پاسخ دامنه ::
،،
خ.. خوبم، ه... شرافتمندم، خ... م... شه...م سلام. در پاسخ به آقای قاسم بابویه در صحن مدرسه فکرت، چقدر خوب و با ادبیات درست و منطقی و در عین حال زیرک وارد عمل شدید. من هم پشتیبانت خواهم ماند. تا ببینم چه واکنش نشان میدهد.
متن قاسم بابویه در مدرسه کرد که به من طعنه زد:سلام انشاالله که نبوده است اگر زیاد در باره او صحبت شود آقای مدیر اسمش را عوض می کند اسمش را به نام رزمنده مظلوم تغییر خواهد آن موقع برای ما گران تمام می شود
جواب قاسم بابویه به عضو مدرسه:سلام ببخشید همه شهدای ما مظلوم هستند شما بفرمائید کدامشان مظلوم نبوده تا جواب شما داده بشه تفکر بعضی ها به جز تفرقه چیزهای دیگری فکر نکنم باشه اولین بار در خصوص این شهید چنیین لفظی بکار برد فردی بود به نام محمد حسین اهنگری از اعضای سازمان منافقین بود در آنجا هم برایش نوشتم این یک تفرقه پیش نیست ببخشید که مطلبم برای ما خوشایند نبود سپاسگزارم از لطف شما با نگرانی بنده یقین داشته باش برای ما شهیدی با شهید دیگر فرق ندارد این یک تفرقه پیش نیست
دارابی هستم درارابی نیستم
جواب دامنه به قاسم بابویه جناب آقاقاسم بابویه رفیق محترم سلام
اول در دیروز و امروز لازم ندیده بودم به آن نوشتهات که از مدیر مدرسه هم حرف به میان آوُرده بودی، پاسخ دهم. اما حالا که کمی بیشتر دیدگاه خود را روشنتر بیان کردی، لازم دیدم نظرم را بنویسم:
اول توافقاتم بر سر دو حرف خودت:
۱. من هم مانند خودت معتقدم تفرقه بد است.
۲. من هم مانند خودت باور دارم شهدا همه مظلومانه در جبهه شهید شدند.
اما با بقیهی این دیدگاهات، نظرم فرق دارد. بیان میکنم:
۱. تمام شهدا مظلوم شهید شدند، اما با شهید ابراهیم عباسیان در محل، در نظام، در بنیاد شهید، در مسجد و تکیه محل و حتی در قبرستان، رفتاری رخ داد که ظلم به آن شهید بود. این بود که نام شهید را «شهید مظلوم محل» گذاشتم.
۲. من نخستینبار در مراسم هفتم مرحوم محمد دارابکلایی در نزدیک دو دهه قبل در مزار دارابکلا نام شهید شهید مظلوم ابراهیم عباسیان را با افتخار بردم که کسی جرأت نداشت با جو بد محل، عنوان «شهید» روی آن شهید دفاع مقدس بگذارد.
۳. کمکم این مسئله حل شد و عکس شهید و نام آن شهید در لیست ۱۹ شهید محل قرار گرفت. سیر این کار هم زمان زیادی برد.
۴. چه با پیکرش در تشییع، چه با محل دفنش بیتردید در محل رفتار بد صورت گرفت که پیشگاه خدا باید شرم شود.
۵. صدام به همهی شهدای ما ستم کرد، ابراهیم عباسیان هم یکی ازین شهدا که توسط ارتش بعث صدام شهید شد. اما علاوه بر صدام، با این شهید در محل ظلمی شد که تاریخ سیاسی دارابکلا هرگز آن را فراموش نمیکند.
۶. نه فقط ابراهیم عباسیان شهید مظلوم است، مادر مرحومش هم مظلوم بود که سالها صبر ورزید و خون جگر خورد که اسم و عکس فرزندش که در جبهه شهید شد، در مجالس عمومی مسجد و تکیه بدرخشد. اما همه میدانیم این طول کشید.
۷. همه باید با خود پرسشگرانه مواجه شوند که چرا قبر این شهید با فاصلهی معنادار از قبر ۱۸ شهید دیگر قرار گرفت. داستان این ظلم، محفوظ است و قصد بازگوکردن مجدد ندارم. همین دو تا عکس اثبات میکند با آن شهید مظلوم چه شده بود.
