تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
خاطرهی نمازخانهی باباامان بجنورد

به قلم دامنه : به نام خدا. تفسیری بر یڪ عڪس. با رفقا، ۴ آذرماه ڪه از مشهد مقدس برمیگشتیم، نمازِ ظهروعصر را در نمازخانهی بینراهی پارڪ ڪوهستانی باباامان بجنورد گُزاردیم. سر از سجدهی آخر ڪه برداشتم حینِ تشهّد و سلام، چشمم افتاد به بخاری نفتییی ڪه دُرست در ضلع قبله تعبیه شده بود ڪه یڪ قفل و چِفت، درِ مخزن نفت و آتشخانه را مسدود نگه میداشت. پس از نماز اول، آنی عڪسی از آن انداختم تا سرِ فرصت اگر مجالی دست داد، سه نڪته دربارهی آن شرح دهم:
نمازخانۀ باباامان بجنورد
قفل مخزن نفت بخاری. عکاس: دامنه
نڪتهی اول: گاه اخلاق و قانون، قدرتِ بازدارندگی و انتظامبخشی رفتار مردم را ندارد؛ از همین رو شیوههای تأمینی و پیشگیری جایگزین آن میشود. مانند همین قفلِ روی بخاری ڪه هدف از آن، بازداشتن مسافرین از دستڪاری روی بخاری است؛ ڪه یڪی قطرات نفتچڪان مخزن را ڪم نڪند، و آن دیگری زیادش ننماید؛ و آن سومی ڪه از بس وِ رِه تٕشڪَشنه، چون اَنده خانّه، خاموشش نڪند و شاید هم نعوذُبِالله یڪ رهگذری از دستبردزدن به نفت مخزن بازداشته شود. پس، گاه انسان ڪاری میڪند ڪه قفل، اثرش از اخلاق و قانون جلو میزند.
نڪتهی دوم: من فقط ۹ استان ایران را نرفتهام، در بقیهی استانها به هر شهری ڪه رفتم، اغلب دیدهام ڪه شهروندان از پل عابر پیاده، عرض خیابان را طی نمیڪنند، همچنان ڪف آسفالت را محل عبورشان میدانند. حتی دیدم برخی از روی نردههای وسط اتوبانها و بلوارها بالا میروند و از روی آن به ڪف آسفالت میپّرند. پس، اینجا هم اخلاق، قانون و تابلوهای راهنمایی و خطڪشیهای خیابان، ڪارایی خود را از دست میدهد و رفتارهای دیگر جای آن را میگیرد. تا جاییڪه دیدهام ڪه برخی شهردارها مجبور شدند روی نردههای یڪمتری، باز نیز دو متر دیگر نرده بڪارند. چه میڪند این بشر!
نڪتهی سوم: حتی دیدهام دوربرگردانِ نزدیڪ همین سورڪ میاندورود را هیچ محل نمیگذارند و بیاعتنا به آن، از همین بریدگی خطرناڪِ روبروی پمببنزین سهراه میپیچند تا سهچهار ثانیه زودتر به دارابڪلا برسند! حتی اگر راننده را ازین ریسڪ و خطر نهی هم بڪنی، غِض ڪاندِه و غضبناڪتر دور میزند و میگوید ول ڪن، ڪی خانِه بُورِه تا اون وَرِ پِل رودخانه! همینجِه بِتّرِه!
حاشیه: قفل بخاری باعث شده بود من نفهیدم تشهد و سلام نمازم را چهجوری اَدا و ختم ڪردم. آخه تشهد نماز اوجِ گواهیدادن به توحید و نبوت و عبودیت است. و سلامِ نماز نیز اجازهخواستن از خدا برای خارجشدن نزاڪتآمیز از نماز است ڪه همراه با سلام به نبی (ص) و صالحین و پیوستن مجدد به میان مردم است. به قول ملاصدرا در اسفار اربعه (=سفرهای چهارگانه) سیر از حق به خلق است. بگذرم، نمازم آن روز مثل بقیهی روز -به قول دارابڪلاییها- «چماز» شده بود؛ نمازِ با تمرڪز، خیالی آسوده میخواهد و عرفانی پاڪیزه. خدایا هر دو را بِده!
