نظری بر "به سمت حکمرانی نو"
به قلم دامنه: مسائل روز : "به سمت حکمرانی نو" و "اینا کیاند" ؟!!! به نام خدا. سلام. آقای محمدباقر قالیباف رئیس قوهی مقننه حرف تازهای زد که خواستم گفته باشم روی این گفتهی وی چه برداشتی دارم. اول اصل حرف آقای قالیباف به نقل از منابعی که خواندم:
«امیدوارم هرچه زودتر امنیت در کشور بصورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.» منبع
سه پیام مهم درین گفته آشکار است یکی "تغییرات مشروع و لازم"، دومی رفتن "به سمت حکمرانی نو" و مهمتر از همه قید "چارچوب نظام" است. من اطلاعات دقیق ندارم قالیباف این سخن را از ناحیهای گفته و یا از ارادهی خود. اما برداشت و تحلیلم این است این حرف جدید شاید نتیجهی نشست دیروز سران سه قوه باشد که بنا را برین گذاشتند که از زبان ایشان به مردم رسانده شود و بیتردید این پیام از صلاحدید مدار و بالای نظام عبور کرده و به میان مردم آورده شده است. این قصد هم، قصد منحط، منحرف و بدعت نیست. یعنی در خودِ شاکلهی انقلاب اسلامی چنین بازسازییی وجود دارد و نشان عقبنشینی و دستبرداری از آرمان انقلاب نیست؛ کما اینکه تئوریسین انقلاب شهید استاد مطهری اساس تفکر دینی شیعه را منطبقبودن بر مقتضیات زمان معرفی کرده است. و همین، علامت بالندگی مکتب اهل بیت ع است. از نظر بنده این ندای نو، ارادهی مدرن و مکتبییی هست و باید روی آن تفکر و اندیشه و البته احتیاط و خردورزی کرد.
اما همهی این تصمیم تازه از نگاه بنده به عنوان یک شهروند که معیار انقلابیام ماندن در ظل رهبری معظم (به عنوان ولی فقیه این محصول، عصاره، نماد، نماینده، هدایتگر، قدرت مشروع دینی و نافذ مردمی در مکتب امامت) باید زمانی وارد عمل جدی و مردمگرایانه شود که آن حرف مهم رهبری معظم (منبع) در سخنرانی اخیرشان دقیقا" پیاده و عملیاتی شود؛ آنجا که از روی درد و شناخت و اشراف بر اوضاع فرمودند:
"اینها چه کسانیاند؟ باید فکر کرد... از کجا دستور میگیرند؟... اینها را بشناسیم؛ اینها را بشناسید. البتّه ما یقهی اینها را رها نخواهیم کرد."
این را بدانیم رهبری معظم چرا مردم را به استفهام و پیششناخت فرا خواندند. ایشان به نظرم دقیقا" و موبهمو میشناسد، اما با جملات پرسشی تعجبی فقط خواست مردم را دعوت به شناخت و مشاهیر و نخبهها را تحریص به تبیین کنند. بنابرین تصمیم جدید نظام باید هر سه ضلع را به یک میزان پیش ببرَد: ضلع خدمت به مردم و بازسازی سیاسی. ضلع اقتدار قاطع که همان گرفتن "یقهی" جنایتکاران و خیانتپیشگان است و ضلع سوم هم ایجاد امنیت بر پایهی ورود همیشگی و قانونی و مشروع نهادهای امنیتی و انتظامی است که باید برای مردم به یک باور و هنجار تبدیل شود تا کسی خیال نکند هر وقت و هر جا میتواند خدشه بر پلیس و بسیج این حافظان نوامیس و امنیت پایدار وارد کرد. این جُرم بزرگ باید نزد ملت به عنوان یک بزه قبیح و نابخشودنی و خیلی خطرناک تعریف شود.