دامنه‌ی داراب‌کلا

مازندران ، ساری ، میاندورود

پست شده در يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰
بازدید ها : ۲۸۸
ساعت پست : ۰۷:۳۹
پیام به من

سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
به قلم دکتر صادق ولی‌نژاد: منطق و احساس از منظر بازاریابی. بازاریابی عصبی (نورو مارکتینگ)، بازاریابی مبتنی بر شناخت ذهن مشتریان به کمک علم اعصاب است. بر اساس علم اعصاب مغز به سه دسته «مغز قدیم»، «مغز میانی» و « مغز جدید» تقسیم می شوند.
 
دکتر صادق ولی‌نژاد
 
مغز قدیم: همان فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه هستند که در میان همه موجودات مشترک و با ادامه بقا و حفظ حیات در ارتباط است. مثلاً جسمی به طرف چشم پرتاب می شود و ناخودآگاه دست به سمت چشم می رود.
 
مغز میانی:  احساسات در آن پردازش می شوند و مثل کودکی بازیگوش به دنبال شادی، لذت و حس خوب است و به سراغ هر کاری می رود که در لحظه برایش لذت بخش‌تر باشد و به نتایج حاصل از کار، توجهی ندارد. از کارهای تکراری فراری است.
 
مغز جدید: بر خلاف مغز میانی، همه چیز را بصورت کاملاً منطقی مورد بررسی قرار می دهد. خواندن، حرف زدن، تفکر و برنامه ریزی توسط این قسمت انجام می گیرد.
 
نکته: جالب است که بدانیم که بیشترین حجم پردازش در مغز قدیم و مغز میانی و در ضمیر ناخودآگاه ما اتفاق می افتد و تنها قسمت کوچکی از پردازش مغزی که از آن آگاه هستیم، در مغز جدید رخ می دهد.
 
مثال: شما همزمان با رانندگی، به مشاجره امروز با مدیر خود فکر می کنید. مغز قدیم در حال رانندگی است، مغز میانی احساس ناراحتی می کند، مغز جدید در حال یادآوری اتفاق است.
 

توضیح بیشتر:

 
مغز قدیم: در برخی کتابها به «مغز خزنده» هم تعبیر شده است. در اصطلاح «پدرخوانده قدرتمند» نیز گفته می شود.
 
مغز میانی: به « مغز احساسی» و «مغز هیجانی» و « مغز عاطفی» نیز شناخته می شود.
 
مغز جدید: از واژگانی چون «مغز منطقی» یا «مغز عقلایی» برای این واژه استفاده می شود.
 
نتیجه گیری: از منظر علم بازاریابی و عصب شناسی، انسانهای هوشمند در اغلب موارد «احساسی» تصمیم می گیرند و سپس به صورت «منطقی» این تصمیمات را برای خود توجیه می کنند.
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2029
دیدن یا نوشتن نظرات : ۱
پست شده در يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰
بازدید ها : ۲۸۸
ساعت پست : ۰۷:۳۹
دنبال کننده

سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی
به قلم دکتر صادق ولی‌نژاد: منطق و احساس از منظر بازاریابی. بازاریابی عصبی (نورو مارکتینگ)، بازاریابی مبتنی بر شناخت ذهن مشتریان به کمک علم اعصاب است. بر اساس علم اعصاب مغز به سه دسته «مغز قدیم»، «مغز میانی» و « مغز جدید» تقسیم می شوند.
 
دکتر صادق ولی‌نژاد
 
مغز قدیم: همان فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه هستند که در میان همه موجودات مشترک و با ادامه بقا و حفظ حیات در ارتباط است. مثلاً جسمی به طرف چشم پرتاب می شود و ناخودآگاه دست به سمت چشم می رود.
 
مغز میانی:  احساسات در آن پردازش می شوند و مثل کودکی بازیگوش به دنبال شادی، لذت و حس خوب است و به سراغ هر کاری می رود که در لحظه برایش لذت بخش‌تر باشد و به نتایج حاصل از کار، توجهی ندارد. از کارهای تکراری فراری است.
 
مغز جدید: بر خلاف مغز میانی، همه چیز را بصورت کاملاً منطقی مورد بررسی قرار می دهد. خواندن، حرف زدن، تفکر و برنامه ریزی توسط این قسمت انجام می گیرد.
 
نکته: جالب است که بدانیم که بیشترین حجم پردازش در مغز قدیم و مغز میانی و در ضمیر ناخودآگاه ما اتفاق می افتد و تنها قسمت کوچکی از پردازش مغزی که از آن آگاه هستیم، در مغز جدید رخ می دهد.
 
مثال: شما همزمان با رانندگی، به مشاجره امروز با مدیر خود فکر می کنید. مغز قدیم در حال رانندگی است، مغز میانی احساس ناراحتی می کند، مغز جدید در حال یادآوری اتفاق است.
 

