به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. کسانی مانند من که اگر از دِه برخاسته باشند و در سن و سال من باشند و همچنان لذت ببرند که روستازاده هستند و اهل دیار دِه و قصَبه و هویت محلی خود را با اشتیاق پاسبان‌اند، به‌یقین از چارقد گوشه‌ی مادرشان خاطره‌ها دارند. چارقدِ روسری سفید وال هندی، که سرتاسر سر و دوش و بالاتنه‌ی مادران را می‌پوشاند و وقتی هم بر سر می‌کردند چنان به آنان می‌آمد و زیباروشان می‌ساخت گه گویی نور از روی‌شان تابانده می‌شد؛ آن وقت گوشه‌ی چارقد خود داستان داشت:

 

پول به آن گره می‌زدند. از پول سکه‌ای گرفته تا پول کاغذی نو و چروکیده. و اغلب هم این گره کِش می‌رفت، نه از بیرون، که از طرف خودِ فرزندان!

 

آدرس جایی (مثلاً مطب و راسته‌ی بازار را) که می‌خواستند بروند، لای آن جاساز می‌کردند.

 

موقع روضه‌خوانی ماه محرم اگر قند تکیه اضافه می‌آمد برای تبرّک هم شده آن را در چارقدگوشه می‌بستند و سپس به بچه‌ها به نیت بیمه  و شفا می‌خوراندند.

 

نون خشک (نون قندی به زبان شهری) مسجد و تکیه هم، همینطور.

 

مادران شهید و اسیر و مفقودالاثر که داستان‌شان بغرنج است؛ عکس پرِس طلقی یا پلاک جبهه و یا سربند یازهرا و یاحسین و یا سایر یادگاری‌های‌شان را چارقدگوشه محکم و سفت گره می‌زندند که با فرزندشان، با جگرگوشه‌ی‌شان پیوند نگسلند و هر آن با آنان نفس کشند و دم و بازدم گیرند. همین خیال، آنان را آرام نگاه می‌داشت.

 

تبصره: در خانواده‌هایی که شیخ و روحانی داشتند اغلب عمامه‌ی مستعمل را بُرش می‌کرده و چارقدش می‌ساختند. یاد همه‌ی مادران‌مان چه در قید ممات و آرمیده در خاک و چه در قید حیات و آراسته به کار و تلاش، گرامی و ستوده باد.

 

نظر حجت‌الاسلام محمدرضا احمدی:

سلام به طالبی عزیز. اول این که یاد باد آن روزگاران یاد باد. دوم این که پاک کردن اشکهای مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین با گوشه آن چارقدها را فراموش کردی... سوم این که با ظهور نسل جدید، متاسفانه آن چارقدی که در آن زمان از آن نور معنویت ساطع بود، اکنون جای خود را به شال و روسری هایی داده که از بعضی از آنان آتش می بارد. هیچ چیزی را نمی توان به آن گره زد، حتی حیا و غیرت را... چهارم این که توصیف و یادآوری زیبایی بود... ممنون.

 

چارقد مادر شهید

از شهیدآباد (تروجن) بهشهر

روستایی با ۵۱ شهید و ۸ آزاده و ۱۸۷ جانباز

 

دامنه: سلام استاد ارزشمندم جناب احمدی. یادآوری جالبی بود. بله پاک‌کردن اشک یادم نبود. این هم به کارکرد چارقدگوشه اضافه شد. تعبیر تکاندهنده‌ای نیز به کار بردی که امید است پوشش و حجاب ازین هم شُل‌تر نشود. اگر امروزه آن مادران قدیم بودند، مثل مادران عزیز این میهن به جای ماسک در برابر ویروس کرونا از چارقدگوشه استفاده می‌کردند. ممنونم که بر طبع شما نشست.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1976