qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۱۹۰ مطلب با موضوع «دین» ثبت شده است

دین

پایه‌های اشرافیت مکه

پنجشنبه فروردين ۱۳۹۸

متن نقلی : مشرکین مکه از دیدگاه خود به پیامبر (ص) نگاه می‌کردند؛ به این جهت عتبه بن ربیعه نماینده اصحاب دارالندوه به آن حضرت پیشنهاد حکومت و ثروت و همسران زیبا می‌کرد و شاید این پیشنهادها بعد از مذاکره با ابوطالب و سایر اقدامات ایشان برای منزوی ساختن پیامبر (ص) بود. حضرت محمد(ص) در مقابل پیشنهادات زر و سیم و مال و منال و قدرت حکومتی و لذایذ دنیوی آیاتی از سوره فصلت را بیان فرمودند:

 

«حم* تَنزِیلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ * بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ * وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ ... »

(سجده (فصلت) ۱-۸)

 
عتبه که خود اعلم اشراف و سخن‌شناس قریش بود، وقتی نزد اشراف بازگشت اعتراف کرد که قرآن نه سحر است نه شعر و نه کهانت و نه جادوگری، برای حفظ اشرافیت قریش و از روی مآل‌اندیشی گفت: «ای گروه قریش سخنم را بشنوید و از محمد دست بردارید سوگند به خدا با گفتاری که من از او شنیدم خبری بزرگ در پیش است... که عزت و سعادت شما در آن است.» (سیره ابن هشام، جد۱، ص ۲۹۴)
 
پایه‌های اشرافیت مکه به شکل زیر بود:
 
نظام نابرابری اقتصادی مردم بر پایه‌های شرک بود.
 
 از عدالت و مساوات می‌گریختند.
 
نسبت به فقرا بی‌اعتنا بودند و اصلاً اهل بذل و بخشش نبودند.
 
در فحشا و بَغی و انجام منکرات غرق بودند.
 
به این جهت بود وقتی ولید بن مغیره خواست که پبامبر (ص) برای او قرآن بخوانند ایشان این آیه را خواندند (دلائل النوبه، ج ۲، ص ۱۹۲) :« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ » (نحل، ۰) (منبع)
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینگوناگوننویسندگان

سنّ ازدواج و تشخیص عُرف

چهارشنبه اسفند ۱۳۹۷

متن نقلی. نوشتۀ حجةالاسلام امین میرزائی: «. ...در چنین مواقعی ملاکِ تطبیقِ حکم بر قاعده، تشخیص عُرف است. به همین سیاق استنباطِ اطلاقِ سنّ ازدواج برای پسران و دختران کودک و نوجوان هر سرزمینی خطایی متدولوژیک است که عموم قاعده فقهی لاضِرار و شروطِ عامّه تکلیف (بلوغ، قدرت، عقل و اختیار) آن را تخصیص زده اند... آن عدّه فقهایی که به جواز کودک همسری رأی داده اند و (به این بهانه که اسلام برای ازدواج سنّی معیّن نکرده و موضوع بلوغ و عدم بلوغِ متزوّجین را مسکوت گذاشته) ازدواجِ طفلانِ دبستانی و پیران صد ساله را جایز دانسته اند این آیه شریفه قرآن را حتماً خوانده اند: "وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ اَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ". یعنی زنان یائسه‏ ای که امید ازدواج ندارند، بر آنان گناهی نیست که جامه خود را کنار بگذارند بدون اینکه زینتشان را جار بزنند! (سوره مبارکه نور، آیه ۶۰). تا به این جای کار مشکلی نیست و آیه شریفه بر سماحتِ رایِ شارع اقدس نسبت به این دسته از زنان اشعار دارد. مشکل آنجا پیدا می شود که متدولوژی خاصِ آقایان را به کار بگیریم و -بی توجّه به زمان و مکانِ اجرایِ حکم- فتوایی عمومی صادر کنیم.

