به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. نمی‌دانم (داشتم مثل علی شریعتی می‌نوشتم "پس از مرگم چه خواهد شد...") ولی فوری برگردم سرِ خط؛ خواسته گفته باشم این روزها درین روزگارها "میزِ ایران" خیلی جاذبه‌دار گردیده که به نقل روزنامه‌ی "بازار و کسب و کار"  (۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ) وزیر اطلاعاتِ "دولت دستور! رئیسی" حجت‌الاسلام سیداسماعیل خطیبی، خطابه‌ی خاصی داشت خاص خواص. کجا؟ میان عالی‌فرماندهان میدان. سیداسماعیل که دیری اینجا -قم، اطلاعات این شهر ما را ریاست می‌کرد- و سپس به کابینه در پاستور کنار میدان حُر !!! جلوس وزرات نمود به سپاهیان گفت ۵۰ میزِ ایران توسط ۵۰ سرویس (=وقتِ کار) ایجاد شد. (عکس مندرج در بالای متن) سرویس (=وقتِ کار) عبارت رایج دست‌به‌دست در جامعه‌ی اطلاعاتی و جاسوسی و ضدجاسوسی است. میز هم تعیین اولویت آن سرویس. این که ایران بدین میزان از اهمیت خیز برداشته که ۵۰ سرویس جاسوسی جهان، ۵۰ تا میزِ ایران راه بیندازند، نشان دست‌کم سه چیز است: رصد. سد. سرَک.

 

 

رصد: ایران رصد می‌شود چون دو چیزش برای قدرت‌های بازیگر سودمحور، مسئله‌ی روز است: یکی میدان‌داری نفوذ ایران در تحولات منطقه که ناشی از بارِ مذهبی تز ولایت فقیه است به حدی که مردم بیدار منطقه را گوش‌سُپار سیدعلی خامنه‌ای ساخته است. دومی دو برنامه‌ی یکم: تمدن‌سازی و بنای سبک زندگی معنوی در برابر زندگی هرزگی بیهودگی بی‌عقیدگی (این آخری را روزی فاش‌تر می‌گویم) و دوم: همزمان، تصاحب فن و دانش نوین در رشته‌های حیاتی مثل هسته‌ای که "چشم تنگ دنیادار" و آزمند غرب آن را عین تز آپارتاید، صرفا" و منحصرا" برای سپیدپوستان! می‌خواهد.

 

سد: وقتی رصد می‌کنند دقیقا" می‌بینند که ایران با هدایت‌های مردی فوق‌العاده دانا یعنی حضرت آقا -که بیش از تمام شاگردها از استاد و مراد و مقتدایش مرحوم امام، صفات کسب کرده و کشورداری را با هوشمندی بی‌نظیرش وارد و مسلط است- منافع خود یعنی موبورهای آپارتایدصفت! را در خطر می‌بینند که اگر دستِ ایران را نبندند، این "مَرد" با شتابی فزاینده از همین مقام پنجم قدرت جهان، به مقام سوم قدرت خواهدش رساند و آن وقت کار برای غارت، نه اندک که به‌شدت زار و حتی مسدود می‌شود. نیجر را ببین که دستِ فرانسه را از غارت در عصر نوین، بُرید.

 

سرَک: در رصد و سد، دیدند که تقریبا"شکست خوردند؛ عامیانه‌اش: رَکَب خوردند (=فریبِ کسی را خوردن؛ فنی در کُشتی ایران باستان) ازهمین‌روی، رو آوردند به سرَک. که حقیقتا" خطرناک است. در سرَک (که فنی اطلاعاتی آن "نفوذ پنهان" نام دارد) سعی می‌شود سبک زندگی مردم یک جامعه و سرمایه‌ی تمدنی دینی و عُرفی آن را، در تصرف خود درآورند تا با تغییر زیربنا، روبنای آن مردم را نابود و دستخوش آفت و سرانجام آماده‌ی مسخ کنند.

 

بنده -دامنه- برین نظرم که ۵۰ میز ۵۰ سرویس، درین فاز یعنی سرَک، سرمایه‌گذاری شدیدتری کردند چون سرپِل‌های رایگان‌تری در فضای پراکنش خبر پیش روی خود می‌بینند؛ کسانی که آسان حاضرند تبار تمدنی اسلامی و حتی ایرانی را ترک و به نقاشی بزَکی غرب درآیند و حزب و محفل و روزنامه‌ی خود را راحت در آخیتار افرای قرار دهند که عمق جامعه را فقط به اتکای آرزوی خود تفسیر می‌کنند. ولی آنان در آن ۵۰ میز و اینان در ۵۰ هزار و اندی میز، دیر آموختند که این ملت مذهبی و پای در بُد (=چکمه) و سر برابر هر بُت، هم دعای شدیدالقُوی برای دفع بلا را بلدند و هم فن ردِّ سرَک را. دوستداران میهن و دین بیاییم سرَک دشمن را عین رصدشان، سد کنیم و نگذاریم آنان از میان میهن‌مان سربازگیری کنند، با "رُخ" و "اسب" توسن، کیش مات‌شان سازیم. بگذرم. دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2347