برکت بانوی بافضیلت
اکثریت هرچه گفتند، معتبر است
چند نڪته از امام خمینی -رهبر ڪبیر انقلاب اسلامی- خطاب به مجلس خبرگان قانون اساسی: اڪثریت هرچه گفتند، آرایشان معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد ... شما ولیِّ آنها نیستید ڪه بگویید این به ضرر شما است ... مسیر ملت را بروید ولو [اگر] عقیدهتان این است ڪه مسیر ملت خلاف صلاحشان است ... ملت رأی داده است، انصاف نیست شما بیایید مطلبی بگویید ڪه بر خلاف مسیر آنها باشد. (منبع)
انسان؛ خمیرمایهای نرمشپذیر
به قلم دامنه : به نام خدا. گاهبهگاه پیش میآید چون مسیر طبیعی به روی آدمی بسته میشود؛ انسانها به جای سیرِ بیرون، به درون خود میروند و در درون، آن اهداف را دنبال میڪنند؛ ڪه گویی آن هدفها را دستڪم برای خود تحقّق (=انجام) میبخشند.
وُلتر، گویا نخستین ڪسی بود ڪه از نوشتنِ سرگذشتِ شاهان، سران، ماجراجویان و ... دست بر داشت و در عوض، به اخلاقِ مردم، به لباس مردم، به عادات آنان، به علتهای رفتاری انسان و نیز به نهادهای قضایی مردم توجه ڪرد.
هیوم میگفت بیشتر انسانها در بیشتر موقعیتها تابع «علّتها»یی یڪسان بودهاند و رفتاری ڪموبیش واحد داشتهاند. البته مونتسڪیو این تز را پیش ڪشید ڪه انسانها در همه «جا» یڪسان نیستند. حرف او این بود یڪ ایرانی ڪه در محیط ایران، بزرگ شده باشد، به احتمال فراوان، با یڪ پارسیِ بزرگشده در پاریس، یڪی نخواهد بود. زیرا مونتسڪیو اهمیتی بسیار به «خاڪ» و «آبوهوا» و «نهادهای سیاسی» حاڪم بر جوامع میداد. برای او، این عوامل چنان اثر دارد، ڪه گوشتِ بویناڪ برای گُربه. بگذرم.
خواستم با این مقدمات، این را جا بیندازم -بهتر است بگویم به مُفاهِمه بگذارم- ڪه انسان موجودی تربیتپذیر است؛ همانطور ڪه او دست به اهلیڪردن برخی حیوانات تعلیمپذیر میزند، خود نیز خمیرمایهای نرمشپذیر دارد.
مطالعات اندڪ من، نشانم داده است ڪه حتی در عصر روشنگری -ڪه اروپا را تڪان داد و بر جهان چندین ریشتر! لرزه و پسلرزه درانداخته- آنعده اندیشمند ڪه به قول «آیزایا برلین» در صفحهی ۵۴ ریشههای رومانتیسم، «سیاهبین» نبودند، دربارهی انسان میگفتند: آدمی «مشت گِلی است ڪه هر آموزگارِ باڪفایت و هر قانونگذارِ روشنبین میتواند آن را به شڪل مناسب و معقول درآورَد.» چراڪه از دیدگاه آنها، انسانها خمیرمایهای نرمشپذیر دارند ڪه میتوان آنان را وَرز و جهت داد.
راستی! شما درین دوره از سرزمین ڪُهن ایران میخواهی به چه شڪلی درآیی؟ قصدِ سیر به درون داری؟ یا نه بیرون را میخواهی تفسیر و تغییر دهی؟ و این صد البته، تربیت و ادب و آداب و صد البته آرمان و ایمان میطلبد.