 

اینجاست که سمانتیک و هرمنوتیک ( علم به معنای آیه و علم التاویل) وارد می شوند. فی المثل منظور از قواعدُ من النّساء چیست؟! آیا مطلقِ افرادی که به یائسگی می رسند (حدود چهل سالگی) از حجاب مُعافند؟! آیا بین زینتِ "زنانِ سیبیلویِ قاجار" با زینتِ "اهالی بلوندِ فنلاند" از منظر معناشناختی و سمانتیک ربطی برقرار است؟! آیا منظور از ثیاب، هر نوع جامه ای ست یا چادر و جُلباب؟! همانطور که می بینید تفسیر فقهی آیه از مکانی به مکانی و از زمانی به زمانِ دیگر فرق می کند. فی المثل فقیهِ شیعیِ قرنِ نهم فاضلِ مقداد (صاحب کتاب کنز العرفان فی فقه القرآن) آیه را یک جور تفسیر کرده، و صاحب محترم تفسیرالمیزان (مرحوم علّامه طباطبایی) جور دیگر.

 

مرحوم علّامه به صراحت، مطلق حجاب را بر آنان واجب ندانسته (جلد ۱۵/صفحه ۱۶۴) و تنها تبرّج یا همان "اگزوتیک" بودن را نهی کرده : "و الآیهُ فی معنیِ الاستثناءِ من عمومِ حکمِ الحجاب، و المعنی: و الکبائرُ المُّسنه من النساءِ فلا باسَ علیهنَّ ان لا یحتجبن حال کونهنَّ غیر متبرجات بزینه"؛ حال آن که فاضل مقداد (جلد ۲ / صفحه ۲۲۶) نوعی حجاب حدّاقلی -خِمار- را لازم شمرده: "و المرادُ بالثیابِ ما یلبس فوقَ الخمار من الملاحفِ و غیرها، فانّه رخّص لهنّ وضع هذه الثیاب للاجانب لعدم رغبتهم فیهنّ و زوال التهمه."!

 

بر سرسخن بازآییم. همچنان که تعریف یائسگی و زینت و خِمار و جُلباب و ثیاب از شهری به شهری و مداری به مداری (از استوا تا قطبین) فرق می کند، بین سنّ بلوغ دختران و پسران اسکاندیناوی تا استوا هم فرق هست. به طوری که نمی توان دختر هلندی را با دختر سودانی و پسر اسکیمو را با ساکن جزایر قناری مقایسه و حکم یکی را بر دیگری بار کرد. در چنین مواقعی ملاکِ تطبیقِ حکم بر قاعده، تشخیص عُرف است. به همین سیاق استنباطِ اطلاقِ سنّ ازدواج برای پسران و دختران کودک و نوجوان هر سرزمینی خطایی متدولوژیک است که عموم قاعده فقهی لاضِرار و شروطِ عامّه تکلیف (بلوغ، قدرت، عقل و اختیار) آن را تخصیص زده اند. امیدوارم این نکته فقهی و فلسفی را از این برادر فقیه و فیلسوفشان بپذیرند و زمان و مکان را در اجتهاد دخیل بدانند.» (منبع)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
درخواست کارهای خارق‌العاده
دین

درخواست کارهای خارق‌العاده

جمعه اسفند ۱۳۹۷

متن نقلی: درخواست کارهای خارق‌العاده. اشراف قریش که از ترفندهای قبلی طرفی نبستند از حضرت محمد (ص) انجام کارهای عجیب و خارق‌العاده در خواست کردند مثل؛ (هموار‌شدن کوه‌های مکه و جاری‌شدن انهار، آمدن فرشته‌ای در جلو مردم که پیامبر را تائید کند، بر سر اشراف سنگ فرود آید) نمونه‌ای از این درخواست‌ها در قرآن کریم آمده است از آن جمله: «وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا. أَوْ یُلْقَى إِلَیْهِ کَنزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّةٌ  یَأْکُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا، أنظُر کَیفَ ضَرَبوا لَکَ الأمثالَ فَضَلُّوا فَلا یَستَطیعونَ سَبیلاً» (فرقان، ۷-۹)

 

حضرت پیامبر (ص) در مقابل این گونه سوالات با آرامش جواب می‌دادند که من مبعوث شدم بشیر و نذیر شما باشم اگر سخن مرا بشنوید سود دنیا و عقبی را خواهید برد ولی اگر مرا انکار کردید من وظیفه و ماموریت دارم که طریق صبر و مقاومت پیش گیرم تا زمانی که خداوند بین من و شما حکم کند. اشراف قریش محمد (ص) را خوب می‌شناختند و متوجه کلام فصیح و محتوای مفاهیم قرآن کریم که خود معجزه‌ای شگفت است، بودند. (منبع)  
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینعترتمعنویت

