به قلم دامنه. مسائل دین و جامعه: اعلَم و اقدَم حُکما. به نام خدا. سلام. چندی پیش در کتاب "دینها و کیشهای ایرانی در دوران باستان" که چکیدهای است از کتاب "ملَل و نحَل" ابوالفتح شهرستانی (متولد ۴۷۹ در نساء نیشابور و درگذشتهی ۵۴۸ در همان جا) مطلب مهمی خواندهام که حیفم آمد چیزی ننویسم. از جمله در صفحهی بیستم آن. پادشاهان عجم (فارس و غیر عرب) همه بر ملت ابراهیم (ع) بودند و همهی مردمی که در زمان هر یک از آن پادشاهان در شهرها زندگی میکردند بر دین پادشاهاشان بودند و پادشاهانشان را نیز مرجعی بود، یعنی موبذ که اعلَم و اقدَم حُکما بود. به دستور او کار میکردند، با او مخالفت نمیکردند، جز به رأی او عمل نمینمودند، و او را بزرگ میدانستند.
نکتهی روز هم بگویم: با تلخی بسیار باید گفت در جوامع جدید با القائات دنیای بی در و پیکرِ انفجار اطلاعات، چیزهایی را روی مغز افراد به چرخش درمیآورند که کمترین زیان آن حالت انکاری همهچیز حتی باورهای قطعی و یقینی است. دنیای نو، زیر انبوه پیامرسانها در حال لِه شدن است. کافیست کسی پایهی فکری قوی و عقبهی مطالعاتی نداشته باشد، هم صددرصد درین فضا خواهد پژمُرد، هم روح و معنا در او میرانده میشود، و توان تفکر و عقلانیتش تکیده و خشکیده و پوکیده میشود. اگر فرد به پیام دین نپیوسته باشد، راحت از راه به در خواهد رفت و یک وقت سر راست میکند که میبیند به پوچی کشانده شده است. مطالعه و تفکر دوای مورد وثوق این دنیای وارونه است.