به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. مسائل روز: دو خبر ، دو نظر: یکی خبر دزدی آرد و دیگر خبر بررسی آشوب و فرق و صدماتش بر اعتراض:

 

خبر یکم این که: آقای حمیدرضا جلائی پور هم، حرف آقای ماشاءالله شمس الواعظین را ملاک بررسی جامعه‌شناسی سیاسی خود قرار داده و گفته: "شمس الواعظین که با خبرنگارها آشنا است گفته در این مؤسسات رسانه‌ای سرنگونی‌طلبانه، حقوق‌های کلان می‌‌دهند. در خارج اگر بخواهی پول خوبی بگیری باید کار خوبی بکنید. کار خوب این‌ها این است که در این مؤسسه‌ی براندازی کار کنند. این جریان مخرّب در خارج کشور دنبال قطبی کردن جامعه و زدن میانه‌روها، عقلا و اصلاح‌جویان‌اند و به آینده و به توسعه ایران و آینده هشتاد و پنج میلیون ایرانی فکر نمی‌کنند اصلا برایشان مطرح نیست. نکته دیگری که دارند کار می‌کنند... دفاع از «خشونت» است. یعنی دارند از خشونت قبح‌زدائی می‌کنند. یک دستاورد جریان روشنفکری ایران در سه دهه گذشته خشونت پرهیزی بوده است... کار دیگری که این رسانه‌ها می‌کنند تجزیه طلبی را عادی جلوه می‌دهند. در کدام کشور دنیا اصل سرزمینی را به مزایده می‌گذارند که حالا ایران بخواهد بگذارد و این را با کمال وقاحت عادی جلوه می‌دهند. اصل تجزیه سرزمین را با طلاق مقایسه می‌کنند! تلاش می‌کنند تا قبح تجزیه‌طلبی بریزد. علاقه دارند که نیروی قومی و نیروهای سلفی را در این فعال کنند تا چرخه‌ی آشوب فعال شود."منبع.


نظر: نه فقط این حرف آقای شمس الواعظین و آقای جلائی پور نشان شجاعت در بیان حقیقت است، بلکه، برای افراد مردّد هم مؤثر است. به نظر بنده آشوبگری‌های اخیر -که از ستاد مالی تأسیس شده‌ی بیرون تزریق پولی می‌شده- همه‌ی جنبش‌های سالم اعتراضی نهفته‌ی داخلی را نابود کرده است. در علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی هر طبقه و نیروی اجتماعی مثل طلاب، دانشجویان، کارگران، بازاریان، کشاورزان، روشنفکران و بیکاران و ... در ذات خود دارای جنبش اعتراضی خفته هستند که وقتی سیاست‌های یک کشوری از دید آنان غلط از کار در می‌آید، این جنبش خفته مثل شکوفه‌ی گل، می‌شکُفد و با رفتار سالم اعتراض می‌کند تا تغییر قانونی ایجاد کند. اما اغتشاشات اخیر که بدترین نوع از رفتار اجتماعی و شریرانه‌ترین کار بود، این جنبش‌های مؤثر را نیز -که بر سالم‌ساختن قدرت اثرگذار هستند و نشان پویایی جامعه‌ی مدنی محسوب می‌شوند- صدمه‌ی عمیق زده است. زیرا اصل "اعتراض" یک کار دینی و تکلیفی و حقوق‌مدارانه است. اما این آشوب‌ها که از چند هرزه خط می‌گرفت تمام حیثیات آنان را بر باد فنا داد. حتی اگر باز هم تکانه‌های داشته باشد، منفور است.

 


خبر دوم این که: آقای میثم لطیفی، معاون رئیس جمهور افشاگری کرده از "سهمیه‌ی ۲۵ میلیون نفری نان به نانوایی‌هایی که وجود خارجی ندارند!" او گفته: "چند هزار نانوایی در کشور پیدا کردیم که وجود خارجی ندارند، ولی سهمیه‌ی آرد دریافت می‌کنند... بعد از اصلاحات اخیری که دولت در حوزه‌ی نان انجام داد، روزانه به اندازه‌ی نان ۲۵ میلیون نفر یعنی به اندازه‌ی جمعیت کشور عراق در آرد صرفه‌جویی شد." منبع.


نظر: چند ماه پیش دو سه باری از اقدام آرد و نانی حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی تمجید نوشته بودم و اینک باز نیز این کار ضد فسادی را تحسین می‌کنم. حقیقت این که انسان در می‌مانَد از فسادی به این پهنایی. کجا بودند چشمان ناظر؟ این‌همه سازمان‌های عریض و طویل نظارتی و بازرسی در دایره‌ی قدرت شکل گرفته و حقوق و اضافه‌کار و حق مأموریت ویژه می‌گیرند اما راحت و آسان کسانی با اسم نانوایی‌هایی که اصلا" واقعیت ندارد و دروغ است سهمیه‌ی آرد دریافت می‌کردند: بخوانید سهم مساوی ملت از داشتن آرد را می‌دزدیدند. آیا مردم نباید بدانند این افراد ذی‌نفوذ کی‌ها بودند؟! به دادِ بینوایان برسید، همان که با تمام انتقادهایی که در سینه دارند، اما به صحنه آمدند و بساط آشوب را درهم کوبیدند. بارها گفته‌ام خدمت و قدرت در کنار هم، بالانس و میزان می‌شوند و حاکمیت را موجه می‌سازند. هر کدام بلغزد، دومی را از کار می‌اندازد. فساد به این عمقی واقعا" مختل می‌کند؛ اگر گفتید چه چیزی را؟ در درجه‌ی نخست رضامندی عمومی را. حکومت مردمی هم، زیربنایش رضایت است؛ رضایت مردم. ازین اعتماد مردم باید به نفع اقتدار انقلاب و خدمت به عموم مردم بهره برد. امام امت ره همواره می‌فرمود به من رهبر نگویید، خدمتگذار مردم بگویید. خدمت یعنی ساختن تمام ایران و به مردم به شیوه‌ی عدالت رسیدگی کردن. رهبری معظم بارها هشدار دادند بر رفع فقر و تبعیض و فساد بکوشید.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2221