دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیشنهاد نشانی ها
آخرین نظر ها
طبقه بندی موضوع ها
بایگانی ها
محبوب ترین نوشته ها

مسئله و مسئله‌سازی در ایران

شنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ

طرح نظری: جامعه وقتی با یک رویداد خبری یا مشکل ماندگاری مواجه می‌شود، طبع آن اقتضا می‌کند آن را «مسئله» تلقی کند. خود لغت عربی مسئله یعنی چیزی که در آن سؤالُ ابهام خوابیده شده باشد که ذهن‌های کنجکاو یا حتی افراد دچار آن مشکل، خواستار روشن‌شدنُ حل آن می‌شوند. اما مسئله‌سازی آن چیزی‌ست که کسانی در صدد برآیند برای هدف‌های خود آن را ایجاد کنند. اتفاقاً هر دو هم، در جامعه به‌گسترگی وجود دارد. جامعه‌ای عاری از مسئله و مسئله‌سازی، وجود ندارد. به عبارتی جامعه‌ی بی‌مسئله نداریم. حالا همین امروز که ۳ ، ۶ ، ۱۴۰۳ است به نظر می‌رسد این مسئله‌ها مسئله‌سازی‌ها وجود دارد. من چند تا را تصادفی نام می‌برم اگر دست داد جلوَش شرح می‌نویسم. خودم هم در آخر به عنوان تست عملی عمدی، دست به یک مسئله‌سازی می‌زنم تا بحث من روشن‌تر به پایان برسد.

 

 

تیتر روزنامه ستاره صبح

چاپ ۳ شهریور ۱۴۰۳ روی حرف غضنفری

 

مسئله‌ها: چند مثال؛

۱. رابطه با آمریکا که مردم با سه نوع نگرش مواجه‌اند: طرفداران تنش، حامیان رفع تنش، قائلان مدیریت تنش. اخیراً حتی آقای مهدی غضنفری که مدیر مدرسه‌ی «حکمرانی» شهید بهشتی دانشگاه دفاع ملی و از حلقه‌های آقای محمود احمدی‌نژاد بود و فعلأ دو سه سالی مدیر «صندوق توسعه ملی» هم هست به آقای پزشکیان پیشنهاد داده است سفارت آمریکا در تهران را باز کند بگذارد سرکنسول آمریکا بیاید آنجا مستقر شود. او گفت سنگی به چاه انداختند که درآوردن آن سخت است. منظورش قضیه‌ی تسخیر سفارت آمریکاست.

 

۲. نه غزه نه لبنان، هم غزه هم لبنان. این نیز یک دوگانه‌ای است در جامعه‌ی ایران. حامیان شعار اول برین نظرند پول و نیروی ایران نباید برای بیرون صرف شود و ایران آغازگر مَصاف منطقه‌ای است. طرفداران شعار دوم چنین امری را عمق استراتژیک ایران اعلان می‌کنند. یعنی هم حیاط خلوت برای ایران و هم حیات امنیت برای ایران.

 

۳. اقتصاد جهانی یا اقتصاد مقاومتی. جانبداران اولی استدلال می‌کنند با اقتصاد نوع اول عین ریل به قطار ترقی و توسعه‌ی جهان وصل می‌شویم. اما واضعان دومی دلیل می‌آورند ایران را به اقتصاد شبکه‌ای جهان راه نمی‌دهند عقل اقتضا می‌کند دست به مقاومت بزنیم و اقتصاد را بومی و ملی نگه داریم و جهادی کار کنیم و اعتنایی به ترس و ترساندن از تحریم نکنیم.

 

مسئله‌سازی: چند مثال؛

۱. کابینه در ایران همواره نقطه‌ی کور کشور بود، عین پیچ‌های جاده‌ی هراز که با چند آینه محدّب (=کوژ، خم، انحنا) حل شد. عکس این نوع آینه را در بالای متن گذاشتم. اما پیچ سیاست در ایران، آینه‌پذیر نیست. هیچ آینه‌ای. نه صاف، نه مقعر (=در گویش محلی: چالوک‌‌دله، یا به فارسی: گود و فرورفته)، نه محدب. علت همین روش مسئله‌سازی است.