نڪته: شهید مظلوم بهشتی دههی پنجاه وقتی به لندن رفته بود، روزی تابلویی توجهاش را جلب ڪرد: «به سمت قبر مارڪس». به همراهان گفت بریم قبر مارڪس را ببینیم. رفتند. نوشتهی روی سنگقبر مارڪس توجهاش را سخت جلب ڪرد ڪه مارڪس بارها آنرا بیان میڪرد، بدین مضمون(=درونمایه) : تفسیر جهان مهم نیست، تغییر جهان مهم است.
حوزه علمیه تهران چگونه شکل گرفت؟
دو حدیث از امام حسن عسکری
یلاد امام حسن عسکری (ع) : با گرامیداشت و تبریک این میلاد خجسته، دو حدیث از امام حسن عسکری -علیه السّلام- تقدیم میدارم:
۱. «از بلاهاى کمرشکن، همسایهاى است که اگر کردار خوبى را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدى را بیند آشکارش نماید.»
۲. «دوست نادان، مایهی رنج است.» (منبع)
الوین تافلر چه می گفت؟
به قلم دامنه : به نام خدا. «جابهجایی در قدرت» اثر «الوین تافلر»، ترجمۀ خانم دکتر شهیندخت خوارزمی، «ترسیم مسیر قدرت از زور تا ثروت و از ثروت تا دانایی» است. از نظر تافلر «منبع قدرت در یک دوره، زور و خشونت بود؛ در دورۀ دیگر ثروت و دارایی، و در قرن 21 دانایی. که خلاصهاش در این شعار میگنجد: «عضله، پول و مغز». نماد زور، عضله، نماد ثروت، پول و نماد دانایی، مغز است. یعنی گشودن دریچههای دنیای دیجیتال به روی انسان. مانند گوشیهای لمسی و پیامرسانهای مَجازی.
الوین تافلر به عصر زرق و برق و پول و تبلیغات نیز طعنه میزند که بشر از دورهی عضله (=زور) و پول (=ثروت) عبور کرده و وارد عصر دانایی شد. از نظر او کسانی هستند که متعلق به عصر ماقبل داناییاند و اینان در اندیشۀ وی، نباید بتوانند قدرت را تصاحب کنند؛ زیرا نماد مدرن قدرت، نه عضله و پول، که مغز است؛ یعنی دانایی.
سوسکِ حَفّار و سوسکِ سِرگین
ویژگیهای حوزۀ علمیۀ نجف، قم و مشهد
به قلم دامنه: به نام خدا. پرسش این است «ویژگیهای هر یک از سه حوزهی علمیهی نجف، قم و مشهد چیست؟» اینک مَجالی دست داد تا نظرم را فشرده بنویسم. ورود تاریخی نمیکنم، فقط به اوضاع معاصر و اکنون میپردازم. آنچه مینویسم فهم شخصی من است و البته بخشی از تفاوتها و تشابهها؛ اگر نادرست بود، مسئولیت آن بر عهدهی خودم میباشد.
۱. حوزهی مشهد دارای سه سبک بود. اول: تلاش بزرگان آن بر تسلط طلبه بر ادبیات فارسی و گرایش به شعر و نثر ایرانی و آمیختگی به سبک خراسانی. دوم: وجود تفکر مکتبِ تفکیک. این مکتب سهم عقل، نقل و عرفان را جدا جدا میداند و بر شرع و وحی تأکید اکید دارد؛ نماینده و راهبَر فعلی آن استاد محمدرضا حکیمی است که از مشهد کوچ کرد و در تهران مقیم است. او شیوهی علوی را میپیماید و از نظام فعلی جمهوری اسلامی ایران با همهی آن حمایتها و کتابها و مقالههای تبینی و تفسیری، قطع امید کرد. سوم: طلبههای حوزهی مشهد در میانهی طلبگی معمولاً سعی میکنند حوزهی قم را یا با هجرت دائمی و یا با آشنایی دورادور درک و فهم کنند. این از امتیازات حوزهی مشهد است که بیشتر طلبههای آن، تلاش دارند مدارج و پلههای هر دو حوزه را طی کنند. مانند افرادی چون «شهید مرتضی مطهری»، «سید علی خامنهای»، «وحید خراسانی» و ... .
