درسی از آیت الله العظمی مرعشی نجفی: با برگهای اضافی کاهوها خود را سیر میکرد. مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل می کند: «زمانی که ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم، گاهی میشد که تا چهل روز اصلاً گوشت گیرمان نمیآمد بخوریم، خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمیشد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز کنیم؛ و گاهی آن قدر سرگرم درس بودیم که تا ۲۴ ساعت گرسنه میماندیم، ولی اصلاً توجه به این مسایل نداشتیم و آن زمانی که در مدرسه قوام در نزدیکیهای صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین -علیهالسلام- در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتم، با مرحوم آیةالله حاج سیدابوالقاسم ارسنجانی شیرازی که از علمای بزرگ شیراز بودند، همحجره بودم؛ ما گاهی گرسنه میشدیم و هیچ چیز نداشتیم بخوریم.
بعضی از اعیان و اشراف آن روز هم فرزندان خود را میفرستادند به نجف اشرف که درس بخوانند، ولی اینها معمولاً میآمدند و درس نمیخواندند و آش و پلویی راه میانداختند و عدهای هم از افرادی که دنبال دنیا بودند، دور اینها را میگرفتند و ارتزاق میکردند. گاهی اینها کاهوی زیادی میخریدند و میآمدند در کنار حوض و برگهای زیادی را میریختند در حاشیه حوض و ساقههای وسطش را میبردند و میخوردند. من و آن رفیق همحجرهام باهم میرفتیم این برگهای اضافی کاهوها را مخفیانه جمع میکردیم و با آنها سدّ جوع میکردیم و هیچگاه هم به خودمان اجازه نمیدادیم که برای کسی بازگو کنیم، ولی آنی از تحصیل و تدریس غافل نبودیم.» (منبع)