 

۲. پیاده به زیارت اربعین شتافتن. این هم در دسته‌ی مسئله‌سازی قرار گرفت. آقای محمدرضا عارف معاون اول آقای پزشکیان در نخستین دستور، امر کرده بود پول اربعین را به وزارت کشور واریز کنند. فکر کنم ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان بود. از همان اولین صدور دستور مالی، مسئله‌سازی شروع شد. دسته‌ی مخالف در کشور دلیل اقامه کردند پول مردم را بدون اجازه نباید صرف هزینه‌ی شخصی زائران کرد و دولتی‌سازی زیارت، خطاست. دسته‌ی موافق گفتند اربعین یک گام دینی، سیاسی و حتی در نظر برخی معتقدان، از علائم ظهور است و نمی‌شود پول این گام را بست.

 

۳. وزیر اطلاعات دولت جدید که نمی‌تواند همان وزیر قبلی باشد. رسم بود در ایران کابینه با تغییر وزیر اطلاعات شکل و شمایل می‌گرفت. اما آقای پزشکیان خرق عادت کرد. خب، روی این هم دو گروه شدند: حامیان تغییر وزیر مدعی‌اند وقتی وزیر اطلاعات عوض نمی‌شود علامت بن‌بست در تغییر روش است. در مقابل ادعا این است تثبیت وزیر نشانه‌ی بی‌طرفی وزیر است که همزمان قادر است با دو نوع فکر  متضاد، سازگار باشد و کار کند.

 

تا اینجا من فقط یادداشت‌نویس ظاهر شدم و چون سیاسی‌میاسی بلد نیستم از خود ردی باقی نذاشتم.

 

اما عمدی یک مسئله‌سازی کنم

پزشکیان تعمدی دو سید عباس و یک عباس را دور خود جمع کرد: سید عباس صالحی وزیر ارشاد. او معتمدترین فرد حوزه بود در حوزه قم که بر بسیاری از مجلات دفتر تبلیغات اسلامی مدیریت و مسئولیت داشت. پس او فقط وزیر ارشاد پزشکیان نیست، واسط او و حوزه هم هست تا رابطه‌ی خود با روحانیت را صاف نگه دارد، نه موج‌دار. سید عباس عراقچی را گذاشت خارجه که موریانه‌ اندازد بر برجام و راه جدید بپماید چون برجام در ایران عامل وقت‌کُشی در خدمت و اختلاف و حتی اختلال فرصت شده است. عباس عبدی را فراوزیر کرد به عبارتی سروزیر یا همان سفیرْمختار. چون عباس عبدی حلقه‌ی انگشت سبابه‌ی! اطلاعات و جامعه‌ی مدنی است. دامنه دارابی

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2521
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴۰۳/۰۶/۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

انقلاب اسلامی

مسائل روز

نظرات (۳)

متن مهدی غضنفری از منبع:
مهدی غضنفری مدیرعامل صندوق توسعه ملی خطاب به رئیس جمهور در توییتی پیشنهاد داد که روابط کنسولی در محل سفارت آمریکا در تهران احیا شود. وی در توئیتی نوشت: «آقای پزشکیان حالا که همه ارکان نظام در کنار شما و دولت شما هستند؛ لطفا در صورت صلاحدید، چند کار بجا مانده از سالیان دور را اجرایی کنید؛ شاید بهتر باشد این کارها قبل از اتمام ماه عسل انجام شود. بخاطر دارید که عده‌ای دانشجو (به ظن قریب به یقین با توطئه حزب توده) ‎سفارت آمریکا را تسخیر کردند و با یک کار بیهوده، سنگی در چاه انداختند که هنوز کسی نتوانسته آنرا درآورد. حالا البته میدانیم موضوع جاسوسی و جمع کردن اطلاعات توسط سفارتخانه، امری عادی است ولی خب شاید خامی حکمرانی داشتیم. خوبست حداقل به احترام مردم ایران، روابط کنسولی در محل سفارت آمریکا در تهران احیا شود تا ایرانیان بسیاری که در آنجا هستند براحتی تردد کنند.
پاسخ مدیر دامنه :
،،

توضیح دامنه ۳ ، ۶ ، ۱۴۰۳ : سایت منبع متن مهدی غضنفری نیز در پایین پی‌نوشت را چاپ کرد در مورد قضیه‌ی سفارت آمریکا در تهران که عیناً نقل می‌شود:

«پ. ن: البته بد نبود یه قانون می‌داشتیم که هر کس به جرم حمله به سفارتخانه‌ای دستگیر شد، هر روز صبح، به مدت ۱۰ سال، در جلوی آن سفارت بیانیه‌ای را در عذرخواهی از مردم ایران قرائت می‌کرد و یک ساعت هم خیابان‌های اطراف سفارت را جارو می‌زد.»
سلام جناب طالبی
مسائل خوب و به‌روزی را طرح کردید.