حوزهی قم در سه زمینه برجستگی و به عبارتی بهتر برآمدگی دارد. منظورم ازین دو واژه این نیست که بخواهم امتیاز و برتری ببخشم؛ نه. آن سه این است: یکم: سنتگرایی و رواییبودن در آن وجود دارد که گاه به ظاهرگرایی دینی منتهی میشود؛ که امام خمینی نیز از آن مکرّر مینالید و بر پیشوایان آن میتاخت. دوم: سیاسیبودن و مبارزهطلبی با رژیم استبدادی و آمریکایی گذشته؛ که این حوزه را در صدر مجامع دینی جهان قرار داد. امروزه نیز ولیفقیه و سیستم ولایی مردمی را در فقه جستجو میکند. و یا بهتر است بگویم فلسفهی عملی فقه را در حاکمیت ولیفقیه میبیند. سوم: وجود تفکر فلسفی و تفسیری و عرفانی که البته معدود و محدود بود مانند علامه طباطبایی. زیرا اصالت در قم، بر زعامت و مرجعیت است که اغلب میکوشند فقیه شوند تا فیلسوف.
۳. حوزهی نجف هم اکنون سه وجه دارد: یک. پرهیز از تصرف مقامهای حکومتی. دو. اجتناب از تئوری ولایتفقیه و اصرار بر نظارت مرجع عام. سه. تمرکز درس بر شیوهی سنتی نقل و عقل.
نکته: اینکه کدام حوزه پرفروغتر، کارآمدتر و بهروزتر است، پیش هر کس شاید فرق داشته باشد و من نیز ازین داوری زودرَس خودم را عبور میدهم و از بسطِ بحث میپرهیزم؛ زیرا خوانندگان مدرسهی فکرت، خود مجهز به دانش و فنّ بررسی و تحلیلاند.
عرفان و خدا از نظر شفیعی کدکنی
متن نقلی. تنظیم دامنه: از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر، محقق و پژوهشگر: ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در میان دانشجویان دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد چنین گفت:
«عرض خاصی ندارم چون تصور نمیکردم به چنین مجلس با شکوه و ارزشمندی حاضر شوم، فکر میکردم قرار است به اتاق کوچکی بروم و میان جمعی چند نفره از دانشجویان مقطع دکترای ادبیات، حاضر شوم تا برای بعضی سؤالات، مختصر پاسخی داشته باشم. در کلاس هم روش تدریس من همین است. ابتدای سال کتابهای معینی را تعیین میکنم که دانشجویان باید بخوانند و به آنها میگویم در طول مدت درس میتوانند سؤالاتشان را از این کتابها و از هر چه دلشان میخواهد، بپرسند تا شاید من پاسخی برای آنها داشته باشم. من نمیگویم علامه دهرم اما همه عمرم را کتاب ورق زدهام به خصوص کتابهایی با موضوع فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی. در دانشگاه پرینستون و هاروارد هم روش درس من همین بود.»
سؤال جمع حاضر از استاد شفیعی کدکنی این بود: «تعریف شما به طور مشخص از عرفان چیست؟ او پاسخ داد: «تعاریف زیادی از عرفان و تصوف در میراث ما به صورت مکتوب باقی مانده است که بسیاری از این تعاریف و روایتها در کتاب مهم و ارزشمند حلیه العلماء آورده شده است در این کتاب نویسنده بیش از هزاران تعریف از عرفان و تصوف ارایه کرده است. این تعاریف متعدد نشان میدهد هیچ کس نمیتواند در مورد خداوند به طور علمیصحبت کند. از آغاز روزی که انسان خلق شد تا آخرین روز زندگی آخرین انسان همواره دو پرسش اساسی مطرح است که خدا چیست و زیبایی چیست؟ در فاصله بین این دو پرسش، پرسشهای متعدد دیگری هم مطرح خواهد شد . کسانی هستند و خواهند بود که تلاش کرده اند به این سؤالات پرسشهایی بدهند این افراد معمولاً نمایندههایی از ادیان بشری بوده اند اما از آن جا که معرفت نسبت به خدا، معرفت علمینیست و انسان زیبایی را درک میکند اما نمیتواند علمی به این سؤالات پاسخ دهد بنابراین همه پاسخهایی که تاکنون به این سؤالات داده شده علمی نیست، بلکه اقناعی است.»
