به قلم دامنه: به نام خدا. عنوان مکتب تفکیک را پایهگذار آن مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی پیشنهاد نکرده بود، بلکه مرحوم علامه محمدرضا حکیمی از مدافعان سرشناس آن مطرح کردند و این نام جا افتاد و مقبولیت هم یافت. اصحاب مکتب تفکیک بر «خالصفهمی» علم وَحیانی و معارف آسمانی و تربیت و سیاست قرآنی و حدیثی اصرار میورزند و به مکتبهای ترکیبی و تأویلی -که انسجام مبانی آنها جز با تأویل آیات و آراء میسّر نیست- بههیچروی، نمیگروَند و زلال علم قرآنی و حدیثی را از آمیختهشدن با دیگرجریانها پاس میدارند. برای تفصیل و مطالعهی عمیقتر رجوع گردد به صفحات ۱۵۱ و ۱۵۲ کتاب «مکتب تفکیک» اثر علامه محمدرضا حکیمی. و یا رجوع شود به کتاب «آئین و اندیشه؛ بررسی مبانی و دیدگاههای مکتب تفکیک» نوشتهی سیدمحمد موسوی. از انتشارات حکمت.
سلام جناب دارابی عزیز،
به نظر من:
نه مکتب خراسان، نه مکتب تهران،
هم مکتب خراسان، هم مکتب تهران.
و بقول حضرت حافظ:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...
شیخ مجتبی قزوینی از چهره های مطرح مکتب تفکیک است، اما وقتی به او و به سلوک او نگاه میکنیم، می بینیم که ایشان در عمل، هم عرفان را ترویج میکند و هم از ابزار عقل و منطق برای رد نظر مخالفین و اثبات تفکر خود بهره می برد.
مع الوصف اگر چه نقد زیادی بر منطق فکری مکتب تفکیک، ارائه شده، اما به نظر من هر دو نحله محترم هستند و هر دو معزز و مأجور، مشروط بر آنکه مفتون دسیسه بازان نشوند و افکار آنها پلی برای غلبه استعمار و استکبار بر مسلمین نباشد و موجب تفرقه و درگیری بین آنها نیز نشود.