توضیح دامنه: در این پست سه متن ارائه میشود: ۱. موضعگیری تازهی حجت الاسلام سید محمدرضا مدرسی یزدی، یکی از شش فقیه منصوب رهبری در شورای نگهبان دربارهی قضیهی زرتشتی منتخب شورای یزد. ۲. مقالهی سیدعطاء الله مهاجرانی. ۳. پوستر امام خمینی دربارهی زرتشتیان:
مدرسی یزدی: «این ارفاق نظام اسلامی به اقلیتهاست که اجازه داده برای خود نماینده ای داشته باشند... این ارفاقات در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد...آن جوامعی که خود را سکولار میدانند، اجازه میدهند یک مسلمان نماینده شود؟... وقتی مصالح مسلمین مطرح است چرا باید یک اقلیت وارد شود؟... آیا در یک اتحادیه یک نانوا میتواند نماینده قصابها باشد؟... اقلیتها خمس و زکات پرداخت نمیکنند... بعضی از آقایانی که خودشان را همه چیز میدانند، میخواهند در مقابل این ماجرا مقاومت کنند!؟» (منبع)
نکتۀ دامنه
مدرسی یزدی کیست؟ متولد ۱۳۳۴ شمسی یزد. استاد مؤسسهی «در راه حق» وابسته به آیتالله مصباح یزدی. او، آیتالله العظمی یوسف صانعی را «مرجع بدعتگذار نامیده بود». سابقهی سیاسی او فعالیت پس از انقلاب در کمیته انقلاب اسلامی. نظارت بر انتخابات خبرگان در یزد. و نهایتاً منصوب رهبری در شورای نگهبان (منبع)
۲
متن نقلی از سیدعطاءالله مهاجرانی: در نقدی به شورای نگهبان دربارهی «سپنتا نیکنام»، در وبلاگ خود نوشت: «باید دید چه اتفاقی افتاده است که ایمان و امان به سرعت برق، میرفت که فقیهان شورای نگهبان رسیدند. رأی شورای نگهبان باعث شد تا بار دیگر نگاهی به کتاب احکام السلطانیه امام ماوردی بیندازم. مآوردی که در سال ۴۵۰ هجری در گذشته است، فقیه درجهی اول و مفسر ممتاز قران مجید- تفسیر النکت و العیون- و نظریه پرداز فقه حکومتی و سیاست است.
با تأسف بسیار بایست گفت، فقیهان شورای نگهبان ما حتا در قرن پنجم در زمان ماوردی یعنی هزار سال پیش هم زندگی نمیکنند؛ ماوردی از این فقیهان انگار هزار سال جلوتر است. در بخش دوم احکام السلطانیه بحثی در بارهی وزارت دارد. وزارت را به دو گونهی وزارت تفویض و وزارت تنفیذ تقسیم میکند. در وزارت تنفیذ، مسلمان بودن شرط وزارت وزیر نیست. وزیر بایست کاردان و صادق و هوشمند و صریح و با تجربه بوده و اهل مال اندوزی و طمع ورزی نباشد و… اهل کتاب میتوانند به عنوان وزیر تنفیذی انتخاب شوند.(۱)
ببینید، هزار سال پیش ما چنین میراثی از اندیشه و خردورزی و تساهل و اعتدال و انصاف داشتهایم که اهل کتاب میتوانستند وزیر بشوند، اکنون به این شریعت شورای نگهبان رسیدهایم؛ شریعتی خارج از زمان و مکان و فضای زندگی این جهانی. اگر هم کسی بگوید این رأی غیر منصفانه، غیر عادلانه و بلکه غیر عقلانی ست میگویند علیه نظام سخن گفتهای! بیّنه شورای نگهبان کدام است؟ تا لیهلک من هلک عن بینه! چرا این گونه مباحث و صورت جلسات شورا منتشر نمیشود؟ آسیب چنین رأی غیر عقلانی و بلکه مربوط به روزگار پارینه سنگی بیش از همه به دین و شریعت و نظام خواهد رسید. (۱): الماوردی، الاحکام السلطانیة، محقق احمد مبارک البغدادی، مکتبة دار ابن قتیبة کویت، ۱۴۰۹ ص: ۳۰ تا ۳۵» (منبع)
۳
پوستر امام خمینی دربارهی زرتشتیان: شما هم که زرتشتیها هستید همیشه خدمتگزار این ملت این مملکت بودید باید به کار خودتان ادامه بدهید وحدت کلمه را حفظ کنید. صحیفۀ امام. ج ۶. ص ۱۹۲.
