به قلم دامنه: به نام خدا، هر گاه اهل فن خواستند رژیم پهلوی را با انقلاب اسلامی مقایسه کنند دست‌کم دو مسئله را از ذهن خود پنهان نکنند.

 

۱. ابزار روز؛ که زندگی فرد را اساساً دستخوش تغییر (چه فساد، چه آباد) می‌کند. به‌یقین، ابزار امروز از ابزار عصر پهلوی فوق‌العاده بیشتر و متنوع‌تر و پیچیده‌تر و حتی خطرناک‌تر شده. و همین زندگی مردم را در امروزه‌روز زیرورو کرده است. ابزار و نوآوری‌های آن، هم می‌تواند آدم را به درّه! پرت کند و هم می‌تواند به قله رسانَد.

 

۲. از آنجا که غرب چرخ‌دنده‌اش زودتر از جاهای دیگر چرخیده و حتی با روغن کشورهای غارت‌شده چرب شده، طعم زندگی آزاد و رها در سایه‌ی آزادی رهاشدگی را بیشتر چشیده و همین موجب می‌شود چشم غرب‌زدگان به آن فرهنگ زودتر دوخته شود و به تقلید از آنان درآیند. اینک آنچه جامعه را فسادپذیرتر ساخته ناشی از همین رشد فساد در غرب است که ایرانی‌جماعت را بعضاً به سمت خود کشانده است. در دوره‌ی پهلوی سطح اروپا همان حد بود که در خیابان‌های تهران بازتاب داشت. هر چه اروپا با رشد ابزار، زندگی خود را تغییر می‌دهد و واژگونه می‌شود، جوامع هم با خاطر وجود عناصر مبلّغ فکر و فرهنگ غرب، به آرایش آن در می‌آیند، البته همواره این تعداد اندک‌اند اما جولان دارند.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2318