توضیح بیشتر:

 
مغز قدیم: در برخی کتابها به «مغز خزنده» هم تعبیر شده است. در اصطلاح «پدرخوانده قدرتمند» نیز گفته می شود.
 
مغز میانی: به « مغز احساسی» و «مغز هیجانی» و « مغز عاطفی» نیز شناخته می شود.
 
مغز جدید: از واژگانی چون «مغز منطقی» یا «مغز عقلایی» برای این واژه استفاده می شود.
 
نتیجه گیری: از منظر علم بازاریابی و عصب شناسی، انسانهای هوشمند در اغلب موارد «احساسی» تصمیم می گیرند و سپس به صورت «منطقی» این تصمیمات را برای خود توجیه می کنند.
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
به قلم دکتر صادق ولی‌نژاد: منطق و احساس از منظر بازاریابی. بازاریابی عصبی (نورو مارکتینگ)، بازاریابی مبتنی بر شناخت ذهن مشتریان به کمک علم اعصاب است. بر اساس علم اعصاب مغز به سه دسته «مغز قدیم»، «مغز میانی» و « مغز جدید» تقسیم می شوند.
 
دکتر صادق ولی‌نژاد
 
مغز قدیم: همان فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه هستند که در میان همه موجودات مشترک و با ادامه بقا و حفظ حیات در ارتباط است. مثلاً جسمی به طرف چشم پرتاب می شود و ناخودآگاه دست به سمت چشم می رود.
 
مغز میانی:  احساسات در آن پردازش می شوند و مثل کودکی بازیگوش به دنبال شادی، لذت و حس خوب است و به سراغ هر کاری می رود که در لحظه برایش لذت بخش‌تر باشد و به نتایج حاصل از کار، توجهی ندارد. از کارهای تکراری فراری است.
 
مغز جدید: بر خلاف مغز میانی، همه چیز را بصورت کاملاً منطقی مورد بررسی قرار می دهد. خواندن، حرف زدن، تفکر و برنامه ریزی توسط این قسمت انجام می گیرد.
 
نکته: جالب است که بدانیم که بیشترین حجم پردازش در مغز قدیم و مغز میانی و در ضمیر ناخودآگاه ما اتفاق می افتد و تنها قسمت کوچکی از پردازش مغزی که از آن آگاه هستیم، در مغز جدید رخ می دهد.
 
مثال: شما همزمان با رانندگی، به مشاجره امروز با مدیر خود فکر می کنید. مغز قدیم در حال رانندگی است، مغز میانی احساس ناراحتی می کند، مغز جدید در حال یادآوری اتفاق است.
 

توضیح بیشتر:

 
مغز قدیم: در برخی کتابها به «مغز خزنده» هم تعبیر شده است. در اصطلاح «پدرخوانده قدرتمند» نیز گفته می شود.
 
مغز میانی: به « مغز احساسی» و «مغز هیجانی» و « مغز عاطفی» نیز شناخته می شود.
 
مغز جدید: از واژگانی چون «مغز منطقی» یا «مغز عقلایی» برای این واژه استفاده می شود.
 
نتیجه گیری: از منظر علم بازاریابی و عصب شناسی، انسانهای هوشمند در اغلب موارد «احساسی» تصمیم می گیرند و سپس به صورت «منطقی» این تصمیمات را برای خود توجیه می کنند.
دیدن یا نوشتن نظرات : ۱
سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی

سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
سه مغز انسان و مسئله‌ی بازاریابی
به قلم دکتر صادق ولی‌نژاد: منطق و احساس از منظر بازاریابی. بازاریابی عصبی (نورو مارکتینگ)، بازاریابی مبتنی بر شناخت ذهن مشتریان به کمک علم اعصاب است. بر اساس علم اعصاب مغز به سه دسته «مغز قدیم»، «مغز میانی» و « مغز جدید» تقسیم می شوند.
 
دکتر صادق ولی‌نژاد
 
مغز قدیم: همان فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه هستند که در میان همه موجودات مشترک و با ادامه بقا و حفظ حیات در ارتباط است. مثلاً جسمی به طرف چشم پرتاب می شود و ناخودآگاه دست به سمت چشم می رود.
 
مغز میانی:  احساسات در آن پردازش می شوند و مثل کودکی بازیگوش به دنبال شادی، لذت و حس خوب است و به سراغ هر کاری می رود که در لحظه برایش لذت بخش‌تر باشد و به نتایج حاصل از کار، توجهی ندارد. از کارهای تکراری فراری است.
 
مغز جدید: بر خلاف مغز میانی، همه چیز را بصورت کاملاً منطقی مورد بررسی قرار می دهد. خواندن، حرف زدن، تفکر و برنامه ریزی توسط این قسمت انجام می گیرد.
 
نکته: جالب است که بدانیم که بیشترین حجم پردازش در مغز قدیم و مغز میانی و در ضمیر ناخودآگاه ما اتفاق می افتد و تنها قسمت کوچکی از پردازش مغزی که از آن آگاه هستیم، در مغز جدید رخ می دهد.
 