پاسخ اقناعی شفیعی کدکنی به پرسش عرفان و تصوف:« عرفان از نظر من نگاه هنری و جمال شناسانه نسبت به تجربه دینی و الهی ادیان است . از نظر من بین عرفان و تصوف تفاوتی وجود ندارد و هر دو یکی است. این پاسخ حاصل تأملات شخصی و مطالعات من است و تا کنون در جایی نخواندهام. شاید این پاسخ برای بعضی اقناع کننده باشد اما پاسخی نیست که بتواند همه بشریت را راضی کند.به نظر من همه ادیان ناشناخته و شناخته شده در باب نگاهی که به هستی از منظر دین خودشان داشته اند، دو چشم انداز دارند.این افراد یا نگاه جمال شناسانه به دین داشته اند که همان عارفان هستند و یا خواستهاند از دین منتفع شوند.»
وی در ادامه صحبتهایش به درک جمال شناسانه هم اشاره کرد. او گفت: اگر تذکره الاولیاء عطار را بخوانیم، میبینیم او قریب به صدنفر را به عنوان مصادیق عارف نقل میکند که مطمئناً درک زیبایی و تجربه زیبا شناسانه آنها از دین یکسان نیست مثلا تلقی جمال شناسانه در بایزید بسطامی، خرقانی و حلاج با عرفانی که در ابوسعید ابوالخیر وجود دارد متفاوت است. بارقههای عرفان در قرون اولیه هجری شمسی با قرنهای بعدی کاملا متفاوت است اگرچه هر دو عارف اند اما درک جمال شناسانه آنها یکسان نیست مثل برخوردی که دو نفر از دیدن یک گل دارند یک نفر چند دقیقه گل را نگاه میکند و از آن لذت میبرد و دیگری ممکن است ساعتها مسحور زیبایی همان گل شود. بنابراین تجربه و درک زیبایی و جمال در افراد یکسان نیست و نسبی است از این رو نمیتوان برای خدا و زیبایی تعریفی ارایه کرد که جنبه علمیداشته باشد. هر کس تعریف علمیدر خصوص خدا و درک زیبایی ارایه کرده یا شیاد است یا ساده دل چون عرفان قلمرو اثبات علمینیست بلکه قلمرو اقناع است و گاهی اقناع بسیار قوی تر از اثبات علمیبر افراد تاثیر میگذارد. »
دانشجویان پرسیده بودند: «کار کرد عرفان در قرن حاضر چیست و آیا انسان قرون آینده به خدا نیازی دارد؟» شفیعی کدکنی پاسخ داد: « نمیدانم آیا بشر به مرحلهای میرسد که بتواند خدا را از زندگی حذف کند، جز خدا کسی پاسخ این پرسش را نمیداند. یعنی آیا انسان قرن ۲۲ و ۲۳ بی نیاز از خدا میشود؟ شواهد زندگی امروز نشان میدهد بسیاری از انسانها خدا را قبول ندارند و نمیتوان گفت مساله خدا برای همه ضروری است اما برای من دشوار است تصور کنم انسان به جایی برسد که بخواهد خدا را به طور قطع به یقین از ذهن اش حذف کند و یا انسانها بخواهند خارج از تعاریف ادیان با هم توافق کنند که چیزی به نام خدا مطلقاً وجود ندارد البته منظور من این جا خدای ادیان نیست. »
شفیعی کدکنی از اولین روز دانشجویی اش چنین گفت: «من اصلاً به دبستان و دبیرستان نرفتم. آرزو داشتم کیف داشتم و مثل همه به مدرسه بروم اما مقدمات را در منزل خواندم و بعد در کلاسهای طبلگی حاضر شدم و بسیار جدی هم خواندم. بنابراین خیلی دیر به فکر دانشگاه رفتن افتادم اما دروس طلبگی را پیش مطالعه میکردم و مثلاً وقتی در محضر درس آیت الله میلانی ظاهر شدم میدانستم چه میگوید. فکر مدرک گرفتن نبودم. وقتی در کنکور شرکت کردم ۲۳ سالم بود. روز اول که رفتم دانشگاه دیدم