برداشتی از دعای ماه رجب

جمعه اسفند ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به‌ نام خدا. من گمان می‌کنم _جدای از رفتار فردی هر کس نسبت به آداب دینی که امری خصوصی و مخفی‌ست_ متن و ترجمه‌ی این دعای مشهور ماه رجب را، یک‌بار هم شده، با دقت، حوصله، آرامی و تمرکز ذهن و دل، مطالعه کنیم، خیلی پیام، دانش و ارزش به دستگاه فکری‌مان افزوده می‌شود. دعایی‌ست از امام صادق _علیه‌السلام_ در ماه رجب. می‌دانم با آن آشنا و مأنوس‌اید، فقط خواستم با دید مطالعه هم به آن چشم بیندازیم. متن دعا و ترجمه را به اعضای مدرسۀ فکرت هدیه می‌کنم تا ثواب خواندن و یا دست‌کم مطالعه‌ی شما، روح مرحومان مادر و پدرم را نیز دربر بگیرد.

 

برداشتم از دعای ماه رجب

 

۱. کردار امام صادق _علیه‌السلام_ به ما می‌آموزد که باید با خدا، زمزمه داشت و عاشقانه و نیازمندانه دردِ دل کرد.

۲. به ما خط می‌دهد در هر کاری، امید را باید به خدا پیوند زد.

 

۳. می‌آموزد خشیت از خدا برای ایمنی‌ ماست نه ترس و رابطه‌ی ارباب رعیتی و خشونت‌بار.

 

۴. پند می‌دهد خدا، پروردگاری‌ست که به اندک کارمان، هدایای بی‌شمار می‌بخشد.

 

۵. این درس را می‌دهد که خدا از سر مهر و رحمت و نعمت‌دهی، به همگان می‌دهد، چه خواهندگان و چه آنانی که به خدا روی نمی‌آورند و او را نمی‌خواهند بشناسند و خواسته‌ای به خدا ابراز نمی‌دارند.

 

۶. درخواست‌ها از خدا هیچ اشکالی ندارد اگر برای دنیا و آخرت هر دو باشد. چون آبادانی، شادمانی و تفرُّج در دنیا، خود، کاری خدا‌پسندانه است.

 

۷. برترین درس این دعا این است که به باورمندان و تمامی انسان‌ها می‌پروراند که آنچه را خدا به آدمی بدهد، هیچ کم و کاست و نقصی ندارد. ارزش هدایای خداداد، قیمت بی‌اندازه دارد.

 

۸. ثابت می‌کند جلال (=بزرگوار) از ویژگی‌های خدای متعال است و هیچ‌کس را به جای خدا، بی‌جهت جلال و قدَرقدرت نسازیم.

 

۹. و نیز این پند و اندرز در دعا نهفته است که خدای ما آن خدای ذهنی پاره‌ای افراد نیست که فقط به پاره‌ای افراد خاص چشم بدوزد و فقط آنان را به بهشت (= وعده‌گاه آرامش) راه دهد و بس. نه، هرگز. خدای ما خدای همه‌ی جُنبدگان است، از بینوایان تا مستضعفان، از مار تا بوتیمار، از زردشت تا کنفوسیوس، از مُلحد و مُنکر تا مؤمن و معتقد.

 

نتیجه: آری، خدا را به مِلک طِلق خود در نیاوریم و بر او خدایی نورزیم و آن آفریدگار بخشنده را با فهم نارسای خود _نَعوذُباللّه_ یک هیولای خشن نسازیم. بلکه میان خود و خدا، عشق برقرار کنیم، نه به‌قول هگل، اربابی خشن و بنده‌ای ستمدیده. پس؛ به نظر من بندگی خدا، عبودیت عشق است و عبادت معبود. جز این، نقص است و منقوص (= کاسته‌شده). پایان. التماس دعا.