کلام من در باره مسئله سازی شماره ۲ هست:

دولت باید خجالت بکشد که دستور داده از صندوق بازنشستگی ۴۰۰میلیارد تومان برای اربعین برداشت کنند.
۴۰۰ میلیارد چقدر است؟
وقتی می‌بینیم امروزه برای یک فوتبالیست لیگ برتری ما حدود صد میلیارد یا بیشتر هزینه می‌شود، متوجه می‌شویم ۴۰۰ میلیارد رقم مهمی نیست.
لازم نبود از صندوق بازنشستگان برداشت شود، زنگ می‌زدند به علی دایی یا بیرانوند یا فوتبالیست یا هنرمندی که بچه‌اش را در کانادا یا لندن به دنیا می‌آورد قرض می‌گرفتند.
حالب این است که این پول صرف زیرساخت‌ها می‌شود، صرف جاده سازی و ... مگر وزارتخانه‌های دیگر بودجه راه‌سازی ندارند که از صندوق بازنشستگی به بهانه اربعین بگیرند و طعنه آن را متوجه عزاداران اربعین و امام حسین نمایند؟

من واقعا خجالت کشیدم وقتی انبوه زحمات موکب‌داران ایرانی و عراقی را نی‌بینم و آن را در برابر این اقدام دولت می‌گذارم.
چرا با ناکارآمدی خود، اربعینی‌ها را عامل فقر مردم معرفی می‌کنند؟ کسانی که به اربعین می‌روند، خود از اقشار آسیب‌پذیرند.

این آیین همیشه به صورت مردمی برگزار می‌شد و در ادامه هم چنین خواهد بود، اما اگر قرار است از طرف دولت کمک خاصی صورت بگیرد، نباید همراه با حرف و حدیث و منت از سوی این و آن باشد.

حتی اگر تمام خیابانها خاکی باشد،
تمام مسیر زیر آفتاب باشد،
آب و غذا به مقدار کافی نباشد،
وسیله نقلیه هم نباشد،
باز هم مردم دست از حسین نمی‌کشند و به زیارت اربعین خواهند رفت.

از همه نوع خدمات دولت تشکر می‌کنیم،
اما اگر قرار است دِینی بر گردن ما باشد، مدیون مردم و خانواده‌هایی هستیم که از قوت سالانه خود می‌گذرند تا در ایام اربعین با عشق و علاقه تمام آن را صرف زوارِ بیش از ده میلیونی در طریق الحسین کنند. از بچه‌های سه چهار ساله تا پیرمرد هشتاد ساله‌ای که به صورت شبانه روزی مشغول خدمتند و به آن افتخار می‌کنند. التماس می‌کنند تا از آب و غذای آنها میل شود، التماس می‌کنند تا در منزلشان استراحت کنند و...

دولت‌های ایران و عراق باید به وظیفه ذاتی خود عمل نمایند و حمایت لجستیکی، ایمنی و امنیتی، رفاهی و بهداشتی و درمانی از زائران را وظیفه خود بدانند.

اربعین را بهانه نکنید دولتمردان عزیز.
زحمت را کم کنید، بی‌زحمت.
محمدرضا احمدی
پاسخ مدیر دامنه :
،،
جناب حجت الاسلام آشیخ محمدرضا سلام
شِکواییه‌ات را وارد نمی‌شوم. این مصوبه‌ی بودجه‌ی اربعین مال قبل است و فقط دستور پرداخت داد. جناب جلیل قربانی که از ابواب سازمان بودجه هست اگر بگوید این بودجه از چه مصوبه و با چه تاریخی است، مفید است. من تا جایی که مطلع‌ام بودجه‌ی اربعین از میان بودجه‌های جاهای ردیف‌دار سهیمه می‌گیرد. با اصل این مبحث بدون داوری‌ام. ممنونم دل خود را به عنوان زائر اربعین وا کندی. همه چیز بودجه نسق گیرد خوب است.


