نوشتهی جناب «رهگذر» : «سلام دوست عزیز. از مروت به دور است که چون ما از کسی خوشمان نمی آید بجای نقد سخنان او به ترور شخصیتی بپردازیم و مثلا دلمان را به اینصورت خنک کنیم. اما در خصوص سخنان آقای ملکیان. [پست «مصباح از نظر مصطفی ملکیان» اینجا]
یکم: خوب ممکن است آقای ملکیان از خیلی افراد خوششان بیاید و یا از خیلی ها بدش بیاید؛ خوب این چه دخلی به بنده مخاطب دارد؟! مگر ملکیان کیست؟ مگر او محور حق و باطل است که حالا مثلا از فلانی بدش بیاید پس او آدم بدی است؟!
دوم: اگر فرض بگیریم آقای ملکیان کینه ای از آیت الله مصباح ندارد و این سخنان رو هم بی طرفانه و بدون تعصب گفته باشد (که البته از ظواهر امر معلوم است که کاملا جهت دار و غیر منصفانه است) در نهایت امر میتوان گفت که این برداشتی شخصی است و ربطی به دیگران ندارد کما اینکه افراد دیگری وجود دارند که خلاف نظرات آقای ملکیان رو دارند.
سوم: از همه این حرفها که بگذریم همین چند خطی هم که مصاحبه کرده اند دارای تناقضات خنده داری است. مثلا ایشون یک جا می گویند: "دلایلی داشت که من مرید ایشان نشدم و از جرگه مصباحیّون دور شدم: اول این که آقای مصباح خیلی دستخوش تعصب و بیمدارایی نسبت به هرگونه دگراندیشی بود" اما مثل اینکه یادشان رفته که چند پاراگراف قبل گفته بودند: "آقای مصباح تا جایی که من اطلاع داشتم، یگانه روحانیای بود که در دهه ۵۰، به ضرورت یادگیری علوم و معارف غربی توجه داشت و تاکید داشت طلاب باید علوم و معارف غربی را یاد بگیرند." بیایم بجای برچسب زدن به دیگران و بجای پیش داوری ها، اگر نقدی به اندیشه ها و گفتمانها داریم، عالمانه، صبورانه و بی تعصب مطرح کنیم. و به این نکته اعتقاد داشته باشیم که شاید حتی ما هم گاهی اشتباه کنیم.»
جواب دامنه
۱. من بارها متذکر شده ام وقتی در ابتدای پست می نویسم «متن نقلی» بدین معناست که من نسبت به مفاد آن پیش داوری نمی کنم. این گونه مطالب را برای اطلاع خوانندگان شریف انتشار می دهم تا خود به نتیجه برسند. مثل خودِ شما که متن را خواندی و نظرت را با صراحت ارسال کرده ای.
۲. به هر حال همان طوری که آیة الله مصباح در بسیاری از زمینه ها و حتی افراد و جریان ها و رویدادها، دیدگاه خود را آزادانه بیان و نشر می دهد، این حق دیگران هم هست، نسبت به ایشان که در جمهوری اسلامی ایران بعد از رحلت امام، وارد عرصۀ حکومت شده است و حتی جریانی به اسم جبهۀ پایداری را رهبری می کند، نظر خود را بیان بدارند. حالا خواه از نظر شما مصطفی ملکیان عددی باشد یا نباشد. مهم این است حرف های این فیلسوف بازخوردهای وسیعی در جامعه دارد و دیدگاه هایش مورد توجه است. این که ملکیان درست گفته است یا نادرست، به خوانندگان مربوط می شود از جملۀ همین دیدگاه آزاد شما.
۳. گفتی ترور شخصیت و دل را خُنک کردن و ... . می گویم این گونه که داوری کردی نیست. اگر منظورت من هستم، باید عیان کنم من اساساً در کیشِ شخصیت هیچ جُنبنده ای گرفتار نیستم الّا 14 معصوم (ع) که دلسپردن به آنان عین آزادگی و رهایی ست. پس اگر روزی ببینم آقای مصباح حرف مهم و برحقّی زده، آن را منتشر می کنم، و اصلاً نسبت به عُلمای مذهبی دچار دشنام گویی و خدای ناکرده مخالفت ورزی شخصی نبوده و نیستم. آقای آیة الله مصباح به گونه ای اند، که من با اصول و چارچوبه هایی که دارم، دیدگاه های ایشان را در بسیاری از زمینه ها پذیرا نیستم. این حقّ هر شهروندی ست که در مسائل فکری و دینی، آزاد بیندیشد و در احکام شرعی تعبّد بورزد و البته بکوشد حکمتِ احکام را نیز درک کند. ممنونم از بیان صمیمی و دلسوزانۀ شما. ان شاء الله شما هم، کسی را بُت نمی سازید که آسیب و آفت بزرگی ست و نیز بلا و خورۀ عقل و تفکر و رشد. از شما سپاس دارم و امتنان.