 

متن و ترجمۀ دعای ماه رجب


بسم الله الرحمن الرحیم
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم

یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد بسیار، در برابر (طاعت) اندک

یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد

یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد

وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت‌بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ
عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم

جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
همه‌ی خوبی دنیا و همه‌ی خوبی و خیر آخرت را

وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی
و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
همه شرّ دنیا و شرّ آخرت را

فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید)

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
و بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ
ای صاحب نعمت و جُود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ
ای صاحب بخشش و عطا، حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

دین و دینداری

جمعه دی ۱۳۹۷

به قلم دامنه : به نام خدا. دین مقوله‌ای شخصی ست یعنی چه!؟ دین در همه مناسبات با دیندار حیّ و حاضر است، چه در شنا، چه در بازار، چه در مسافرت چه در حضر و چه در خلوت. دین هرگز محبوس در خانه ی هیچ کس نیست.  هرکس دبن اش را در خانه بگذارد و پا در کوچه و جامعه و معاملات و معادلات بگذارد، او با عرض معذرت دین را بد فهم کرده است و چون متاعی لوکس و فاقد کارکرد متنوع می پندارد.  بعید بود این سخن از شما آقا.

 

به قول دکتر بشیریه هر جامعه ای راه مخصوص به خود را دارد. نه یکسان انگاری، نه یکتاانگاری، ما در ایرانی زندگی می کنیم که مردم آن به اسلام، مختارانه ایمان آوردند و از دینی که محمد (ص) از سوی خدا عرضه کرد و امام علی (ع) آن را تقویت، دفاع می کند که هر دوی آنان در صدر حکومت دینی قرار گرفتند که مورد رضایت مردم بود. به نظر می رسد، دیدگاه ما به هم بزودی و زوری نزدیک نشود و این البته عیب نیست. پس به آزادی هم احترام بگذاریم. که می گذاریم.

 

دوقرن سکوت مرحوم عبدالحسین زرین کوب را نه فقط خواندم بلکه نقد مطهری بر آن را نیز مطالعه و دقت کردم. من تکرار می کنم: ما ایرانی ها به اسلام مختارانه ایمان آوردیم، چون هم ساسانیان منحط بودند و ستمگر و هم دین زرتشت اساساً تغییر ماهیت داده بود. مردم با طوع و رَغبت به اسلام مکتب رهایی و رستگاری رو و ایمان آوردند. من نه نژادپرستم و نه ایران پرست، من شیعهٔ مسلمان ایرانی ام. همین.

 

دین بدون تعبُّد معنا ندارد. استاد مصطفی ملکیان. ص ۳۲۱ کتاب مشتاقی و مهجوری. هِدونیست ها (Hebonist) معتقدند همه ی زندگی باید خدمت لذت و استحصال لذّات باشد. همان منبع: ص ۲۳۵. طرفداران معنای مکشوفه معتقدند که خدا جعلِ «معنا» برای زندگی ما کرده است، و ما معنای مجعولهٔ خدا را از طریق کتاب مقدس دینی پ مذهب کشف می کنیم.  همان منبع: ص۲۲۸. اگر کسی احساسی احساس فقدانِ معنای زندگی بکند،دستخوش یک سلسله نابسامانی های روانی می شود.  همان منبع: ص ۲۳۰.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۸

سه شنبه آبان ۱۳۹۷

اصل ۱۴۱ : بر هر مسلمانی لازم است به اصول عقاید تحصیل یقین کند. اصولا" انسان یک فاعلِ علمی است.


اصل ۱۴۲ : شیعه در موقع وضوگرفتن، دست ها را از بالا تا به سر انگشتان می شوید، نه بر عکس. و پاها را در وضو مسح می کند نه غَسل. آیه ی ۶ مائده.


اصل ۱۴۳ : شیعه معتقد است که در حال سجده باید بر زمین سجده کرد.

 

توضیح: سنگ و خاک مسجودٌعلیه است نه مسجودٌله. یعنی بر آن سجده می شود. به آن سجده نمی شود.


اصل ۱۴۴ : تفریق بین نمازهای ظهر و عصر و نیز بین مغرب و عشاء مستحب است.