شرح دامنه: شهر یزد از دیرباز لقب «دارالعباده» گرفته و در پرورش شخصیتهای ممتاز علمی و فقهی از سهمی سترگ برخوردار بوده است؛ اما همین شهر، با این پیشینة درخشان در گرایش قلبی به اسلام، قرنها زیستگاه زرتشتیان ایران با همة نمادها و نیایشها و میعادگاههای آنهاست. آقای دکتر دبستانی، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی موارد متعددی از حسن سلوک آیتالله سیدروح الله خاتمی را در برابر زرتشتیان نقل کرده و درباره رحلت ایشان چنین خاطرهای را آورده است:
از راست:
لنکرانی، منتظری. مشکینی
سید روح الله خاتمی. مکارم شیرازی
«در مسافرتم به شریفآباد (اردکان)، به منزل شوهر خالهام برای گرفتن کلید منزل رفتم. خاله در اولین برخورد گفت: دیدی یتیم شدیم! پرسیدم چه شده است؟ ایشان درگذشت آیتالله خاتمی را با تأثر بیان کرد و ادامه داد: او برای همه پدر بود. در حالی که اشک در چشمان خالة هفتاد سالهام حلقه زده بود، گفت: به راستی دوباره یتیم شدیم.» (زاهد روشنفکر انتشارات خانه فرهنگ خاتمى (منبع)
نکتۀ دامنه
ساده بگویم موضع شش فقیه شورای نگهبان یک برکت بود؛ هیچ چیز به اندازۀ همین رأی عجیب علیهٔ هموطن زرتشتی یزد، ملت را به شناخت واقعی آنان نرسانید و هیچ کس به حدّ آقای آیت الله شیخ محمد یزدی، تفکر واقعی جناح راست را نزد مردم ایران نشناسانید. آنان که سکوت کرده اند، نزد خدا پاسخگو هستند. خدایا این شکاف، چه به موقع سر باز کرده است.
اخطار صریح و شجاعانۀ مرجع بزرگ شیعیان جهان مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی به شاه خائن در سال 1342: «از قرون متمادی دشمنان اسلام از نظر اضمحلال دین و برده ساختن مسلمانان درصدد تفریق دو قوه روحی و مادی آنها برآمده و به فضل الهی در اثر تنبه اولیای امور و علماء اعلام به مقصد خود نائل نگشته اند. در حال حاضر زمینه را قابل دیده به فعالیت پرداختند که ضربت مُهلک خود را بر پیکر کشور اسلامی وارد سازند. بسیار جای تأثر و تأسف است که سقوط و انحطاط مملکت اسلامی و یگانه مرکز تشیع به جایی برسد که زمامداران آن آلت و وسیله انجام مقاصد شوم آنها گردند.
ما چندی قبل مفاسد تصویب نامه شوم و جعل قوانینی برخلاف مقررات اسلام را تذکر داده و اعلام خطر نمودیم با این حال شاه با کمال جدیت از آن قوانین دفاع کرده و در اثر آن روزنامه های مزدور و خائن بهانه به دست آورده نسبت به مقام روحانیت هتاکی نموده بلکه مقدسات اسلام را خرافات و ارتجاع سیاه و قوانین پوسیده نامیدند. البته حکم چنین اشخاص در شرع مطهر معین و مبین است، ما جداً از شخص شاه خواستاریم که اسباب اغتشاش مملکت و ناراحتی عموم مسلمانان جهان را مرتفع سازند. علماء اَعلام و عموم طبقات مسلمانان با اتکال به حول و قوه الهی از مقدسات دین تا آخرین نفس دفاع خواهند نمود. علی الله توکلنا ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین. ابوالقاسم الموسوی الخوئی غره ذیقعده/۱۳۸۲ فروردین ۱۳۴۲.» منبع
به قلم دامنه. به نام خدا. علیاشرف درویشیان. نامی آشنا. زادهی ۳ شهریور ۱۳۲۰ کرمانشاه. از خانوادهای تهیدست. پدرش آهنگر. آموزگار کودکان روستاهای کرمانشاه. آشنا با بُغضها، اندوهها، فقر و نداریها. شاگرد بنّا، زیر آفتاب سوزان خشت میزد، «سختترین شغل دنیا». بعد کارشناسی ارشد رشتهی علوم تربیتی را گذراند. به سوی سیاست رفت. دستگیر شد. نخستین داستانش را در زندان نوشت، سال ۱۳۵۲.
