بازگشت حج حاجی مهدی رمضانی
به قلم دامنه
ابتدا عکسها
سپس متنها
آنگاه نظرها
( ۱۹ تیر ۱۴۰۳)
حاجی مهدی رمضانی دارابی
عکسها در ادامه مطلب
حاج مهدی رمضانی
حاج محمد گرجی
حاج مهدی رمضانی
حاج شعبان گرجی
برگشت از حج
حاجی مهدی رمضانی دارابی و
حاجیه خانمش به بالملهی دارابکلا
نشر دامنه : ۱۹ تیر ۱۴۰۳
عکاس: حمیدرضا طالبی دارابی
عرقچین سفید حج بر سر
حاجی مهدی و چاووشیها
یک رسم است در محل ما
هم در بدرقهها و استقبالها
چه هم شادمان هستند
بیت و اقوام و همسایگان
حاجی مهدی و خانوادهاش
تنگهی نزدیک خونهی
حاجی مهدی رمضانی
یک شام مرا و حمید را
بدهکارین یادتان باشدها
بوی گلپر عود اسپند
حتی در عکس هم
به مشامم میرسد
یک دیدار لازمه تا خاطرات
حج حاجی مهدی
رفیق مؤمن و همسنگرم
را از نزدیک بشنومُ بنوسیم
این هم عمو حمید
پای چایی! برای حاجی! حاجی بینها
متنها و نظرها در ادامهی مطلب
حجِ حاج مهدی
به خامهی دامنهی دارابی
شرحی ویژه برین ۸ عکس
از برگشت از حج حاج آقا مهدی رمضانی
رفیق و داداش و همسنگرم
و از اعضای شریف صحن مدرسه فکرت.
شرحم:
میدانم مهدی!
با قطرات اشک آمدی!
چرا؟ چرا؟ آقا
خُب معلومه! چرا
میخواهم با اشک بنویسم:
میشود حج رفت
ولی قبر نامعلوم فاطمهی زهرا را پیدا نکرد؟!
کجا گذاشتی آن همه اشک را در کنار بقیع؟
ها حاج مهدی؟!
اصلاً هچچ گشتی که
قبر زهرای مرضیه را پیدا کنی؟!
و گفتی رزمندگان دفاع مقدس
برای سربند سرخ «یازهرا»
سر میشکُندند؟
تو که مهدی کوچهپسکوچههای
کربلا را در چندین پیادهروی اربعین
پا گذاشتی آیا به زهرای س پیامبر ص
گفتی که چهها با اسلام کردند...؟
حرامیانِ عالِم سکهپرست
با علیات چهها که نکردند؟!
و عالِمهای قدرتطلب
بر بریدن سرِ حسینات
چه فتواهای شومی که ندادند؟!
با اشک آمدی حاج مهدی
میدانم دلی نازک
چشمی اشکبار داری
اما اینک در حج،
عصر قیامت را تمرین کردی
در لباس مُردگان آزمون نمودی
و فهمیدی قبر و قیامت
دو فازیاند که برای همه روزی روشن میشوند.
پس؛ زین پس:
برق عقیدهات بجهَد
نور دیدگانت ببینَد
عقل وجودت بجوشَد
شرع درونت بسایَد.
و تن و روان و روح و فکرت
در کمال،
کنار خانمات حاجیهی مکرمه
هرگز گزند نبیند.