۸. آنقدر جو محل پلیسی شده بود، من وقتی سر قبر شهید ابراهیم عباسیان میرفتم عرض ادب و فاتحه در پروندهام گزارشی فرستادند که فلانی یعنی من میرود سر قبر ابراهیم عباسیان. در حافظهی تاریخ محل که دستکاری نمیشود کرد.
۸. نجابت و شکیبایی تمام اعضای خانوادهی شهید مظلوم ابراهیم عباسیان در برابر رفتار کج محل آنقدر زیاد بود، هر آدم اهل آخرت را شرمسار میسازد که اینان چه انسانهای صبوری هستند.
۹. خودت آقا قاسم هم برادرت شیخ حسن شهید شد و هم در جبهه سرفرازانه بودی، اینک هم اگر این دیدگاه را داری، نمیگویم دست از آن بردار، اما حق آن است که پذیرفته شود با آن شهید و خانوادهاش بسیار، بد رفتار شد. چه انکار کنند، چه اعتراف. اما این خانواده منش صبرشان همه را شگفتزده ساخت.
۱۰. آنچه در نوشتهی یک همکلاسی محترم و شریف مدرسه فکرت خطاب به جنابعالی آمد، سخن حقی بود که بر قلم وی جاری شد. من از ایشان تشکر میکنم درین مبحث به بیان نظر اقدام کرد.
۱۱. آقای محمدحسین آهنگر هم اگر به نظر شما اولینبار لفظ مظلوم را گفته باشد، باز نیز حق یک شهروند است که حرفش را بزند، کسی اختیاردار کس دیگر نیست. اما مظلوم برای شهید ابراهیم عباسیان را اولینبار خودم گفتم و در سپس در سال ۱۳۹۷ نیز در همین صحن مدرسه فکرت وقتی یکی از پرسشهایی که سنجاق کرده بودم تا بحث شود، باز لفظ مظلوم را درج کردم. هر بار هم خواهم نوشت، در سایتم دامنه نیز بارها نوشتم.
۱۲. تفرقه بد است، قابل انکار نیست، اما روشنگری و نقل تاریخ تفرقه نیست، نشانه است. درس است. عبرت است. علم است. اصلاح عمل است.
با احترام به بحث، بحثکنندگان، و تمامی شهیدان
۹ ، ۷ ، ۱۴۰۳ ابراهیم طالبی دامنه دارابی
جواب عضو مدرسه به قاسم بابویه: سلام متوجه نشدم محمد حسین اهنگر ومنافقین چیه لطفا مطالبو بیشتر باز کنید. سلام ببخشید نه بودم نه دیدم و نه لازم هست بدانم من اولین از زبان یکی از اعضای سازمان منافقین شنیدم حالا حرف جنابعالی هر وطن می تواند هر حرفی بزند فرق داره تا عضو یه سازمان تروریستی و جنایت کار که خودشان قاتل چندین هزار نفر از مردم وطن هستن شما از اول شجاع و نترس بودی اوریم
،،
جناب آقا قاسم بابویه رفیق محترمم سلام. سپاسگزارم که دست به پاسخ زدید و برای این کار وقت گذاشتید. من با بخشی از این نوشتهات موافقم. چرا؟ چون من هم سازمان تروریستی رجوی را سربازان کودنِ صدام حسین میدانستم که حاضر شده بودند برای صدام سرباز شوند و با رزمندگان ایران بجنگند و حتی «فروغ جاویدان» ایجاد کنند با کشتار وسیع مردم و رزمندهها از مرز تا کرند غرب و تنگهی چهار زبَر، که تا حدود ۴۵۰۰ نفر شهید شده بودند. ترور هم در داخل حکومت راه انداخته بودند. رأس همه، بزرگانسان ایران شهید آیت الله دکتر بهشتی مغز متفکر را از انقلاب و مردم گرفتند.
اما در مورد آقای محمد حسین آهنگر آنچه شما میفرمایی با آنچه من الآن میگویم متفاوت است:
۱. محمد حسین آهنگر سال ۵۶ و ۵۷ در انقلاب خصوصاً محیط محل، نقش بارز داشت. انکارکردنی نیست این حضورش.
۲. گرایش به سازمان مجاهدین خلق اولیه پیدا کرد و هودار بود. که شما میگویی: «عضو». فرق است میان عضو و هودار.