باز هم نوشت. داستانِ «از این ولایت» را وقتی نوشت، باز هم روانهی زندان شد. طی ۷ سال ۳ بار زندانی شد. زندان سیاسی شاه. از شغل معلمی محروم گشت. (منبع)
نامهای مستعارش، «لطیف تلخستانی» و «علیجان درویش» بود که بر جلد کتاب میگذاشت تا نوشتههایش دچار منع چاپ! نشود و زیر تیغ سانسور زخمی نگردد. انقلاب که پیروز شد او هم با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد، خودش گفت: «مردم آزادشان کردند.» (منبع)
کتابهای زیادی نوشت که شمارهکردن آن وقت میبرَد، ازجمله دو کتاب در بارهی مرحوم صمد بهرنگی: «صمد جاودانه شد» و «یادمان صمد بهرنگی».
در دههی هفتاد در مجلاتی چون «آدینه» و «کارنامه» و «کِلْک» مطلب چاپ میکرد. آثار و نوشتههایش (چه نقد، چه داستان و چه پژوهش) همگی رویکردی سیاسی و اجتماعی دارد. نقل است که «آثار علیاشرف درویشیان هم در دوران حکومت پهلوی و هم در دوران حکومت جمهوری اسلامی دچار سانسور شد.»
او عضو کانون نویسندگان ایران بود. «قصههای بند» یکی از آثار مهم درویشیان است». مجموعه داستانی از سرنوشت زندانیان سالهای قبل از انقلاب؛ آدمهایی با طرز تفکر و نگاههای متفاوت به زندگی و سیاست.
کتاب «قصههای بند»، سند زندهای از آدمها، طرز تفکر و وضعیت طیفهای گوناگون مردم است که به مبارزه و مقاومت، خواسته یا ناخواسته روی آوردهاند. نگاه درویشیان به همهی آنها همدلانه است و گویا درصدد آن نیست تا با کاویدن روح آنان و افشای نقاط ضعفشان «زخمی بر زخمی بزند تا مبارزان راه آزادی را محکوم کند.» (منبع)
با بانویی به نام شهناز دارابیان ازدواج کرد که نویسنده بود و پژوهشگر ادبیات عامه. گلرنگ، بهرنگ، گلبرگ سه فرزند این زوجاند.
در بارهی «کتاب ظلمآباد» می گوید: «ظلم هیچوقت برقرار نمیمانه. ... یعنی تا حالا به یک «علیاشرف درویشیان» برنخوردهای؟» (منبع)
«وقتی ناهار میخوریم ، ننه میگوید: آه خدا، کاش دو تا بال داشتم و الان میپریدم و این ماست و خیار را می بردم برای بچههام. آخ الان توی آن خاک و خل چه می خورند؟ خدا کند مریض نشوند.» ننه نمیدانست که ما همان صبح زود پول مختصرمان را خرج میکردیم و تا عصر برای پولدرآوردن به هر دری میزدیم. (کتاب فصل نان. علیاشرف درویشیان)
علیاشرف درویشیان بر عقاید خود ثابتقدم ماند و ۴ آبان ۱۳۹۶ با تحمّل طولانی رنجهای بیماری و دیدنِ وفاداری مثالزدنی همسرش شهنار دارابیان، چشم از جهان بست. خدا رحمتش کناد.
نکتهی ۱ : شخصیتهای ایرانی که سوسیالیست بودند، معمولاً از امام حسین -علیهالسلام- الهام میگرفتند و از حقانیت و آموزههای مکتب حسینی توشه برمیداشتند و از «راه حسینی» -که سرآمدِ درگیری با ستمگری، و پشتیبانی از ستمدیدگیست- دفاع میکردند و برای حضرت اباعبدالله الحسین -علیهالسلام- حُرمت و قداست و تجلیل قائل بودند.
نکتهی ۲ : شخصاً کسانی را میشناسم که گرایش چپ مارکسیستی داشتند اما به عاشورا و حضرت سیدالشهداء (ع) ارزش و احترام فراوان قائل بودند و برای دادنِ غذاهای نذری روز عاشورا نیز شرکت شائقانه و ارادتمندانه داشتند. زیرا امام حسین (ع) را حقیقتاً آموزگار بشریت میدانستند.