اصل ۱۴۵ : ازدواج موقت نوعی ازدواج مشروع است. پرداخت نفقه در آن واجب نیست. طبق آیه ی ۲۴ نساء در ازدواج موقت، مهریه لازم است.


اصل ۱۴۶ : در حال نماز نبایستی دست ها را روی هم نهاد. نمازگزاردن به صورت دست بسته (=تکتُّف) بدعت است.


اصل ۱۴۷ : نوافل شب های رمضان مستحب است. ولی گزاردن آن به جماعت "بدعت" است. صلاة تراویح به پیروی از پیامبر از مستحبات مؤکد است.


اصل ۱۴۸ : بر هر مسلمانی لازم است به حکم آیه ی ۴۱ انفال یک پنجم درآمد خود را در مصرف خاصی که در کتاب و سنت وارد شده است، هزینه کند. آیه تخصیص ندارد که خمس فقط مربوط به غنایم جنگی است.


اصل ۱۴۹ : تمدن اسلامی مرهون تلاش های بی وقفه ی همه مسلمانان است و شیعه در پایه گذاری تمدن اسلامی در همه ی قلمروه سهم بسزایی دارد.


اصل ۱۵۰ : فرقه‌های اسلامی با اختلاف در فروع، نباید مانع از وحدت و همبستگی شوند.

 

توضیح: اصولا" اختلاف در افکار و سلایق، غریزی بشر است. و بستن در آن مایه ی مرگ علم و دانش و اندیشه و تفکر است. بُنی الاسلامُ علی دعامتین، کلمة التوحید و توحید الکلمة: یکتاپرستی و همبستگی. پایان.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دینمرجعیت

آقای سیستانی از سیاست چه می‌گوید؟

دوشنبه آبان ۱۳۹۷

سیستانی می گوید: "مرجعیت دینی از زمان سقوط نظام استبدادی در جهت جایگزینی نظامی متکی بر تکثر سیاسی و گردش مسالمت آمیز قدرت، کوشید. نظامی که زاییده رجوع به صندوق ها در  انتخاباتی ادواری، آزاد و پاک باشد." "این رویکرد بدان علت بود که  مرجعیت ایمان داشت اگر برخورداری ملت از آزادی و کرامت و پیشرفت و شکوفایی مد نظر باشد،  برای حکمرانی کشور، راه دیگری، نیست. این طریق (دموکراسی)، ضامن مبانی اصلی و مصالح عالی است."


 "مرجعیت همچنان معتقدست که پیمودن این راه، گزینه صحیح و مناسب برای حال و آینده کشورست. باید از افتادن به مهلکه حکومت فردی و نظام استبدادی -به هر بهانه و عنوان- حذر کرد."  "قانون انتخابات باید عادلانه بوده، حرمت نظر انتخاب کننده را پاس داشته و اجازه بازی با آن را ندهد."


سیستانی می نویسد: "برنامه های کاندیدا،  باید شدنی و فارغ از ملاحظات شخصی، قومی، طائفی و تبلیغاتی باشند.  شرط دیگر آنکه از هر نوع مداخله خارجی در انتخابات،پشتیبانی مالی یا غیر آن، ممانعت شده، مجازات این جرم،  تشدید شود».

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۷

جمعه آبان ۱۳۹۷

اصل ۱۳۰ : صحابۀ پیامبر (ص) همگی مورد احترام شیعه می‌باشند. البته بایستی کارنامۀ زندگی آنان را در طول عمر گشود... مثل ولید بن عقبه که صحابی بود و هجرت کرد ولی اعتبار خود را حفظ نکرد. (آیۀ 18 سجده)

 

توضیح: سَبّ صحابه غلط است. شیعه ی امامیه احترام مصاحبت را مانع از داوری در افعال پاره ای از صحابه نمی داند. ص 244 کتاب.


اصل ۱۳۱ : مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکی از اصول اسلام است و قرآن و سنت بر آن تأکید دارند. آیۀ مودت 23 شوری.


اصل ۱۳۲ : فلسفۀ سوگواری برای شهداء پیروی از یعقوب نبی (ع) و پیامبر اسلام (ص) در جنگ احد است. گذشته از این برپا نگه داشتن مجالس عزا سبب حفظ مکتب آنها است.

