رَش کهی
خبرنگار خانم مهری شیرمحمدی گزارش از کدو کرد در »قدس» که من را وا داشت وارد شوم. ما کهی و کئی و کتو هم تلفظ میکنیم. جالب است که شهر آستانه اشرفیه -که هم برند برنج دارد، هم بادام زمینی خوشخوراک- حدود ۱۵ هزار تُن کدو در سال تولید میکند. ما در دارابکلا به یک جنس از کدو میگوییم: چو کهی، به جنس دیگرش میگوییم: رَش کهی، که گلابیمانند است، شبیه قلیون، گلیه (=گلو، گلوگاه، خِرخِره) دارد و بدنه. رَش کهی مخفف کدوی رشتی است که در زبان ما صفت و موصوف مثل انگلیسی وارونه است. اول صفت تلفظ میشود، سپس موصوف. مثل: گتدار: درخت بزرگ. گَ نِنا، گَنّا، گت ننا: ننه بزرگ.
کهی در بیجار پرورش مییابد. بیجار جاهایی از زمین است، پر از علف. نیز مخفف بینجزار، بیدزار. قلیونکهی را قدیمها سر میبریدند، چون توخالی بود، حبوبات داخل آن میریختند تا حشره نزند. این عکس جادهی آستانه اشرفیه به بندر کیاشهر، مرا به طعم و عطر «نان خُرفه» کِشاند. ما خُرفه را ترشی هم میاندازیم، ترشی فوری. شبیه نازخاتون بادمجون.