درود برِت
و بر فرزندان نجیب
پاکباخته و پاکسرشتت
دامنه ابراهیم: برادرت
عکاس صحنهها عموحمید. عموحمبد صورت عکسای استقبال از حاج مهدی توسط لنز تو را بر سیرت متنم پیوند زدم بر این بانوان مکرم، خاصه اعضای شریف بیت حاج مهدی سلام دارم. زیارت قبول. عوض من بر چهرهی مکی، مدنی کعبهای حاجی مهدی بوسه زنید حمید. ابراهیم: برادر و همسنگرت. ادامهی مطلب را حتماً مشاهده کنید:
نوشتهی کسی که خواست گمنام بماند:
متن زیر توسط یک عضو اهل معنا و معما و معمار درون در وصف حاجی از حج برگشتهی اخیر دوست و برادرم حاج مهدی رمضانی دارابی بالملهای نگاشته شد برای ایشان اما خطاب به من، که عیناً بی دخل و تصرف میآید:«سلام عمو ابراهیمصبح بر شما خیرو عزاداریها هم قبولاز حاج مهدی رمضانی بگویم:حاج مهدی یعنی یه انسان کاملحاج مهدی پاسدار و رزمندهو بسیجی واقعی در جبهه ها بودخاطرات جبهه و جنگش شنیدن دارهباید با حاج مهدی نشستمردی بسیار خانواده دوستسفره دار و مهمان نوازصاحب دوستان و رفقای زیاددوستانش هم تقریبا مثل خودش خونگرمو خوش مشرب مثل زکریا تقی موسی رمضانینماز خواندن حاج مهدی دیدن دارهدوست داری در کنارشبا او کلمات نماز را نجوا کنیحاج مهدی به یقین اهل سحرو راز و نیاز و گریه در نیمه شباستحاج مهدی یه سخنور و ناطقبه تمام معناستپای صحبت هایش نشستن داردخدا در قرآن میگه بهترین شما نزد منبا تقواترین شماستمهدی رمضانی تقوایش احسن استفرزندانش نمونه و دارای کمالات بسیارخانم حاج مهدی یه فرشته مهربانو مادری دلسوز اهل دعاستو یقینا مستجاب الدعوه استذکر حاج مهدی شکر است شکر.همیشه صدا میزنه: یا زهرا، یا مهدی فاطمهحاج مهدی یه قرآن ناطق استو یه انسان کاملحاج مهدی صاحب کمالات بودو بعد از حج واجب کامل شدخدا پدر و مادرشهمچنین پدر خانمش و مادرخانمش را رحمت کنه.»
نوشتهی حاجی مهدی رمضانی دارابی به دامنه:
السلام علیک یا ابا عبدلله الحسین. سلام علیکم. خواستم بنویسم اما دستم را لرزان دیدم. گفتم بگویم دلم را در کنار مدینه و بقیع با همه اشک ها و ندیدن ؟ در عین حال خودم را در اِحرام با بدن آلوده از گناه در کنار خانه معبودم دیدم. یک نسیمی را شنیدم میگفت آهای حاج علی مهدی مواظب باش کجا آمدی خیلی قدر بدان و تا میتوانی توشه ای بردار. و خدا رو هزاران بار شاکرم که این بنده بی مقدارو راه داد. خدایا از خودت میخواهم مواظبم باشی. و چند جمله ای به عزیزانم که مرا مورد لطف محبت شان قرار دادند: اولاً خطاب به برادر بسیجی دانشمند رفیق صدیق جناب آقا ابراهیم بسیار ممنونم از زنگ زدنت و فرمایشاتت. دوماّ اینهایی که فرمودی نثار خودت... بعدش از داداش دوست داشتنی خودم سید اهل قلم (آق سید علی اصغر شفیعی) ممنونم که محبت نمودی در مراسم شرکت کردی. و پیام گذاشتی یقیناً اون جملات لایق خودت بود. در خاتمه انشالله همه ما چنین باشیم که فرمودید. ارادتمند شما مهدی رمضانی دارابکلا.
سلام با دل شکسته
اشک ریختم
آنقدردلم می خواهد فریاد بزنم و ناله کنم
دوروبرم را شلوغ می بینم متاسفانه نمی شود که نمی شود ...
حاج مهدی رمضانی عزیز تابان و سازنده است .
داراب کلا مبارکش
زیارت خانه خدا ، پیامبراکرم ص و امامین بقیع و فاطمه س گوارای وجودش ...
الهی نصیب آرزومندان گردد .
حاج احمد بابویه وقتی به مکه عزیمت نمودند نگاهم به زیارت حج بیشترشد .فلسفی است نمی دانم چرا