قُل یا عِبادِ الَّذینَ آمَنوا اتَّقُوا ربَّکُم لِلَّذینَ اَحسَنوا فی هذِهِ الدنیا حَسَنَةٌ
وَ اَرضُ اللّهِ واسِعَةٌ اِنَّما یُوَفّى الصَّابِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِسابٍ
ترجمه و توضیح مرحوم مصطفی خرّمدل:
(ای رسول ما، از قول من به امت) بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، خداترس و پرهیزکار باشید، که آنان که متّقی و نیکوکارند (علاوه بر آخرت) در دنیا (هم) نصیبشان نیکویی و خوشی است، و زمین خدا بسیار پهناور است (اگر در مکانی ایمان و حفظ تقوا مشکل شد به شهر و دیاری دیگر روید و به راه دین صبر پیشه کنید که) البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد.
تفسیر علامه طباطبایی
جـار و مـجـرور «فی هذِهِ الدنیا» مـتـعلق است به جملهی «اَحسَنوا» در نتیجه مراد از آن، وعـدهای اسـت بـه کـسـانـى کـه نـیـکـوکـارنـد، یـعـنـى هـمـواره مـلازم اعـمـال نـیکاند. مىفرماید: اینگونه اشخاص، حسنه و پاداشى دارند که نمىتوان وصف آن را بیان کرد. و در ایـن آیـه حـسنه را مطلق آورده و معین نکرده که مراد از آن پاداشهاى دنیوى و یا اخروى اسـت، و ظاهر این اطلاق آن است که مراد از آن اعم از حسنهی آخرت و حسنهی دنیا است که نصیب مؤمنـیـن نـیـکـوکـار مـىشود، از قبیل طیب نفس، سلامت روح، و محفوظبودن جانها از آنچه دلهاى کفار بدان مبتلا است، مانند تشویش خاطر، پریشانى قلب، تنگى سینه، خضوع، در بـرابـر اسـبـاب ظـاهـرى، و نـداشـتـن کـسى که در همهی گرفتاریهاى روزگار به او پـناهنده شود و از او یارى بگیرد، و در هنگام پیشآمدن حوادث ناگوار به او تکیه داشته باشد. و همچنین براى مؤمنین نیکوکار در آخرت سعادت جاودان و نعیم مقیم است و بعضى از مفسرین گفته اند: جمله (فى هذه الدنیا) متعلق به (حسنه ) است. ولى اینطور نیست.
جـملهی وَ اَرضُ اللّهِ واسِعَةٌ تحریک و تشویق ایشان است به مهاجرت کردن از مـکـه، بـه خـاطـر ایـنکـه تـوقـف در مـکـه بـراى مؤمنـیـن بـه رسـول خـدا (ص) دشوار بود، و مشرکین هر روز بیشتر از روز قـبـل سـخـتـگـیـرى مـىکـردنـد و ایـشـان را دچار فتنه و گرفتارى مىنمودند البته آیهی شـریـفـه از نـظـر لفـظ عـام است و اختصاص به مهاجرت از مکه ندارد. بعضى از مفسرین گفتهاند: (مراد از ارض اللّه بهشت است. مىفرماید: بهشت وسیع است، و در آن مزاحمتى نیست، پس در صدد بهدستآوردن آن به وسیلهی اطاعت و عبادت باشد) ولیکن این معنا از لفظ آیه بعید است.
صابران اجر بىحساب در پیش رو دارند: اِنَّما یُوَفّى الصَّابِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِساب. «توفیه» اجر به معناى آن است که آن را به طور تام و کامل بدهند. و از سیاق برمىآید انحصارى که کلمهی «انّما» مفید آن است، متوجهی جملهی «بغیر حساب» باشد. بنابراین جار و مجرور «بغیر حساب» متعلق مىشود به کلمهی «یوفى» و صفتى است براى مصدرى که «یوفى» بر آن دلالت دارد. و مـعـنـایـش ایـن اسـت کـه: صابران اجرشان داده نمىشود، مگر اعطایى بىحساب. پس صـابـران بـر خـلاف سـایـر مردم به حساب اعمالشان رسیدگى نمىشود و اصلاً نامهی اعمالشان بازنمىگردد، و اجرشان همسنگ اعمالشان نیست.
در آیـهی شـریـفه، «صابران» هم مطلق ذکر شده و مقید به صبر در اطاعت و یا صبر در ترک معصیت و یا صبر بر مصیبت نشده هر چند که صبر در برابر مصائب دنیا، بخصوص صـبـر در مقابل اذیتهاى اهل کفر و فسوق که به مؤمنین مخلص و با تقوا مىرسد با مورد آیه منطبق است (و لیکن همانطور که در سایر موارد گفتهایم مورد مخصص نیست). بـعـضـى از مـفـسـریـن گـفـتـهانـد: «بغیر حساب» حال از «اَجرَهُم» است یعنى اجر بىحساب و بسیار. ولى وجه سابق قریبتر است به ذهن. المیزان.
تنظیم و ویرایش دامنه
( ۱ رمضان ۱۴۴۲ / ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ )