عقبنشینی بد نیست!
چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۲۹ ق.ظ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. یک چیز غلط میان مردم رایج شد نمیدانم از چه وقت، که «حرف مرد یکی است»! نه، این طور نیست. بنده با چند مثال این مسئله را به این صحن میآورم. اول از خود خدا آغاز میکنم؛ دستکم در دو جا از چندین جای قرآن. مثلاً در آیهی ۱۲ و ۱۳ سورهی مجادله، اول خدا برای درگوشی حرفزدن و نجوا با پیامبر ص صدقهپرداختن به مستمندان را وضع کرد اما دید مردم از پرداخت آن مُشفق شدند. یعنی از سر پرهیختن، ترسیدند. خدا هم از حرف خود به عبارتی عقب نشست و آن را در آیهی بعدی لغو و به عبارت فنی نسخ کرد. یا در آیهی ۳۴ انفال، خدا حرف از عذاب متولیان کعبه زده اما در ادامه فرموده «متولیان کعبه جز پارسایان نمىباشند» ولی ما هنوز هم پس از هزار و چهارصد و اندی سال داریم میبینیم متولیان کعبه و حتی مدینه هرگز پارسایان نبودند و کلاً در کل تاریخ این خانه در دست بدان بود، الّا زمانی کوتاه، که بنیهاشم سقایت میکردند. و مثال سوم خود رسول خدا ص، که وقتی مُثله و پارهپارهشدن پیکر حضرت حمزه س را دید، قول داد بنا بر نقلی ۷۰ نفر آنان را به تلافی حمزه بکشد و تکهتکه کند. اما از حرف خود، نه فقط عقب نشست، حتی «وحشی» قاتل حمزه را هم عفو کرد. چرا دور برویم همین قانون آسان و قشنگ توبه، فرمول زیبای عقبنشستن است. و چقدر هم توبه شیرین و قشنگ است. اجازه نداری پیش هیچ کسی توبه کنی، چون شرافت داری، فقط باید در درگاه خدا بنشینی، نه پیشِ هیچ فقیه و کشیشی، و با بهترین حال آزاد خودت، انابه و بازگشت کنی. و این بالاترین عقبنشینی است. چقدر هم عظمت دارد بشر که خدا تشریفات توبه را آسان کرد: از کردهی کردار بد برگردی و نزد خدا بازگردی و با وجدان آسوده از فکر و حرف و فعلِ بدت عقبنشینی کنی. به همین سادگی و آسودگی. بیعلت نبود رسول رحمت ص فرمود بالاترین کار در اسلام استغفار است. و استغفار مفهوم حقیقیاش، همین قانون عقبنشینی است؛ که درسیست برای همهی رشتهها. پس عقبنشینی همیشه هم بد نیست.
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/1998
۱۴۰۰/۰۹/۰۳
ممنون که چنین مباحثی را مطرح می کنید.
اما این که برای اثبات این موضوع به آیات و روایت های اشاره شده استناد کنیم، من شخصاً جرأت چنین موافقتی را ندارم.
به نظر من، برخی تغییرات در احکام و تغییر سرنوشت اقوام گذشته که در قرآن به آن ها اشاره شده، در فرهنگ شیعی مصداق همان بداء محسوب می شود. که بحث بسیار پر دامنه ای است.
به همین دلیل اگر بداء را در معنای تغییر در تصمیم و تبدیل رأیی به رأی دیگر به کار ببریم، خیلی مقرون به صواب نیست. چون چنین عملی معمولاً در نتیجه جهل و یا ضعف در تصمیمگیری محسوب میشود؛ به همین دلیل متکلمان مسلمان آن را مصداق تغییر رأی ندانسته و در مورد ذات حضرت حق آن را محال میدانند.