۳. در درگیری خیابانی ساری در سال ۶۰ زخمی و دستگر شد. هم در بیمارستان جراحی شد و هم در زندان حبس خود را کشید و سپس آزاد شد.
۴. آنچه سازمان تروریستی رجوی دچارش شد، محمد حسین از آنان فاصله گرفت و عقاید انتقادی خود را مستقلاً ادامه داد.
۵. همین الآن فرق او با من و یا تو چیست که من و تو هر دو به نظام انتقاد وارد میکنیم، او نتواند انتقاد کند؟ خون من و خون خودت رنگین و شیرین که نیست! او شهروند است، حق دارد هر جور عقلش اقتضا میکند باشد.
۶. محمد حسین آهنگر با آن که موضع انتقادی دارد، اما برای من یک رفیق اول انقلاب است، ابای هم ندارم با او بحث کنم، چه بخواهد نقد کند و چه بخواهد نظر دهد. او بارها شنیدم از خودش که بهشدت از ایجاد براندازی و خشونت مخالف است.
۷. دلیلی نمیشود محمد حسین مخالف یا منتقد حکومت باشد، و من از جامعه بترسم با او حرف نزنم. من با جن هم اگر دیده شود، و بخواهد با من بحث کند، ابا ندارم، محمد حسین که یک هممحلی و رفیق است. دیدگاهش فرق دارد؟ خب، داشته باشد. مگر ما انسانها کنار هم آجُریم؟! انسان یعنی هر کدام یک عقل.
۸. انتقاد به هر کس داری، اشکال ندارد، صحن آزاد است. اما چون تفرقه را بد میدانی پیشنهاد میکنم یک بار هم شده با محمد حسین بنشین حرف بزن. ببین تو ضدانقلاب تری! یا او؟ اتفاقاً تو خیلی هم به نظام انتقاد داری، خیلی هم خوب است. مگر انتقاد به چندین دولت این نظام، انتقاد نیست؟ خوب شما دولتها را انتقاد میکنی، حق هم داری، محمد حسین هم نهادها یا مجلسها یا هر جای دیگر نظام را دلش خواست انتقاد کند، بکند. واقعاً انتقاد را من یا تو بکنیم ثواب دارد! ولی دیگران بکنند عِقاب؟!
من به افراد به خاطر حقوق انسانی و پایهی طبیعی زیست زندگی نگاه و ارتباط دارم. هیچ انسانی را مستحق قطع رابطه نمیدانم. این جهانبینی من است. میان من و محمدحسین رفاقت حاکم است، اما سرِ مسائل مختلف ممکن است تفاوت داشته باشیم.
محمد حسین در مدرسه فکرت از همان اول تاسیس حضور داشت. وقتی تلگرام وتو شد. من روی ایتا بسترسازی کردم، باز نیز دعوت فرستادم برایش که در مدرسه وارد شود. هنوز هم اختیار با خودش است. اگر بخواهد وارد شود. چون من تمام افکار محل و ایران که مرتبط بودم، در مدرسه دعوت کردم.
جواب قاسم بابویه به متن من:
با عرض سلام و ادب خدمت اوریم عزیز در بند ۵ بنده از دولتها انتقاد داشته و دارم نه از نظام مقدس جمهوری اسلامی که اینها خواستار بر اندازی هستند بند ۶ انشاالله دوستی شما تا ابد باقی بماند فکر نکنم هم به کسی ربطی داشته باشه بند ۷ بنده در خیلی از جاهای دیگر هم گفتم که ابراهیم تنها کسی هستی ابای هم از کسی نداری این شجاعت شماست بند ۷ بنده مقلد امام هستم منافقین بدتر از کفارند بهر مطلبی که گفتی این دوست دیرین شما سال ۵۶ و ۵۷ داخل سازمان بوده است پس ضد انقلاب معلومه در غیر این صورت جای شهید و جلاد را عوض کردنه کسی هم نگفت با دوستت قطع رابطه کن هر شخصی راه خود بلد هست می رود ببخشید شاید نتوانستم مطالب را خوب به عرض تان برسانم امیدوارم بتوانید جواب ۱۷۰۰۰ شهیدی که مظلومانه به دست این دوستان رفیقتان شهید شدن را بدهند.
نظر رسیده به دامنه از عضو مدرسه فکرت: «از خواندن یادداشت شریف، روشنگرانه و ارزشمند جنابعالی لذت بردم.»