تفسیر آیه‌ی ٣٩ سوره‌ی فصّلت

وَ مِن آیاتهِ أَنّکَ تَرى الأَرضَ خَاشِعَةً

فَاذا أَنزلنا عَلیها الْماءَ اهْتَزّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِی

أَحیاها لَمُحْی الْمَوْتَىٰ إِنّهُ علىٰ کُل شَیء قَدیر

 

(آیه‌ی ٣٩ سوره‌ی فصلت)

ترجمه‌ و توضیح مرحوم مصطفی خرّم‌دل

 

و از نشانه‌های (قدرت) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت می‌بینی، امّا هنگامی که (قطره‌های حیات‌بخش) آب بر آن فرو می‌فرستیم، به جنبش درمی‌آید و آماسیده می‌گردد (و بعدها به صورت گل و گیاه و سبزه موج می‌زند). آن کس که این زمین خشک و برهوت را زنده می‌کند، هم او مردگان را نیز (در قیامت) زنده می‌گرداند. چرا که او بر هر چیزی توانا است.

 

خَاشِعَةً»: خشک و برهوت. ساکن و بدون حرکت. «إهْتَزَّتْ»: به جنبش درمی‌آید و تکان می‌خورد. «رَبَتْ»: بالا می‌آید و آماسیده می‌گردد. «إهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ ...»: (نگا: حجّ / ۵). وقتی که آب به عناصر و ذرّات خاک می‌رسد، در داخل آب حل می‌گردند و جذب دانه‌ها یا ریشه‌های گیاهان می‌شوند و به سلولها و بافتها و اندامهای زنده‌ای تبدیل شده و رشد می‌کنند و افزایش می‌یابند. «مُحْیی»: زنده کننده (نگا: روم / ۵۰). در رسم‌الخطّ قرآنی با یک یاء نوشته شده است.]

 

 

تفسیر علامه طباطبایی

 

کـلمه‌ی خاشعه از خشوع است که به معناى اظهار ذلت است. و کـلمه‌ی اهتزت از مـصـدر اهـتـزاز اسـت کـه بـه مـعـناى حرکت شدید است. و کـلمه‌ی ربت از مصدر ربـوه اسـت کـه بـه معناى نشو و نما و عُلو است. و منظور از اهتزاز زمین و ربوه آن، به حرکت در آمدنش به وسیله‌ی گیاهانى است که از آن سر درمى‌آورند، و بلند مى‌شوند. در ایـن آیـه‌ی شریفه استعاره‌اى تمثیلى به کار رفته، یعنى خشکى و بى‌گیاهى زمین در زمـسـتـان، و سـپـس سـرسـبـزشـدن و بـالاآمـدن گـیـاهـانـش، بـه کـسـى تـشبیه شده که قـبـل افتاده‌حال و داراى لباس‌هاى پاره و کهنه بوده، و خوارى و ذلت از سر و رویش مى‌بـاریده، و سپس ‍ به مالى رسیده که همه نارسایی‌هاى زندگیش را اصلاح کرده، و جامه‌هاى گرانبهاء بر تن نموده، و داراى نشاطى و تبختُرى شده است که خرّمى و ناز و نعمت از سر و رویش هویداست. و این آیه‌ی شریفه همان‌طور که گفتیم در مقام اثبات معاد، و احتجاج بر آن است. المیزان.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1803