ادامه‌ی چند جواب دامنه و پاسخ احمدی و قربانی ۳ ، ۶ ، ۱۴۰۳ :
طالبی عزیز
باور بفرمایید اصلا تو ذهنم این نبود که چه کسی دستور داد، جدید یا قدیم...
لذا تعمدا کلمه دولت را بدون پسوند ایضاحی به کار بردم تا شخص یا دولت خاص منظور نباشد.

،،
سلام مجدد آقااحمدی. خُب، خدا را شکر. خواستم فقط چون زمان زمان انتقال دولت بود، تاریخ را اشتباه نکنیم. اصل شکوائیه‌ات یک بیانیه‌ی مذهبی است. اتفاقاً متنت را ذخیره هم کردم. بنابراین درخواستی که کرده بودم از جناب جلیل، منتفی است. از سمت من این میانبحث بودجه‌ی اربعین تمام.

شیخ محمد رضا احمدی:
این بندگان خدا که تازه روی کار آمدند،
فعلا زمان فرجه‌شان است.
هنوز روی صندلی جابجا نشدند.
یک مدت بگذره، تا بعد

به قول مازندرانی‌ها 
دکتر عارف بچا پلارِ وا زنده خرنه،
وه بیچاره دس چچی دره🌹🌹

،،
واس کفایت مذاکرات این میانبحث صحن این کشکولی نافع بود. تمام. خندیدم. من خادَم بچاپلا خوار هستم! البته چیزهایی دیگر را باید گرم کرد چون می‌گن موجب میگرن می‌شن.

،،
جناب آقا جلیل قربانی سلام
گویند موسای کلیم سلام الله علیه قرین خود را همین دنیا از خدا خواست معلوم شود. گفت فلان روز بزو فلان جا. طبق آدرس رفت. موسی ع خیال می‌کرد یک انسان خاص لابد است. رفتُ رفتُ رفتْ رسید به آدرس. دید قصاب است قرین او. البته قصاب که حامی مستضعفان و مغضوبین زمین بود. بگذرم. گاه قرین پیامبر اولی العزم هم یک قصاب مؤمن و انسان وارسته اما ساده با شغل ساده است.

یاد ایستگاه «جوانمرد قصاب» جنوب تهران مترو افتادم.

،،
این متن بالا را بر حسب حافظه‌ام نوشتم
کش و تابش از من است
عیب و نقصش اگر بود نیز از من.

جلیل قربانی:
۱- کش و قوس
۲- پیچ و تاب
۳- کش و تاب

✅ یاد اصول دیالکتیک دهه ۶۰ افتادم؛
تز، آنتی‌تز، سنتز
،،
جناب جلیل من هم یادم با این نکته‌ات به آن دهه زنده شد. آن کتاب مشهور «فوئر باخ» از بنیانگذاران مکتب کمونیسم را خوانده بودم. مصور هم بود. مثال نوج گندم را زده بود هنوز در حافظه‌ام موند:

تز: دانه‌ی گندم در کاشتن
آنتی‌تز: تضاد میان گندم و آفت و خاک
سنتز: جوانه‌ی گندم و سپس خوشه و آرد و نان. بگذرم.

یادم رفت
بگم👇
خواستم به زیر متن طویل
بگم امرو:👇
مگر دانشگاه جای منبر و روضه است
به جای علم زیارت عاشورا منبر می‌روی!