 

توضیح: پایه گذار عزاداری شخص پیامبر (ص) است که دستور داد برای حمزه (س) مجلس عزا برپا کنند.


اصل ۱۳۳ : خردمندان جهان آثار نیاکان خود را به عنوان میراث فرهنگی حفظ می کنند. و ترفیع بیوت پیامبران مورد تأکید قرآن است. مثل بنای یابود در کنار قبر اصحب کهف. آیۀ 21 کهف. و 127 بقره و 36 و 37 نور.


اصل ۱۳۴ : زیارت قبور مؤمنان و زیارت قبور انبیا و اولیای الهی از اصول اسلام است که پیامبر به آن دستور داده است. ص ۲۵۵ کتاب.


اصل ۱۳۵ : غُلوّ به معنی تجاوز از حدّ است و کسانی که در مقامات پیامبران و پیشوایان از حد تجاوز می کنند غالی بوده و مطرود جامعه ی اسلامی می باشند.


اصل ۱۳۶ : احادیثی که روایان ثقه و عادل از پیامبر نقل کرده اند همگی مورد پذیرش علمای شیعه است. و پایه ی فقه و اجتهاد است.


اصل ۱۳۷ : احادیث و روایات امامان دوازده گانه همگی منتهی به کانون وحی می شود.


اصل ۱۳۸ : احادیث به وسیله ی علمای شیعه در چهار کتاب معروف گرد آمده است که از مهمترین مصادر اجتهاد در شیعه است: کافی. فقیه، تهذیب، استبصار.

 

توضیح: انواع حدیث: صحیح. حسن، موثق، ضعیف که اعتبار هر کدام فرق دارد.


اصل ۱۳۹ : در اجتهاد در فقه شیعه باز است. نیز اجتهاد در شیعه مطلق است نه در چارچوپ مشرَب و مذهبی معیّن.

 

توضیح: از سال ۶۶۵ هجری قمری، باب اجتهاد مطلق، به روی علمای اهل سنت بسته شد.


اصل ۱۴۰ : قول صحابی در صورتی که سنت پیامبر را نقل کند حجت است. جز این باشد حجت نیست.

ادامه دارد...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۶

يكشنبه آبان ۱۳۹۷

اصل ۱۲۰ : جایگاه اصلی ایمان، قلب است و در صدق عنوان مسلمانی کافی است که انسان به خدای یگانه روز رستاخیز، رسالت پیامبر به طور اجمال ایمان بیاورد.


توضیح: ایمان یعنی تصدیق کردن. کفر یعنی پوشانیدن.


اصل ۱۲۱ : ایمان قلبی در صورتی اثربخش است که شخص آن را اظهار کند و یا لااقل تظاهر به خلاف آن ننماید. باور قلبی به تنهایی نجات بخش نیست، باید دستورات الهی را عمل کند.

 

اصل ۱۲۲ : هر مسلمانی که به اصول سه گانه معتقد باشد، تکفیر آن حرام است. هر چند در دیگر مسائل مخالف باشد.

 

توضیح: پیامبر (ص) فرمود: مسلمانی حق ندارد مسلمان دیگر را به خاطر انجام گناهی تکفیر کند یا او را مشرک بنامد.


اصل ۱۲۳ : بدعت (=کار نو و بی سابقه) عبارت است از این که انسان چیزی را که در شریعت وارد نشده، به آن نسبت دهد. بدعت نوعی تصرف در دین است.


اصل ۱۲۴ : جایی که اظهار عقیدۀ صحیح مایۀ توجه خطر به جان، مال، ناموس و آبروی انسان است، به حکم خرد و تصریح قرآن، شخص نباید عقیدۀ خود را اظهار کند بلکه احیاناً لازم است تظاهر به خلاف آن نیز بنماید. یعنی تقیّه. تقیّه نقطۀ مقابل نفاق است.


اصل ۱۲۵ : تقیه، در برخی از شرایط واجب است. ولی در شرایطی که مایۀ به خطر افتادن اصل دین باشد تقیه حرام است.


اصل ۱۲۶ : انسان موحّد تنها بایستی به اسباب به عنوان به وسیله نگریسته و برای آن استقلال در تأیر قایل نشود. وسلیه جستن آیه‌ی ۳۵ مائده: وابتغوا الیه الوسیله... .


