به قلم دامنه : به نام خدا. رُمان «بر جادههای آبی سرخ» اثرِ زندهیاد نادر ابراهیمی را -که پنج جلد است در ۴۰۰ صفحه به سه مجلّد- در گذشته خواندهبودم. دیشب ذهنم به میر مُهنّا دُغابی سلیمی رفت. پیش خود گفتم چه خوب است پست روزانهی امروزم را به این انسان اختصاص دهم. دادم. مطالب داخل گیومه «...» از آقای نادر ابراهیمیست:
او «قهرمان گمنام مبارزه با استعمار انگلیس در خلیج فارس» است؛ «قایقرانی غیور» سالهای ۱۱۱۴ تا ۱۱۴۸ خورشیدی. انگلیسیها برای تخریبکردن چهرهی درخشان او، «وی را خطرناکترین دُزد دریایی خلیج فارس و دریای عمّان» معرفی میکردند.
میرمهنا فرزند برومند میرناصر است؛ حاکم مقتدر بندر ریگ و حومه که «با اجانب استعمار همدست بود» ولی «میرمهنا با او مخالف.»
نادر ابراهیمی درین رُمان، جملاتی تکاندهنده از مرحوم میرمَهنا نقل میکند که برای پرهیز از اِطناب (=درازکردن سخن) یک جمله از آن را از دفتر یادداشتهایم مینویسم:
«همهی دنیا برای پرندهیی که عاشق نباشد، قفس است و یک لانهی مُحقّر برای پرندهی عاشق، یک دنیاست.»
نکتهی ۱ : وقتی حاکم بغداد در سال ۱۱۴۸ خورشیدی میرمهنا دغابی را به قتل رساند، (منبع) کریمخان زند به تلافی آن به بصره یورش بُرد.
نکتهی ۲ : بر اساس نوشتههای تاریخی میرمهنا در حمله به کشتیهای انگلیسیها از قانون «حملهی مورچگان به ملخ» بهره میگرفت. مردم بندر ریگ درخت سدری به یاد میرمهنا کاشتند به اسم «کُنار مهنا» که به آن باور دارند. مانند باور سنتی و احترامآمیز به برخی از کهندرختانِ چنار و کاج و سرو و نیز اِزّاردار.