دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظر
موضوع
بایگانی
پسندیده

۱۳۷ مطلب با موضوع «لغت» ثبت شده است

۳۰تیر

به قلم دامنه. به نام خدا. چَخ دَسّی. چَخ دَسّی (=چرخ دستی) هم لغت است، هم خاطره و هم عصای دست جوان های آن روزگار پرحادثه. برای ما در آن دورۀ قشنگ بچّگی ها، این چَخ دَسّی ها از مِرسدِس بنز آلمان هم گران تر! و دوست داشتنی تر بود. چند لاشه تخته بود، دو راسته چوب، چند میخ، یک تکّه ریسمان و نیز سه بلبرینگ (=Ball bearing) کارکردۀ مُستعمل. یعنی چرخنده ای که ما را دورتادور روستا و نِسوم (جنگل) می چرخاند؛ بلبرینگ ها را از کَتل کَش دارها، کامیون دارها، از اینوَر و آنوَرها، از این و از آن ها به رایگان و مُفت می گرفتیم. چه می کردند جوان های روستای دارابکلا با این چَخ دَسّی ها؟

 

این کارها را: در هر لیزتپه سر، سُرسُره بازی می کردند. هیمه (=هیزم) می آوردند. توتون و گندم و آفتابگردون بارش می کردند. علف و خال (=شاخه های نَرمه درختان) برای بُزی و گو و گوسفند می آوردند. برخی هم دُکّان و فرمون و مأموریت! با آن می رفتند که قند و روغن و خربزه و پنبه تیم و آدامس خروس نشان بارش کنند به خونه ها بیاورند و چهارشاهی از پدرمادر بگیرند. برخی ها هم با آن سوارکاری می دادند و انواع بازی. حتی برخی ها وقتی می خواستند جول غورزم و قارت خیل و مصیّب رَف بِن، اوولی (=شنا و آب تنی) برن، با همین چخ دسّی می رفتند. اساساً برترین ابزار بچه های آن دوره ها بود. اگر بگم نوموزه بازی! هم با چَخ دَسّی می رفتند، زیاد بلوف! نزده ام. هر کسی سعی می نمود بهتر از دیگری چَخ دَسّی بسازد و مانور تفاخُر بدهد. بگذرم که این وسیله، از وسائط نقلیه ی اصلی محل و محلّه و کوچه پس کوچه های روستای ما و اوسا و مُرسم و شاید هم جامخانه و اَسرم و پیله کو و کیاپی و لالیم و انجیرنسُوم بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۱۳۹۶ ، ۰۹:۴۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
۲۸تیر

به قلم دامنه: به نام خدا. کم‌کم آغوز رُشی در داراب‌کلا و اوسا و مُرسم آغاز می‌شود. آغوز یعنی گردو. رُشی یعنی کوفتن چوب بلند (=رُشا) بر سرشاخه‌های درخت گردو و ریختن آن بر کف زمین. پس آغوز رُشی یعنی کَندن و چیدن گردو از روی درخت به کمک رُشا؛ چوبِ بلند.

 

نکته‌ی مهم در این آغوز رُشی این است که آغوز رُش دو تا سهم دارد و آغوز صاحاب (=مالک زمین و درخت) یک سهم. همین سنت دو به یکی، باعث می‌شد آغوزرُش‌ها با شوق زیاد به آغوز رُشی بروند. اگر مثلاً درختی ۲۱۰۰ کال گردو داشته باشد، آغوزرُش ۱۴۰۰ کال می‌یرد و آغوزصاحاب ۷۰۰ کال. و جالب است خیلی این. چرا این جوره؟ چون آغوز رُشی آنچنان سخت و سهمناک است که هر آن، ممکن است جان آغوزرُش در خطر بیفتد. همینه که سهمش بیشتره. سنتی زیبا و عادلانه در میان روستایی‌ها.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۱۳۹۶ ، ۱۸:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی