تازه ترین پست ها

پذیرفته ترین پست ها

پر بازدید ترین پست ها

پر بحث ترین پست ها

تازه ترین نظر ها

موضوع های کلی سایت دامنه

کلمه های کلیدی سایت دامنه

بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه

پیوندهای وبلاگ های دامنه

پیشنهاد منابع

دامنه‌ی داراب‌کلا

هندونه، به شرط قمه خاطره‌ی دامنه

هندونه، به شرط قمه خاطره‌ی دامنه
 
نگارش ۱۸ ، ۳ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی
 
از آخرین میدان شیروان داشتیم دور می‌زدیم ۱۱ خرداد هزار و چهارصد و چهار، چشمان‌مان به وانتی خردلی رنگ -شاید هم به رنگ نخود- خورد؛ از حدَقه داشت می‌زد بیرون چشم‌مون! شرط چاقو برای هندونه را زیاد شنیده بودم از طفولیت، اما "هندونه به شرط قمه"، نه. بِکر و نوبَر بود.
 
من قمه را فقط در دست مرحوم گتی‌پرتاش بابویه دیدم (پدر شهید اصغر بابویه) توی حیاط منزل مرحوم سید نوربخش. که مسدود می‌کردند به روی همه. من اما کنجکاوانه صحنه را دیدم. کج بود، بزرگ، پهن، بلند، بَرّاق، بُرّان، تیز، عین تیغ. کَی؟ نزدیک ظهر عاشورا که نماز ادا شد، قمه‌زنان عزادارِ کفن‌پوش و جسور و جان‌نثار صاحب مکتب عاشورا در داراب‌کلا، سر را تاسِ تاس (=تیغ و سِلوپ) می‌کردند و خط می‌شدند و او با گفتنِ "حیدر، حیدر" و شاید شعری دیگر، به نیّت و رادِ شمشیر ذوالفقار (=دو لبه، دو شاخه) حضرت مرتضی علی، امام پارسایان علیه السلام، فرقِ سر عزاداران سید الشهداء امام حسین علیه السلام را به تبعیت از فرق شکافته‌ی آقا امام حسین علیه السلام، محکم و فوری با هیبتی در صوت و لحن، می‌شکافت و خون، فورا" فوّراه می‌زد و قمه‌زن با زدنِ مداوم انتهای کفِ دست بر نقطه‌ی بریده‌شده‌ی سر، تلاش داشت خون را بند آورَد و قطرات آن را بر اثر تصادم کف دست با سر، در اطراف کفن سفیدش بپاشاند. سرخی کفن با خون، آنقدر زیاد و جذاب و حتی هولناکِ جانگذار بود، تماشاگرِ عزادار صحنه، از دو سوی خیابان منتهی به بالامسجد و نیز حاضرین صحن بالاتکیه، به صورت مملوّ، به حیرت و اشک و آه می‌آمد.
 
قمه آن کاربرد را داشت، تا یکی دو سه سال پس از انقلاب در محل ما داراب‌کلا و حتی اغلب جاها. چند سالی هست قمه به جای هندونه، قلب انسان را پاره و جریح و راهی بیمارستان یا قبرستان می‌کند. خیلی جامعه عوض شد. نشد؟!
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2634
نظرهای رسیده
۲
در تاریخ : ۱۸ , ۱۴۰۴ خرداد . دید ۲۲
نظرات زیر این پست (۲)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نشان دادن نظر ها [ ۲ ] پنهان کردن نظر ها
  • //blog.ir/media/images/guest.png?1تصویر پروفایل
    ناشناس

    با درود جناب آقا مدیر

    من این مطالب قمه ای شما را با دقت تر از بقیه متنها خواندم

    قمه و قمه زنی کاری ندارم کی حرام یا کی حلالش می داند 

    اما هر چه هست من در کربلا زیاد شاهد انجام آن بودم در ایام ماضی 

    الحق و والانصاف موجب هجو انسانیت هست تا چه رسد به دین و اسلام و عاشورا و محرم 

    یک حرکت غیر عادی غیر عرفی و کاملا خرافاتی و ...

    خون نجس را جلو چشم زن و کودک فواره زنان با دست بزنن و به اطراف و سر و صورت مردم تماشاگر پخش کنند کجایش را قابل توصیف یافتی تا ملایم و لطیف عزاداری نشان بدهی رفیق شفیق مذهبی من ؟!!

    اینها را ای کاش خرافات و هجو اسلام و مسلمین معرفی می کردی 

    بله خودم بارها و بارها از نزدیک به شدیدترین حالتش را مشاهده کردم 

    نادر شاه بیابانگرد خوب فهمیده بود که اینها از اساس کاری غلط و بیهوده هست 

    و جلوی انجامش را با شدیدترین برخوردی گرفته بود و حتی پیشباز و پس باز عزاداری را هم جلویش را گرفته بود و موکول به تاسوعا و عاشورا به شرط رعایت تمامی اصول انسانی کرده بود و ...

    محمد عبدی سنه‌کوهی

  • //id.bayan.ir/bayan/profile/avatar/b%27i9q69CxMAiPt0JgIztsrYjJHFuY%3D%27/تصویر پروفایل
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    محمد عبدی سلام.
    مهندس سر فرصت می‌آم.

    دامنه ۱ | ابراهیم طالبی دارابی:
    ،،
    آقای محمد عبدی سلام
    در خاطره‌ی من، ادبیاتی نداشت که نشان دهد خودم هم مؤیّد آن سبک عزاداری بوده باشم. هیچان و اخلاص قمه‌زنان محلم را روایتگری کردم و مفهموم قمه را وارد مسایل روز ایران نمودم. ممنونم ناقد ظاهر شدید. این تکه برداشتت با آنچه من نوشتم همخوانی نداشت. سپاس. دامنه
  • //blog.ir/media/images/guest.png?1تصویر پروفایل
    ناشناس

    السلام استاد
    خاطره‌ای بود دل ریش‌کن
    اما من به چشم ندیدم
    فقط شنیدم
    بخشی از تاریخ رو خاطرات و زندگینامه‌ها تشکیل می‌ده
    تاریخ، فرهنگ و هویت مردم جامعه رو به رخ می‌کشه
    مثلا استاد در تاریخ ۱۸ /خرداد /۱۴۰۴ در شیروان تشریف داشتند و از آنجا عبور می‌کردند 
    وقتی بیان داشتند آخرین میدان ، یعنی مسیرشان رفت بود ، برگشت نبود
    و با دیدن یک صحنه از مسیر ذهنش پرتاب می‌شود به گذشته و ماجراهای تلخی که در آن دوران رقم می‌خورد.
    حرکتی انحرافی در دل حرکتی به واقعْ حق
    که خدا را شکر این باطل از دل حق بیرون کشیده شد
    عوض شدن جامعه یک امر طبیعی‌ست
    اما کاش جور دیگری عوض شود.

    تشکر
    محل ما

  • //id.bayan.ir/bayan/profile/avatar/b%27i9q69CxMAiPt0JgIztsrYjJHFuY%3D%27/تصویر پروفایل
    ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
    ،،
    سلام به شما «محل ما»
     نه
    متن را دقت نکردی
    ۱۸ خرداد امروز نگارش کردم
    ۱۱ خرداد از آن میدان رد شدم.
    یعنی به سمت محل داشتیم می‌آمدیم.
    برداشتت به‌دقت تبیین شد. آری، پرتاب از قمه و هندوانه به دل یک ماجرا و تراژدی‌ترین روز تاریخ.
سایت دامنه ی داراب کلا : ابراهیم طالبی دارابی : فرهان پنجم