(نوشتۀ آزاد دامنه از چند منبع ارجاع دادهشده)
به قلم دامنه: به نام خدا. «آیت الله شیخ احمد جنتی» در سخنرانی اجلاس خبرگان ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ گفت: «به نظر من دفاع مقدس نعمتی از جانب خدای متعال بود. اگر کوه دماوند طلا بود و خداوند به ما داده بود ارزش آن به اندازه دفاع مقدس نبود. ماندن نظام به برکت جنگ و نیروهایی است که جنگ تربیت کرد. شهید حججی هم از آخرین برکات نظام و جنگ است.» (منبع)
دامنه: ای قلهی رفیع دماوند! تو خیلی از حکومتها و شاهان را شاهد بودهای که همگی آمدند و رفتند! باز هم شاهد باش و برای سلامت و صحّت نظام جمهوری اسلامی و آنگاه بقای آن دعا کن؛ ای دماوند بلند. ای نمادِ جغرافیای ایران بزرگ ما. لازم میدانم بیفزایم اگر جنگ این گونه است که آقای شیخ احمد جنتی گفته است، میپرسم همۀ مسؤلان نظام از خُرد و کلان، میزان روزهایی را که در جنگ (=دفاع مقدّس هشتساله) حضور رزمی داشتهاند به ملت اعلان کنند. همین و والسّلام.
به قلم دامنه: به نام خدا. کافرکُلی جادهٔ هراز آب اسک. از مدت ها پیش در پی این بودم پستی در بارۀ کافرکُلی بنویسم. تا این که پس از مطالعات متعدّد بر روی این پدیدۀ مهم تاریخی ایران، این تصمیمم نتیجه داد و اینک ارائه کرده ام. نوشتن این پست زمانی بر من لازم و ضروری تلقی شد که علاوه بر مرورهای مطالعاتی، چندی پیش مستندی دیدنی از کارشناس موضوع، آقای مهدی خلیلی در شبکۀ مستند مشاهده و استماع کرده بودم.
کافرکُلی ها در روستای آب اسک جادۀ هراز هم راستای رشته کوه های البرز ساخته شدند. دخمه هایی هستند دست کَنده شده توسط ایرانی های عصر ساسانی. این غارهای دستی مشهورند به کافرکُلی. کافر در اینجا یعنی کسانی که آن زمان مسلمان نشده بودند و کُلی به زبان مازندرانی ها یعنی خانه. آشیانه. لانه. مثل: کِرک کُلی. کوترکُلی، غازکُلی. سیکاکُلی. جیکاکُلی. در جایی از جادۀ هراز به سمت آمل روستایی ست به اسم آب اسک. در آن محدوده بر دیواره های رشته کوه البرز، دخمه هایی دست کنده شده را می بینید که می گویند برای نجات و پناهگاه بوده است. غارها به گونه ای ساخته شده است که حالت تدافعی بودن را نشان می دهد و از دهنۀ آن بر محیط، اطراف و جادّۀ هراز مُشرف و کاملاً مسلط بودند.
من دقیق نمی توانم حکم کلی کنم که کافرکُلی یا کافرکالی یعنی چه؟ ولی می گویند ایرانی هایی که در دورۀ فتح ایران توسط اعراب مسلمان در دورۀ خلیفۀ دوم عمر بن خطّاب _که در ادبیاتی دیگر حملۀ اعراب به ایرانِ دورۀ ساسانی خوانده می شود_ نمی خواستند به آیین اسلام درآیند، برای حفظ کیش خویش و در امان ماندن از غارت و کشته شدن توسط اعراب افراطی مهاجم، این گونه غارها را تعبیه و در آن پناه گرفته بودند.
البته برخی بر این نظرند این دخمه ها را زرتشتی ها ساخته اند تا اجسادشان را در آن بگذارند و حیوانات و پرندگان از آن تغذیه کنند. بگذرم. در تصاویری که در زیر آپلود کرده ام کافرکُلی های ساخته شده بر جدار کوه ها را مشاهده می کنید. نیز بیفزایم نقل است «در حال حاضر بخشهایی از غارهای دستکن روستای آب اسک توسط روستاییان بومی دامدار، تبدیل به آخور و محل نگهداری علوفه و دام شده است.» و نیز گفته می شود نام روستای آب اسک، از اَشک اول، پادشاه اشکانی گرفته شده و با گذشت زمان واژۀ اشک به «اسک» تبدیل شده است.
