آیتالله مروارید، ابوترابی، استالین
آشناییهای گذرا (۱) آیتالله حاج شیخمهدی مروارید. از عالمان پرهیزگار. استاد درسهای خارج فقه و اصول حوزهی علمیهی مشهد مقدس. نمایندهی آیتالله العظمی سیدعلی سیستانی در مشهد. عضو شورای عالی حوزهی علمیهی خراسان. فرزند مرحوم حاج میرزا حسنعلی مروارید از علمای شهیر و عارف زاهد شهر مشهد مقدس.
یادآوری: مسجد ملاحیدر در خیابان شهید سیدعلی اندرزگو جلوتر از بابالجواد حرم رضوی (=خیابان خسروی) از پایگاههای دینی و فرهنگی ایشان میباشد.
توضیح: من و دوستان در زیارت رضوی، توفیقِ نمازگزاردن در مسجد ملاحیدر و اشتیاق و اقتداء به نماز جماعت این عالم وارسته و پارسا را داشتیم.
اشاره: در مسجد ملاحیدر -که از معماری قابل توجه برخوردار است- تکبیر آخر نماز در همان گفتن سه اللهاکبر است، نه مانند مساجد ایران، که به دنبالهی نماز چندین شعار دیگر، تعقیب میگردد! و شاید هم ترغیب!
******
آشناییهای گذرا (۲) مرحوم حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی وقتی در اسارت حزب بعث عراق بود، مورد شکنجه قرار گرفت. روزی از سوی سازمان صلیب سرخ جهانی نمایندگانی به اردوگاهها اعزام شدند به جستجو بپردازند. دیدند سربازان با اشارهی ایشان درین باره لب نمیگشایند. صلیبیها دریافتند ابوترابی برای اسیران وجاهت و محبویت و رهبریت دارد، رفتند پیش او. اما ایشان با کمال تعجب اصل شکنجه توسط بعثیهای عراقی را در اسارتگاه رد کردند.
فرستادن صلیب که رفتند افسر عراقی، آقای ابوترابی را به دفتر بردند و پرسیدند: چرا نگفتید شکنجه شدید، ترسیدید؟ جواب ابوترابی جالب است و تکاندهنده و یک دنیا درس و کلاس اخلاق و آموزهی قرآن و مروت:
گفت نترسیدم. من به امر خدا نگفتم شکنجه شدیم. زیرا قرآن فرمود «مسلمان شکایتِ مسلمان را نزد کافر نمیبرد.»
روح فرازمند ابوترابی که به سیدالاسرا مشهور شد، آنچنان اهتزازی داشت که افسر شکنجهگر را وادار به تعظیم نمود.
نکته: احتمال میدهم شهید چمران با آن حالات عرفانی که داشت و به فرمودهی امام «شرف را بیمه کرد»، در شکلدهی روحیات مرحوم ابوترابی نقش داشت؛ چونکه آنها با هم در کنار هم در جبهه میرزمیدند. بگذرم.
******
آشناییهای گذرا (۳) : ولادیمیر لنین در سال ۱۹۲۲ دربارهی استالین چنین گفت: «استالین قدرت زیادی را به اختیار خود درآورده که به دلیلِ خشونت، ناشکیبایی، و دَمدمی مزاجیاش، قادر نخواهد بود از آن به نحوِ مسئولانهای استفاده کند.»
شرحی کوتاه: ژوزف استالین طلبهی علوم دینی کلسیا در گرجستان بود. بعد راهزن شد. بعد به حزب کمونیست پیوست و سپس جانشین لنین شد و طی سیسال میلیونها انسان را یا کشت، یا به سیبری تبعید کرد و یا مخفیانه سر بهنیست. مثلاً لئون تروتسکی را به مکزیک اخراج کرد و به دستور او با تبر به قتل رسید.
نکته: اساساً دَمدمی مزاجها، مُذبذَباند (=متزلزل، هر دم اینرو، اونرو)