سخم به بحث ۱۴ مدرسه‌ی فکرت: به نام خدا. با سلام و احترام، جوابم به بحث «یکتاپرستی و دموکراسی» این است:
 
 
۱- خدای یگانه هیچ گاه برای حکومت بر مردم به زمین نمی آید، او، این امر حاکمیتی، حکومتی و نظم بخشی به امور دنیوی را به خود انسان های روی زمین -که کشور کشور و دارای مرزهای بین الملل- شدند، واگذار کرد.
 
 
۲- فطرت بشر، یگانه پرستی است، و از قضا یکتاپرستی (=توحید) کاملاً به انسان می آموزاند که «یکّه سالاری بشری» و دیکتاتوری و خودکامگی  را نپذیرد. تا کسی هوَس فرعونی و خدایی کردن نکند!  همین گرایش طبعی و فطری بشری، موجب می شود دموکراسی (= حکومت مردم بر مردم) نزدیک ترین روش برای حکومت باشد.
 
 
۳- حکومت ها طبق اصل جامعه شناسی شناسی، رنگ و لعاب جامعهٔ خود را می گیرند. وقتی جامعه ای مذهبی بود، حکومتی را می پذیرد که در آن، حاکمیت  و قدرت نه فقط مانع از مناسک و آیین های آنان نباشد، بلکه این روند را هموار نماید.
 
 
۴- اختیار و آزادی تفویضی خداوند به انسان، ایجاب می کند که انسان های مؤمن و موحد و خداپرست، طبق آیهٔ سرنوشت در قرآن کریم، دموکراتیک باشند نه مستبد و اریستوکرات. همهٔ رفتارهای بزرگان اسلام -پیامبر و امامان- بر مبنای مشورت، نقش مؤثر بیعت، و رحمت و آسان گیری و استیفای حقوق همهٔ مردم بوده است، مثل آن قضیهٔ خلخال (=زیورآلاتی که زنان آن زمان بر پای خود نصب می کردند) از پای آن زن یهودی در نیاوردن، در بیان رسا و هشدارآمیز امام علی (ع)،  که از هدف انسانی و غیرتبعیض آمیز حکومت های مطلوب است.
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/862