به ترتیب عدد:
ایران 10 🚗 تهران
ایران 11 🚙 تهران
ایران 12 🚗 مشهد
ایران 13 🚙 اصفهان
ایران 14 🚗 اهواز
ایران 15 🚙 تبریز
ایران 16 🚗 قم
ایران 17 🚙 ارومیه
ایران 18 🚗 همدان
ایران 19 🚙 کرمانشاه
ایران 21 🚗 کرج. واو برای کرج و بقیه حروف حومهی کرج.
ایران 21 🚙 ورامین. س
ایران 22 🚗 تهران
ایران 23 🚙 حومه اصفهان
ایران 24 🚗 حومه خوزستان
ایران 25 🚙 آذربایجان شرقی و حومه
ایران 26 🚗 خراسان شمالی. (بجنورد ب ج د س. شیروان ص. اسفراین ط. آشخانه ل. جاجرم،گرمه ق. فاروج م)
ایران 27 🚙 آدربایجان غربی حومه
ایران 28 🚗 همدان و حومه
ایران 29 🚙 کرمانشاه و حومه
ایران 31 🚗 لرستان خرم آباد
ایران 32 🚙 خراسان و حومه
ایران 33 🚗 تهران. تهران
ایران 34 🚙 خوزستان و حومه
ایران 35 🚗 آذربایجان شرقی. تبریز
ایران 36 🚙 خراسان رضوی، (مشهد و حومه ب، ج، د ، س، ص، ط، ه. ق کاشمر، ل نیشابور، م سبزوار، ن تربت حیدریه)
ایران 37 🚗 آذربایجان غربی حومه
ایران 38 🚙 البرز. کرج
ایران 39 🚗 کرمان. حومه
ایران 41 🚙 لرستان. حومه
ایران 42 🚗 خراسان. حومه
ایران 43 🚙 اصفهان. حومه
ایران 44 🚗 تهران. تهران
ایران 45 🚙 کرمان.کرمان
ایران 46 🚗 گیلان. رشت
ایران 47 🚙 مرکزی. اراک
ایران 48 🚗 بوشهر. بوشهر
ایران 49 🚙 کهکلویه و بویر احمد. یاسوج و حومه
ایران 51 🚗 کردستان. سنندج
ایران 52 🚙 خراسان جنوبی
ایران 53 🚗 اصفهان. اصفهان
ایران 54 🚙 یزد. زد
ایران 55 🚗 تهران. تهران
ایران 56 🚙 گیلان. حومه
ایران 57 🚗 مرکزی. حومه
ایران 58 🚙 ابوشهر. حومه
ایران 59 🚗 اگلستان. گرگان
ایران 61 🚙 کردستان.حومه
ایران 62 🚗 مازندران. ساری
ایران 63 🚙 افارس. شیراز
ایران 64 🚗 یزد. حومه
ایران 65 🚙 کرمان. حومه
ایران 66 🚗 تهران. تهران
ایران 67 🚙 اصفهان. اصفهان
ایران 68 🚗 تهران. کرج
ایران 69 🚙 گلستان. حومه
ایران 71 🚗 چهارمحال و بختیاری. شهر کرد
ایران 72 🚙 مازندران. حومه
ایران 73 🚗 فارس. حومه
ایران 74 🚙 یزد. یزد. ب شمهد
ایران 75 🚗 کرمان. حومه
ایران 76 🚙 گیلان. حومه
ایران 77 🚗 تهران. تهران
ایران 78 🚙 تهران. لواسان، پاکدشت، ورامین و ...
ایران 79 🚗 قزوین. قزوین
ایران 81 🚙 چهارمحال و بختیاری. حومه
ایران 82 🚗 مازندران. حومه
ایران 83 🚙 فارس. حومه
ایران 84 🚗 هرمزگان. بندرعباس
ایران 85 🚙 سیستان و بلوچستان. زاهدان
ایران 86 🚗 سمنان. سمنان
ایران 87 🚙 زنجان. زنجان
ایران 88 🚗 تهران. تهران
ایران 89 🚙 قزوین. حومه
ایران 91 🚗 اردبیل. اردبیل و حومه
ایران 92 🚙 مازندران. حومه
ایران 93 🚗 فارس، شیراز. حومه
ایران 94 🚙 هرمزگان. حومه
ایران 95 🚗 سیستان و بلوچستان. حومه
ایران 96 🚙 سمنان. حومه
ایران 97 🚗 زنجان. حومه
ایران 98 🚙 ایلام. ایلام و حومه
ایران 99 🚗 تهران. تهران