منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

زندگی و جنگ شهید مصطفی کلهُری

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۵۲ ق.ظ

امیرِ خط‌شکن وقتی به خواستگاری رفت! نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام محضر هر شرافتمند. آن شب ۸ یا ۹ کیلومتر دویدیم تا به یک منطقه‌ی آبی رسیدیم، با لباس از آب گذشتیم، درحالی‌که تا چانه‌ها را آب گرفته بود. رسم بود موقع گرفتاری می‌رفتند پیش سیّدها که: آقاسیّد! ما را حلال کن! امیرِ خط‌شکن هم، همین کار را می‌کرد. او وقتی به خواستگاری رفت دختر آمد جلوُ گفت: این!!! آمده خواستگاری من؟! گفتند بله. گفت: من زنش نمی‌شم! جوابم نه است؛ این برادرم را بُرد شهید کرد! من زنِ این نمی‌شم! او زاده‌ی ۱۳۳۸ پامنار (=جایی در آذر چهارمردان قم که مناره‌ی بلند یا همان مؤذّن‌خانه دارد) است. پدربزرگِ او درویش‌مسلک آباده‌ی شیراز بود. پدرش هم نقّال (=افسانه‌گو و پرده‌خوان) ولی در مساجد، مداح بود؛ انقلابی هم. سال ۱۳۵۵ حتی در خانه عکس امام خمینی بالای اتاقش نصب بود که شاه اگر می‌فهمید کمترین تاوان، اعدام بود. علاوه بر عکس امام، رساله‌ی مرحوم امام هم داشت

 

 

جالب این که امیرِ خط‌شکن در جبهه‌ی جُفَیر (جایی که منُ آق سید عسکری شفیعی برادرِ شهید آق سیدجوادآقای آق‌اسدالله و حاج شیخ احمد آهنگر تابستان طاقت‌فرسای سال ۱۳۶۲ آن جا بودیم) اطلاعات شناسایی بود. او از کسانی بود که برخی از واژه‌های جبهه را می‌ساخت. می‌گویند لغتِ "فَلَقی"ها را او ساخت. اشاره‌ای بوده است به رزمندگانِ نمازشب‌خوان جبهه که سحر را با عبادت و نمازشب و بیدارباشی، به فلَق (=سرخیِ صبح) وصل می‌کردند و هی ویرّه ویرّه (=وفوروفور، زیادزیاد، پشتِ سرِ هم، تُندتُند) نماز می‌خواندند و صدالبته راز و نیاز می‌نمودندُ هزاران بار نزدِ خدا، ناز! امیرِ خط‌شکن را اما نمی‌دانم نمازشبی بود یا نه. ولی هر جا خط‌شکن لازم بود، گردان او (=گردان سیدالشهداء ع لشکر هفده علی بن ابی طالب ع قم) حاضر بود، خودش هم در جلو. آخرش هم در شرقِ دجله در عملیات بدر در ۲۵ اسفند ۶۳ شربتُ شهدِ شهادت نوشیدُ رفت. مصطفی کلهُری را می‌گویم؛ شهیدی که نامش بر یک خیابان قم هم گذاشته شد. درود بر او اینک غیوران غزه. دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2397

نظرات (۴)


سلام آقا ابراهیم. من درعجبم شما گرداگرد شهدا بودی ولی شهید نشدی 🙏

حجت رمضانی

آق حجت سلام. دو علت دمِ دستی‌اش این بود

۱. من شربت شهادت را دوست نداشتم! تلخه می‌زد! چون هنوز چشش ازدواج را نچشیده بودم اون مقطع. هم‌سرنوشتِ حضرت قاسم س هم دوست نداشتم بشم!

۲. من مثل برخی حیوانات که موقع حمله، بر تن‌شان بویی می‌مالند که لو نرند، عطری می‌زدم که ضد ضرب بود. عین راسو که استراتژی تدافعی دارد، می‌دونی که کدوم نوع راهبُرد را می‌گم. راسو هم از خودش بویی (=بخوان: گَند) متصاعد (=بلند) می‌کند که هیچ جُنبنده‌ای وِن حِوالی هم نَتوندِه نزدیک بَوووووشه. حالا فهمید حجت، حجتِ علت عدم شهادت مرا؟ کشکولی شد لابد. درود که آمدی گپ زدی زیر این پست.

سید موسی صباغ : سلام آق حجت. وه [ابراهیم] حاج آق علی فامیل هسه. اتا دعا ونه وسه بنوشته که همه تیر و ترکش کمانه کارده یه طرف دیگه.

جواب این موشک را دارم برات آق موسی سید رزم و بزم ما... صبر کن می‌آم.

آق سید موسی سلام. قشنگ بود موشک. خرج (= مواد منفجره‌ی تی. ان. تی) آن هم زیاد بود و موشک رسید به من. اما بعد؛ موشک عمل نکرد. چون من حرز امام جواد ع بستم تنم و از عم‌شی‌ام دعایی نداشتم! پدرم خادش دعانویس! بود برای مُرسمی‌ها وقتی دعا می‌نوشت حتی جیکا هم دیگه نمی‌آمد بینج مُرسمی‌ها را بخوره! یکراست می‌پریدند بینجسّون اوسا. ولی طنزت جالب بود، فکر من نرسیده بود این. اولین همرزم من سال ۶۱ هم سیدکاظم بود، اخوی‌ات که مرا از شهادت حتمی در کمین نجات داد و امروزه عمرم را مدیون اویم. ۶۰ شدم! ولی هنوز دنیا را سیرسیر نچشیدم! بگذرم. ۱۵۵ سال عمر طلب دارم!

خدمت سید بزرگوار و معلم ارزشمند ما اقای صبّاغ سلام علیکم، حقا اشاره دقیق و لطیفی داشتید هیچ بعید نیست رئیس ما فامیل ارجمند آن سید والامقام مرحوم حاج آقا علی رحمةالله علیه بود دعایش هم قوی‌تر و اثرگذارتر بود البته دلیل دارم خدا رحمت کند اموات شما را مرحومه والده ما می‌گفت تو زنده ماندنت را مدیون دعای حاج آقا علی هستی آخه دو برادر قبل از من فوت کرده بودن ، ببخشید خواستم صبح آدینه..... به امید فتح و پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی بر جبهه استکبار جهانی ، ان شاءالله.

علیرضا ربانی

درود خدا بر شهدا، بویژه شهید کلهری،سلام بر امام زادگان عشقبه زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...
جناب صادقی سلام. از حضور و نظرت ممنونم. آمین. شهدا از خود پیام گذاشتند، کشف آن پیام‌هاست که ما را بیدار و در راه نگه می‌دارد.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">