،،
سلام در شب جناب ج. قربانی. این بانو «فرزانه صادق مالواجِرْد» که وزیر راه و شهرسازی شد، فرزند شهید هم هستند. بگذرم. راستی تنظیم طنزیم را به سه نقطه چرا ختم کردی؟ مطلب اصلی را از متن انداختی! مای خوانده را مثل فیلم هندی آخرسر گنگ از تاریکی سالن به نور بیرون هدایت کردی آفتاب چشم ما را زد!
با سلام درود
مدیر محترم چند روز پیش دو مفهوم مسئله و مسئله سازی را مطرح نموده است. ( اینکه هرکه نان داغ میخواد باید زودتر توصف برود و گرنه نان داغ که هیچ ,هیچ نونی گیرادم نمیاد ) کمی توان یک مورد را چنین مطرح نمود

مسئله : دینداری مردم در نظام جمهوری اسلامی چگونه است :
مسئله سازی : با توجه به مقایسه بررسی برخی ایتمها , نشان میدهد که در این مورد موفقیت آمیز نبوده است ( میتوان در امار و پژوهش تشکیک وارد نمود )
سوال : چه کسانی در این مورد نقش دارند و سهم افراد , خانواده , نهادهای حکومتی و مذهبی در این مورد چقدر می باشد .

۱- در سجنش دینداری افراد آزمونهای فراوانی وجود دارد که مورد سنجش قرار میدهد که در برخی این موارد به علت چالش های احتمالی کمتر نتایج بصورت عمومی منتشر میگردد .
۲- اطلاعات گرد اوری شده از پیمایش های انجام شده در سال 1353 و 1395 مورد استناد قرار گرفته است . اگرچه پیمایش 1401 نیز انجام شده است و در حال حاضر بصورت عمومی منتشر نشده است مورد استناد قرار نگرفته است .
۳ در بیشترموارد نشان میدهد اعمال مذهبی در سال 1353 بیشتر از 1395 بوده است و در یک مورد پرداخت خمس و زکات سال 1395 رشد بیشتری داشته است .
۴ البته این موارد بیشتر برای تلنگر می باشد و می توان این موارد را به عنوان یک مسیله بهش توجه نمود و برای ان راه حلی پیدا نمود و یا به عنوان یک شبهه توجه کرد و مستنداتی ارایه نمود که این امار غلط می باشد و یا باور داشته باشیم که دست دشمنان و ایادی مزدورشان در جامعه در حال دادن اطلاعات غلط می باشند ۵-برداشت ازاد و نتیجه گیری با هرگونه گرایش فکری
پاسخ مدیر دامنه :
،،
جناب آق سید سعید سلام. از پی‌جویی آن دوست نسبت به این موضوع ممنون. اما پرسش مهمی مطرح کردی. جواب پژوهشی می‌خواهد. اما جواب در خور صحن، این است از سمت من:

۱. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۴۰۳ ۵۰ سال زمان است.
.
۲. درین ۵۰ سال فن‌آوری علمی، نوآوری سیاسی و هنری و نیز تئورهای دینی زیادی وارد زمان و زمانه شده است.

۳. این پویندگی موجب یا اختلال یا ارتقا در فهم و عمل دینی می‌شود.

۴. هر چه به قدیم‌تر برویم چون نوآوری کمتر می‌شود، دینداری خلوص بیشتری پیدا می‌کند.

۵. پس زمانه و تجهیزات روی ایمان اثرگذار است.

۶. مثلاً شاه اگر الآن همچنان سر قدرت بود با تفکر مستبدی که داشت، گمان کنم با پیام‌رسان‌های جهان می‌شد و برای بستن آن پول خرج می‌کرد. چون شاه از آزادی و انتقاد از خود باک داشت و بیمناک سلطنتش بود.

۷. از من دین فعلاً در نهاد همه هست، اما مناسک و اعمال شریعت شکل دیگری یافت. من هیچ کس را بی‌دین نمی‌گویم، اما در اجرای روزانه‌ی شریعت ممکن است حرف نو پیدا کرده باشد و دینداری را به سبک فهم نو می‌پوید.

۸. من خودم اهل مناسک به روش سنت هستم. بدعت و نوآوری و من‌درآوُردی از سوی مذهبیون و سکولارییون را درست نمی‌دانم.

۹. دین در بخش عمده‌ی آن امور مخفی فردی است. نمی‌شود دست به قضاوت فرد زد.

۱۰. در نهاد انسان امروزی ایران خدا خیلی حضور دارد، اما همین خداگرا، در عمل به احکامی که فقیهان توصیه یا دستوریزه و یا ارائه و تفسیر کردند، خودمختاری پیشه کرده است.

من برداشت خودم را از جامعه و نیز امور دینی گفتم. درست یا نادرست به گردن خودم. ممنونم از گشودن این موضوع.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">