شاگرد اولم. برای من این مسأله طبیعی بود چون مقالاتی که من طلبه بودم در روزنامه خراسان آنها را به دانشجویان دانشکده ادبیات رفرنس میدادند. بنابریان برای من طبیعی بود اما مردی عظیم الشأن در فرهنگ ملی و خراسان و دانشگاه یعنی مرحوم استاد دکتر علی اکبر فیاض، وقتی که اعلام شد من شاگرد اول شدم، حکم کارمندی حقوق بگیر ماهانه برای من گرفت که کتابهای عربی دانشکده عربی دانشکده ادبیات را کاتالوگ کنم که این مسأله برای من خیلی ارزشمند بود. دکتر فیاض با این کارش حق بزرگی بر گردن من دارد و لطف بزرگی به من کرد و مرا در جهتی که داشتم، تقویت کرد چون بودن من در کتابخانه باعث شد مطالعات من وسیع تر شود و این برای من خاطرهای عزیز و سازنده است. من هیچ وقت لطف شادروان دکتر علی اکبر فیاض را فراموش نمیکنم و کاش دانشکده ادبیات تندیسی از ایشان بسازد و آن را را در وروردی دانشکده نصب کند تا دانشجویان ایشان را بشناسد و قدر زحماتش را بدانند.» (منبع)
مراسم دامادی مرحوم آیتالله ایازی
آیتالله دارابکلایی در سمت چپ تصویر در کنار آقای ایازی
حضور آیتالله شیخ محمدباقر دارابکلایی
در مراسم دامادی آیتالله ایازی
مراسم دامادی مرحوم آیت الله ایازی با حضور مرحوم آیتالله دارابکلایی و مرحوم آیتالله سید رضی شفیعی دارابی. عکسها بازنشر دامنه. توضیح حجتالاسلام عبدالمهدی باقری در شرح این عکس: «علامه آقاجان ایازی در کنار دوستان طلاب آیات عظام : آیت الله شفاهی. آیت الله سید رضی شفیعی. آیت الله دارابکلایی... . مکان: رستمکلا»
علل مخالفتهای اشراف مکه
متن نقلی : علل مخالفتهای اشراف مکه. مناسبات حاکم بر جامعه مکه از قرنها قبل از اسلام مبتنی بود بر نظامهای اشرافی در مجموعههای قبیلهای و تکاثر ثروت از طریق بهرهکشی از تهیدستان و بردگان (المفصل، ج ۷ ، ص ۴۵۳)، رباخواری (آل عمران، ۱۳۰)، مالکیتهای بزرگ و سرمایهگذاریهای انبوه (المفصل، ج ۷، ص ۴۳۸) و تفاخر قومی که پایه آنها بر شرک نهاده بود.
شیوهی حکمرانی آقای سیستانی
به قلم دامنه : به نام خدا. پست ۷۳۵۷. از نظر من این فراز از بیانیهی آیت الله العظمی سیستانی -که توسط حجتالاسلام کربلایی در خطبههای نمازجمعهی ۸ آذر ۱۳۹۸ در عراق قرائت شد- جای بیشتری برای اندیشیدن و تفکر دارد و دیدگاه مترقی آن مرجع بزرگ را نمایان و برجسته می سازد؛ باشد تا از این رهنمود دینی و سیاسی درس بیاموزیم:
«مرجعیت عالی دینی... بار دیگر بر ممنوعبودن و حرمت حمله به تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز و ممنوعیت بازداشتن آنها از اعمال حقوق خود در زمینهی مطالبهی اصلاحات تأکید میکند و همچنین بر مراقبت از اموال عمومی و خصوصی و لزوم دورماندن آن از حملات افراد نفوذی و تجمعات آنها تأکید و خطاب به تظاهرات کنندگان عراقی تأکید میکند که تظاهراتکنندگان مسالمتآمیز باید صفوف خود را از تظاهراتکنندگان نامسالمتآمیز جدا کنند و در زمینهی اخراج خرابکاران – هرچا باشند- با یکدیگر همکاری کنند و به آنها اجازه ندهند از تظاهرات مسالمتآمیز برای لطمهزدن به اموال شهروندان و حمله به صاحبان آنها بهرهبرداری کنند... .