اصل ۱۲۷ : توسل به اَسمای الهی و نیز دعای صالحان یکی از اسباب غیبی و ماوراءالطبیعی است. آیهوهای ۱۸۰ اعراف، ۶۴ نساء، ۵ منافقون، ۹۷ و ۹۸ یوسف.


اصل ۱۲۸ : تقدیرات قطعی الهی تغییرپذیر نیست، ولی تقدیرات مشروط و مُعلّق وی قابل رفع و دگرگونی است: یعنی بداء. آیه‌ی ۶۴ مائده.


اصل ۱۲۹ : همان گونه که در امت های پیشین طبق مشیت الهی گروهی به این جهان بازگشته اند، در آخرالزمان نیز گروهی خاص به این دنیا بازخواهند گشت. اصل: رجعت. آیه‌ی ۸۴ و ۸۷ سوره‌ی نمل.

ادامه دارد...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۵

شنبه آبان ۱۳۹۷

اصل ۱۱۳ : در روز رستاخیز حساب همه‌ی افراد رسیدگی می‌شود. علاوه بر نامه ی اعمال هر شخص، گواهان متعددی نیز کارهای بد و خوب وی را در دنیا شهادت می دهند.


توضیح: گواهان عبارتند از: خدا، پیامبر هر امت، پیامبر اسلام، نخبگانی از امت اسلامی، فرشتگان، و زمین.


اصل ۱۱۴ : شفاعت شافعان از گنهکاران امت به اذن الهی در روز قیامت یک اصل مسلّم قرآنی است.


اصل ۱۱۵ : طلب شفاعت از کسانی که خدا به آنان اذن شفاعت داده است اشکالی ندارد. زیرا طلب شفاعت همان دعا است.


اصل ۱۱۶ : درهای توبه بر روی بندگان گناهکار همیشه باز است جز لحظه ی مرگ. آیه ی ۳۱ نور و ۵۴ انعام.


اصل ۱۱۷ : اعمال زشت انسان نوعا" اعمال نیک او را باطل نمی سازد، مگر در پاره ای از موارد نظیر ارتداد.


توضیح: این را حَبط اعمال می گویند. اعمالی مانند توبه و صدقه ی پنهانی و..  دارای اثر است یعنی گناهان را می شوید.


اصل ۱۱۸ : خلود و جاودانگی در دوزخ ویژه ی کافران است و مؤمنین گناهکار پس از مدتی تحمل عذاب در دوزخ، آمرزیده شده و از آتش نجات می یابند. آیه ۴۸ نساء.


اصل ۱۱۹ : دوزخ و بهشت هم اکنون نیز وجود دارد هر چند محل و جایگاه آنها بر ما روشن نیست.


توضیح: شیخ مفید بر این مسأله تأکید دارد.

ادامه دارد...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۴

پنجشنبه آبان ۱۳۹۷

اصل ۹۸ : بخشی از وظایف امام زمان (عج) در دوره‌ی غیبت ایشان، به فقهای جامع الشرایط واگذار شده است. فقیهان بزرگ نمایندگان او در امور شرعی و حکومتی اند.

 

اصل ۹۹ : غیبت آن حضرت راز است و ما نمی توانیم به کُنه آن پی ببریم. مثل غیبت موسی (ع) در آن چهل روز میقات (آیه ۱۴۲ اعراف)

 

اصل ۱۰۰ : وجود امام لطفی از الطاف بزرگ الهی است. عامل محرومیت از وجود امام زمان (عج) خود مردم اند نه خدا و امام.


اصل ۱۰۱ : عمر طولانی ولی عصر حجت بالغه ی الهی، با توجه به قدرت بی پایان خداوند، امر مشکلی نیست.


توضیح:


خدایی که جهان پاینده دارد
تواند حجّتی را زنده دارد


اصل ۱۰۲ : وقت ظهور امام زمان بر کسی روشن نمی باشد و لحظه ی آن مانند رستاخیز بر همگان پنهان است.


اصل ۱۰۳ : دین بدون اعتقاد به معاد مفهومی ندارد. باور به معاد از اصول مشترک شرایع سماوی است. اعتقاد به معاد از ارکان ایمان پ اسلام است.


