اخلاق و اقتصاد
پنجشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۱:۵۴ ب.ظ
به قلم جلیل قربانی: اخلاق و اقتصاد
۱- اخلاق فراتر از قانون است و برخی قانون را اخلاق نهادینهشده میدانند. اخلاق و انصاف در روابط انسانی، کاری پسندیده و مورد انتظار است. جامعه اخلاقی، ویژگی جامعه انسانی مطلوب است. این ویژگی تحت تاثیر غرایز انسان، گاهی اوقات نادیده گرفته میشود.
۲- شرایط اقتصادی باثبات، میتواند اخلاق را ترویج کند. اگر شاخص فلاکت (نرخ تورم + نرخ بیکاری) در جامعهای بالا باشد، افراد نگران حال و آینده خود میشوند و با غلبه غریزه بر اخلاق، احساس دلسوزی و شفقت بر خلق کمرنگ میشود.
۳- در شرایط بد اقتصادی، مردم نگران ریسکها و خطرهایی هستند که داراییشان را تهدید میکند و افراد احساس میکنند که فرصت کمک به دیگری را ندارند. در این حالت، افراد نیازمند بیشتر میشوند اما افراد کمککننده کمتر.
۴- وقتی فساد و رانت و امتیازگیری در اقتصاد برای گروهی فراهم میشود، فاسد نبودن، ضعف تلقی میشود، خودخواهی و بداخلاقی رواج مییابد. در این شرایط انتظار از خودگذشتگی، به صورت عام، انتظار درستی نیست.
۵- بنابراین ایجاد اقتصادی باثبات، نگرانی مردم نسبت به آینده را کاهش میدهد، پیامدهای اخلاقی به دنبال دارد و موجب میشود که مردم نسبت بههم با گذشت، انصاف و مدارا رفتار کنند. آمار جرم و تعرض به حقوق دیگران در بحرانهای اقتصادی بالاست، اما در شرایط خوب اقتصادی، کاهش چشمگیری دارد.
۶- اگر گفته میشود که نرخ بهره در کشور ما بالا و از نظر مردم نظام بانکی ربایی است، به دلیل آن است که نرخ تورم که معادل کاهش ارزش پول و قدرت خرید مردم است، بالاست. نرخ بهره در دنیا با نرخ تورم سنجیده میشود. اکنون نرخ بهره در دنیا کمتر از ۲ درصد است، چرا که نرخ تورم کمتر از این عدد است.
۷- سیاست، اقتصاد، حقوق، فرهنگ و دیگر الزامات اداره کشور دستاوردهای مشترک بشر است. باید بر مبنای تجربه کشورهای دیگر با بکارگیری دستاوردهای علمی در اداره کشور و بکارگیری روشها و ابزارهای مدرن، اخلاق را به قانون تبدیل و رعایت آن را نهادینه کرد.
۸- مثلاً امروزه شاهد هستیم که یک ابزار مدرن در خدمات بانکی مانند نوبتدهی موجب شده که تبعیض در بهرهمندی از خدمات حذف و سرعت و کیفیت بیشتر شود.
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/1941