به قلم دامنه : با یاد و نام خدا. امروز روزنامه‌ی "ستاره صبح" شماره‌ی ۱۷ آبان ۱۳۹۹ را -که با پرداخت ویژه به انتخابات آمریکا، خواندنی‌تر بود- خواندم. آقای علی صالح آبادی مدیر مسئول آن نیز در سرمقاله‌ی جداگانه گفته:

 

«اکثر مردم، درست یا نادرست، می‌پندارند سرنوشت زندگی آن‌ها به روابط خارجی ایران با آمریکا گره‌خورده است... آقای روحانی؛ اکنون پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، توپ در زمین شماست. اشتباهی که چهار سال پیش کردید و با ترامپ وارد مذاکره نشدید را تکرار نکنید... به خاطر حقوق مردم این بار باب مذاکره را بگشایید تا از مشکلات بکاهید و نگویید هرکسی در آمریکا روی کار بیاید مجبور است در برابر مردم ایران تسلیم شود یا زانو بزند.»(منبع)

 

اشتباه ۱ : چرا گره خورده است؟ گرچه درین جمله، علامت فعل مجهول (=شده) به کار نرفته است، اما جمله را مجهول رها کرده است. چون واقعیت آن است که دولت ۱۱ و ۱۲ -که به‌غلط خود را نماینده‌ی جریان «اصلاحات» جا زده، اما در حقیقت ازین نام عاریت کرده- سرنوشت کشور را از همان آغازین روزش به دیدنِ «دمِ کدخدا» گره زده بود. پس؛ مردم سرنوشت کشور را "گره‌خورده" نمی‌پندارند؛ بلکه به نظر من "گره‌زده" می‌بینند. فرق است میان فعل معلوم با فعل مجهول. جایی که فاعل و کننده‌ی کار "معلوم" است، سراغ فعل "مجهول" رفتن فرار یا فرافکنی است. کسانی که گره زدند، باید پاسخگو باشند و نمی‌توانند از زیر این بار شانه خالی کنند.

 

اشتباه ۲ : صد در صد بر عکس است؛ دولت وی نه فقط از سرِ ولع و محاسبات غیرعقلانی می‌خواست با ترامپ مذاکره کند و اصول انقلاب را پای منافع ناپایدار ذبح و ذوب کند، بلکه جریان حامیِ او یعنی بخشی از تجدیدنظرطلبانِ جناح چپ نیز، در عصر شرارت‌ورزی‌های ترامپ، کارنامه‌ی بسیاربدی از خود بر جای گذاشتند و با آن‌که اساس ایدئولوژی جناح چپ، مبارزه‌ی عقلانی و فراگیر با امپریالیسم است، خود را "خودباخته" و "فروشنده"ی اصول انقلاب نشان دادند و حتی گام‌های خود را برای برافکندنِ نظام، با گام‌های ترامپ هم‌جهت می‌یافتند و شمارش معکوس نابودی نظام را زده بودند. نام اینان آشناست! اگر رهبری در جبهه‌ی ضد امپریالیستی، برابر آمریکا میدان‌داری قاطع نمی‌کردند، اینان (دولت و بخشِ معدودِ تجدیدنظرطلبانِ چپ) تا الان دار و ندارِ انقلاب را نزد ترامپ! حراج کرده بودند.

 

اشتباه ۳ : حقوق ملت چیست که بر آن تأکید می‌رود؟ آیا حقوق ملت فقط منفعت‌های زندگی‌ست؟ (که البته گشایش در زندگی، یک اصل بی‌خدشه است) آیا فقط رُویه‌ی مادّیِ تمدن و زیست است؟ یا نه، علاوه بر آن، فضیلت‌ها و آرمان‌های دیگری هم هست که نباید پای هیچ مذاکره‌ای، لِه و یا معامله شود و «تمدن وحشی» غرب بر آن مستولی؟ حقوق ملت، شمولیت و دامنه‌ی گسترده دارد. آن را باید شناخت. چون انقلاب اسلامی وارد تمدن‌سازی شده بود، همین موجب گردید آن بخش گستاخ غربِ تماشایی! تمدن خود را به جنگ با تمدن ایران بیاورد. حتی به‌عینه دیدیم که آنان با ایده‌پرداز "گفت‌وگوی تمدن‌ها" با همه‌ی تلاش‌های صادقانه و آسان‌گیرهای اندیشه‌ای‌اش برای زدودن "جنگ تمدن‌ها"ی هانتینگتونی، هم دست به مواجهه‌ی زننده زدند، نه مفاهمه‌ی سازنده. بلی؛ معتقدم مذاکره، اصالت دارد، اما نباید اصالت را از بین ببرد و اسارت به بار آورَد.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1738