مرجعیت دینی پشتیبان مردم عراق باقی خواهد ماند و تنها به ارائه توصیه و نصیحت در زمینه آنچه در راستای منافع ملت عراق میبیند، بسنده خواهد کرد و این برای مردم عراق باقی میماند که بدون سرپرستی و قیمومیت کسی، آنچه را که برای حال و آینده خود مناسب میداند، انتخاب کند.» (منبع)
زیارت رضوی توحیدی (۳)

به قلم دامنه : به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت ۳. پست ۴۷۰ مدرسۀ فکرت. از حرم، سبکبالتر از تمام روزهای یک سال قبل، به هتل بازگشتیم. عصرها و شبها در سوئیت (=سراچه، خلوتگاه، اتاق هتل) به بحث مینشستیم و به سؤالات همدیگر پاسخ میدادیم؛ جای مزاح و شادزیبودن را نیز تنگ نمیکردیم؛ بهطوریکه گاه از مزاحی که شکل میگرفت، تخت و مبل زیر پای ما به جَرکّهجِریکّه میافتاد و نفس از تنفس دَم و بازدم، بازمیافتاد. ازین بگذرم.
جدا از چند بحثی که در هتل انجام میدادیم، یک پرسش و بحث را به حرم بردیم و در ضلع غربی رواق آینه حلقه زدیم و همگی به آن جواب دادیم. سؤال من این بود: در زیارت آیا به اصل توحید خدشه وارد میشود؟ چه جوابی به کسانی که ایرانی را در انجام زیارت، به شرک متهم و به تکفیر تهدید میکنند، دارید؟ به آن دسته افرادی که در ایران، به اصل زیارت بیاعتقاد شدند و آن را به سُخره میگیرند و خود را به انجام آن، بیباور کردهاند، چه پاسخی دارید؟
همگی پاسخ دادیم و تا پاسی از شب حرم را -با این بحث دینیمان- برای خویش محلی برای دانشافزایی و تقویت روح کردیم. من فشردهایی از پاسخم در آن حلقه را اینجا مینویسم، شاید برای زائرین رضوی نافع افتد و یا افکاری را به بازبینی بکشاند:
گفتم خدای باریتعالی از دسترس دیدِ بشر خارج است، او سازنده است، او ربّ است، یعنی پروردگارِ پرورشیافتگان و خالق تمامی جُنبندگان که از عشقبازی و معناگرایی مخلوق خود خیلیخشنود میشود و خود چون نادیدنی است، در جهان به صورت «جلوه» ظاهر میشود تا معشوق و معبود پرستندگان والِه و عاقل بماند. او چون ذاتِ مهربانی و عشق و پاکی و سازندگی است، مثلاً عشق آدمی به مادر، احترام انسان به پدر، دوستی بشر با کوه بلند و مهرورزیِ ما به حیوانات و تمامی طبیعیات جهان را بسیار دوست میدارد.
گفتم همانطورکه ما به یک قُلهی بلندِ برفیِ زیبایِ اثرگذار بر زمین و جانداران عشق میورزیم و آن را جلوهایی گیرا و پایدار از آفریدگار میدانیم و هر بار که آن را میبینیم لذت میبریم و به قلههایی مانند دماوند و دنا و سهند و سبلان عشق میورزیم و حتی نام فرزندانمان را مثلاً سهند میگذاریم، و حضرت پروردگار نیز به این گرایشها و گزینشهای آرامبخش ما راضی و خشنود است، به انسانهای والاتر از کوهها، قلهها، طبیعت، دامنه و دشت نیز میتوانیم عشق بورزیم و خشنودی خدا را فراهم سازیم. و امام رضا -علیه السلام- یکی از آن اولیای الهی است که فلسفهی توحید و شعار بنیادی «لا اله الا الله» را در جان بشریت منتشر کرده است و در زمانهی خود از مظلوم در برابر ظالم و از حق در برابر باطل و از عدل در برابر ستم و از سخن در برابر شمشیر و از مناظره در برابر مقابله دفاع کرد.
