلاقی‌ست. آری؛ مردم ایران نه کوفی‌مسلک می‌شوند که صحنه را ترک کنند و نه طائفی‌تبار که شکمبه‌ی شتر و خاک و خاکروبه بر سر رسول رحمت حضرت ربّ بیندازد و بپاشانند. این هم می‌گذرد؛ مثل صدها خیانت و جنایت که علیه‌ی این نهضت روحانیت و ملت صورت گرفت. جاهل نمی‌داند اگر ولی‌فقیه زمان رهبری معظم یک گزاره‌ی نیم‌سطری خطاب عتاب‌آلود کند سیل حق کفِ باطل را خواهد بُرد. پاسخ «دنبال چی هستند؟!!!» را بازم موکول می‌کنم به وقت خودش.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2188