مثال: شما همزمان با رانندگی، به مشاجره امروز با مدیر خود فکر می کنید. مغز قدیم در حال رانندگی است، مغز میانی احساس ناراحتی می کند، مغز جدید در حال یادآوری اتفاق است.
 

توضیح بیشتر:

 
مغز قدیم: در برخی کتابها به «مغز خزنده» هم تعبیر شده است. در اصطلاح «پدرخوانده قدرتمند» نیز گفته می شود.
 
مغز میانی: به « مغز احساسی» و «مغز هیجانی» و « مغز عاطفی» نیز شناخته می شود.
 
مغز جدید: از واژگانی چون «مغز منطقی» یا «مغز عقلایی» برای این واژه استفاده می شود.
 
نتیجه گیری: از منظر علم بازاریابی و عصب شناسی، انسانهای هوشمند در اغلب موارد «احساسی» تصمیم می گیرند و سپس به صورت «منطقی» این تصمیمات را برای خود توجیه می کنند.
به قلم دکتر صادق ولی‌نژاد: منطق و احساس از منظر بازاریابی. بازاریابی عصبی (نورو مارکتینگ)، بازاریابی مبتنی بر شناخت ذهن مشتریان به کمک علم اعصاب است. بر اساس علم اعصاب مغز به سه دسته «مغز قدیم»، «مغز میانی» و « مغز جدید» تقسیم می شوند.
 
دکتر صادق ولی‌نژاد
 
مغز قدیم: همان فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه هستند که در میان همه موجودات مشترک و با ادامه بقا و حفظ حیات در ارتباط است. مثلاً جسمی به طرف چشم پرتاب می شود و ناخودآگاه دست به سمت چشم می رود.
 
مغز میانی:  احساسات در آن پردازش می شوند و مثل کودکی بازیگوش به دنبال شادی، لذت و حس خوب است و به سراغ هر کاری می رود که در لحظه برایش لذت بخش‌تر باشد و به نتایج حاصل از کار، توجهی ندارد. از کارهای تکراری فراری است.
 
مغز جدید: بر خلاف مغز میانی، همه چیز را بصورت کاملاً منطقی مورد بررسی قرار می دهد. خواندن، حرف زدن، تفکر و برنامه ریزی توسط این قسمت انجام می گیرد.
 
نکته: جالب است که بدانیم که بیشترین حجم پردازش در مغز قدیم و مغز میانی و در ضمیر ناخودآگاه ما اتفاق می افتد و تنها قسمت کوچکی از پردازش مغزی که از آن آگاه هستیم، در مغز جدید رخ می دهد.
 
مثال: شما همزمان با رانندگی، به مشاجره امروز با مدیر خود فکر می کنید. مغز قدیم در حال رانندگی است، مغز میانی احساس ناراحتی می کند، مغز جدید در حال یادآوری اتفاق است.
 

توضیح بیشتر:

 
مغز قدیم: در برخی کتابها به «مغز خزنده» هم تعبیر شده است. در اصطلاح «پدرخوانده قدرتمند» نیز گفته می شود.
 
مغز میانی: به « مغز احساسی» و «مغز هیجانی» و « مغز عاطفی» نیز شناخته می شود.
 
مغز جدید: از واژگانی چون «مغز منطقی» یا «مغز عقلایی» برای این واژه استفاده می شود.
 
نتیجه گیری: از منظر علم بازاریابی و عصب شناسی، انسانهای هوشمند در اغلب موارد «احساسی» تصمیم می گیرند و سپس به صورت «منطقی» این تصمیمات را برای خود توجیه می کنند.
دیدن یا نوشتن نظرات : ۱
۱ عدد کامنت تا به حال ثبت شده است
  • مرآت  ..
    مرآت .. می گوید :

    سلام جناب دارابی عزیز،

    خداقوت.

    عجب آنالیزی فرموده اند مغز را!

    احتمال میدم این آنالیز استثناء هم داشته باشد... و شاید افرادی مثل من جزو استثنائات این قضیه باشیم. مثلاً تهی مغز باشیم، خشک مغز باشیم. یا اصلاً مغز نداشته باشیم. یا مغزمون یه لایه بیشتر نداشته باشه و... :))

    یاد «انسان موجود ناشناخته افتادم»

  • ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی می گوید :
    سلام جناب مرآت
    خوشحالم نوشته‌ی دوستم جناب دکتر ولی‌نژاد مورد پسند واقع شد. بله، ایشان در کارهای علمی‌شان دقت و نظم دارند. شما خوب موضوع را به پیوست بردید. و نیز مانند حس‌وحال خودم به یاد موجودی ناشناخته افتادی. دستگاه خلقت حضرت خالق لبریز از شگفتی و حیرت است. سلامت باشید و خداقوت نثار شما که از ما بیشتر در صحنه‌ای.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">