نبرد یهود با اسلام
به قلم دامنه: به نام خدا. من در این پست، چهار نکته از کتاب «۵۵۵» نوشتهی شمسالدین رحمانی را به اشتراک می گذارم. این کتاب ۵۵۵ سال نبرد میان یهود و اسلام را بررسی کرده است، یعنی از سال ۸۵۷ هجری قمری تا ۱۳۶۸ خورشیدی. از فتح قُسطنطنیه (اسلامبول) به دست سلطان محمد فاتح عثمانی تا رحلت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی.
عکس از دامنه
در ص ۱۷۴ آمده است : یهود از یک طرف قصد نفوذ در جوامع را دارد و از سوی دیگر با روحیۀ نژادپرستانه، نه خود به دین های دیگر در می آید و نه دیگران را به مذهب خود می خواند و راه می دهد. لذا راه کار برای مقاصد خود را در ساختن فرقه های مصنوعی و دست ساز [مانند فرقۀ بهائیت] یافته است.
در ص ۸۲ : دولت انگستان پس از پایان جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۶ اعلان کرد که زمینه برای ورود یهودی ها به فلسطین فراهم است.
در ص ۸ : یهود با سازماندهیِ مهاجرتِ حساب شده، آمریکا را در اختیار گرفت تا در قرن بیستم، مرکز قدرت خود را از انگستان به آمریکا منتقل کند. یهود در اندیشۀ سُلطه کامل بر دنیا است.
در ص ۱۲۰ : یهودی الاصل بودن محمد علی فروغی به علاوه نقشی که او در جهت مطامع انگلستان بازی کرد، موجب عکس العمل هایی شد که به خصوص، پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه، و در یک سال آخر عمر فروغی در داخل و خارج کشور شنیدنی است. مثلاً شاعری در مذمّت محمدعلی فروغی می گوید:
وطن به باد فنا رفته است و هموطنان
گرسنه اند و پریشان، برهنه اند و فقیر
بیا که صوفیِ ما ترکِ گوشه گیری کرد
دوباره باز نموده است مکتبِ تزویر
رفیق قافله بودن شریک دزد شدن
که این نشانۀ عقل است و دانش و تدبیر
نشیمن تو نه این کُنج مِحنت آباد است
تُرا ز کُنگرۀ عرش می زنند صَفیر
برای ملت خود شعرِ خواجه می خواند
غذای روح به ما می دهد نخست وزیر
چنان ریا و تظاهر نمود و شُعبده کرد
که پادشاه جوان شد مریدِ صوفی پیر