گفتم مگر مرحوم شهریار در شعر بلندش از «حیدربابا» نگفت؟ مگر با «حیدربابا» دردودل نکرد؟ مگر «حیدربابا» یک کوه در اطراف تبریز نبود؟ بود. ولی او آن کوه را جلوهای از جلوههای پروردگار میدانست و با او شعر سُرود و حکمت زندگی را گفت و گفت و گفت. بنابراین، انسان که از کوه بزرگتر و از همهی مظاهر هستی اصیلتر است و امام رضا -علیه السلام- یک جلوهی برجسته از جلوههای آفریدگار است و احترام، عشق، ارادت و زیارت به آن امام معصوم (ع) در ردیف اصالتبخشی به اصل توحید است، نه بُتسازی و شرک و غُلاتگری. و زائرین رضوی چونان شهریار با این حرم، نجوا میکنند و به یکتاپرستی برمیخیزند، زیرا انسان، موجودی مُنبسط و گشاینده است.
گفتم همانطور که کوه، جانِ زمین را سیراب میکند و به قول قرآن چونان میخها (=اُوتاد) زمین را نگه میدارد، و انسانها به کوه عُلقه و احترام میکنند و به دیدار با قلهها و کوهسارها و آبشارها و چشمهجوشانها میروند، حرم و قبر پیشوایان والایی چون امام رضا (ع) نیز میان دوستداران، پیروان و ایرانیان جایگاهی بلند، قلهای معنوی، حرمی رفیع و مشهدی (=شهادتگاهی) مقدس است. و دیدار و زیارت آن، توحید را تجلّی میدهد و جان تشنگان پرستش خداوند را سیراب میگرداند.
گفتم علاوه بر این در کتابهای دعا و نیز متنهای زیارات همیشه به اصل توحید توجه شده است و بر زائرین تأکید شده است در ذکر دعا و زمزمهی متون زیارت فرازهای توحیدی را در دل و زبان جاری کنند. مثلاً شیخ مفید در آن دعای پس از نماز زیارت امام رضا (ع) بهخوبی بر توحید توجه و تمرکز داده است. لذا مردم ایران چون امام رضا (ع) را مظهر و جلوهایی از توحید میدانند به زیارت او نائل میشوند؛ و در حرمش به قُرب خدا میروند و به پرستش «الله» میپردازند و به توحید و یکتایی و یگانهپرستی میاندیشند و خشنودی خدا را میآفرینند و خدای متعال خود وحی فرستاده برای تقرب به من وسیله جستوجو کنید و «توسُّل» به قبر و حرم رضوی و وصال و اتصال به روح امام معصوم (ع) همان جستوجوی وسیله است. و الا قبرها در جهان فراوان است و کمتر کسی به صاحبان آن قبرها -که نماد ظلم و ستم و انکار خدا بودند و ضد توحید عمل میکردند- اعتنایی دارند و بسیاری از آن قبرها مَزبَله (=زُبالهدانی) شده و ظالم را در خود فرو برده است. جمعبندی زیارت رضوی در قسمت بعدی.
۹ آذر ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]
عکس بالای: صحن انقلاب: جعفر رجبی. سید علیاصغر.
جعفر آهنگر. سید رسول. دامنه. عکاس: جناب رهگذر
زعفران فاروج
ایرانشناسی
نقشهی استان خراسان شمالی
برداشت زعفران در فاروج. عکاس: پیمان حمیدیپور
برداشت زعفران فاروج:
همهساله از اواخر مهرماه آغاز تا اوایل آذرماه
فاروج با ۲ هزار و ۴۰۰ هکتار زعفرانکاری،
در رتبهی اول تولید استان حاصلخیز خراسان شمالی