اصل ۱۰۴ : تحقق عدل الهی در باره ی اشخاص نیکوکار و بدکار وجود معاد را در آینده ی هستی، طلب می کند.


اصل ۱۰۵ : قرآن به شُبهات موجود پیرامون معاد پاسخ می دهد. آیه های ۴ هود، ۵۱ اسراء، ۵ و ۶ حج، ۴ ق، ۱۰ و ۱۱ سجده، ۷۹ یس.


اصل ۱۰۶ : معاد انسان ها در روز قیامت، هم جسمانی است و هم روحانی. نفْس بار دیگر به بدن تعلق می گیرد.


اصل ۱۰۷ : مرگ، پایان زندگی نیست. از جهانی به جهان دیگر منتقل شدن است.


اصل ۱۰۸ : حیات برزخی با قبض روح از بدن شروع می شود. جهان برزخ برای مؤمنان مظهر رحمت و برای کافران و منافقان عرصه ی عذاب است.


اصل ۱۰۹ : تناسخ از نظر اسلامی، امری باطل و محال است.


توضیح: اهل تناسُخ معتقدند روح فرد مُرده به نُطفه‌ی جنین دیگری برمی گردد. از نظر اسلام اعتقاد به تناسخ، کفر است.


اصل ۱۱۰ : مَسخ، تناسخ نیست. بلکه انسان ها فقط از نظر سیمای ظاهری به صورت خوک و میمون در می آیند. آیه ی ۶۰ مائده.


اصل ۱۱۱ : علایم رستاخیز، فروپاشی خورشید، ماه، دریا، کوه ها و زمین و آسمان است.

 

اصل ۱۱۲ : پیش از قیامت در دو نوبت "نفخ صور" انجام می گیرد. در یکی همه ی انسان ها می میرند و در دیگری زنده می شوند.

ادامه دارد..

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
دین

منشور اسلام ۱۳

دوشنبه مهر ۱۳۹۷

اصل ۹۰ : خلیفه ی اول توسط خلیفه ی دوم تعیین گردید و خلیفه ی سوم توسط شورای شش نفره ی عمر. با این تفاوت که شیعه معتقد به تعیین و نصب الهی ست، نه تشخیص و تعیین خطاپذیر خلیفه ی پیشین. خلیفه، دست مردم را از مراجعه به افکار عمومی کوتاه کرد چون خود خلیفه ی بعد را تعیین کرد.

 

اصل ۹۱ : وظیفه ی امام از قرار زیر است: تبیین مفاهیم قرآن، بیان احکام شرع، بازداشتن جامعه از هر نوع انحراف، اجرای قسط و عدل و... .

 

اصل ۹۲ : امام باید از هر گونه خطا و گناه معصوم باشد. آیه ی تطهیر و حدیث ثقلین، به خوبی به عصمت ائمه ی اهل بیت (ع) گواه است.

 

اصل ۹۳ : اوصیای پیامبر اسلام (ص) ۱۲ نفر می باشند. و هر امامی امام پس از خویش را تعیین کرده است.

 

اصل ۹۴ : مودّت با خاندان رسالت یک اصل قرآنی و فریضه ی اسلامی است.

 

اصل ۹۵ : ظهور مهدی (ع) از خاندان پیامبر در آخرالزمان برای اقامه ی عدل یکی از عقاید مسلّم اسلامی ست. جمهور مسلمانان بر این اعتقاد اتفاق دارند و تعداد ۶۵۷ روایت در این باره وارد شده است.

 

اصل ۹۶ : خصوصیات دوازده گانه این مُصلح جهانی در روایات اسلامی آمده، و اختلاف برخی فِرَق نه بر سر اصل وجود آن حضرت بلکه فقط بر سر تولد و عدم تولد اوست. شیعیان معتقدند وی در نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شده و در قید حیات و منتظر فرمان الهی برای قیام است.

 

اصل ۹۷ : اولیای الهی بر دو نوع اند: مرئی و غایب. قرآن در سوره کهف آیه ۶۵ و ۶۶ از هر دو نوع سخن رانده است. داستان خضر و موسی.

ادامه دارد...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی