دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

گفتگوهای تاب و طاقت

شنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۱۸ ق.ظ

۱ ٫٫
تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! چه داری برای امروز؟!

 

طاقت: سلام تاب! عاشورا احیای عظمت محمد بن عبدالله ص نیز بود. آن که عبدالرحمان جامی درباره‌ی آن نبی ص گفت: «کعبه بی وی از بُتان پُرسنگ بود»!

۲۶ تیر ۱۴۰۳ عاشورای ۱۴۴۶ قمری

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

۲ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! محرم بر تو چگونه گذشت؟!

 

طاقت: سلام تاب! محرم منبع مکتب است. دیرباز، هم تعریف شدُ همْ تحریف، بلکه تحریفْ بیش. هم پخته می‌کند خام را، هم خام می‌نُماید پخته را! بسته به واعظُ ذاکر آن دارد. مخزن محرم، متناسب با عقایدم گذشت.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

دنباله‌ی این سلسله متن در ادامه‌ی مطلب: ↑↓

 

۳ ٫٫
تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! از ونس خبر داری؟!

 

طاقت: سلام تاب! ونس انزواگراست، یعنی خواهان ترک آمریکا از حضور در بحران‌های هزینه‌زا. تزش تقویت نظام کارگری آمریکاست. ترامپ کاندیدای حزب جمهوری‌خواهان، ونس را رو کرد؛ یعنی معاون اولش. می‌دانید که، مارتین هایدگر فیلسوف عصر هیتلری نظام آمریکا را توسعه‌یافته نمی‌دانست. ونس و ترامپ اگر ببرند، به اذیتْ آزارِ دنیا می‌پردازند. این پدیده را تا آبان، دقت وَ دنبال کن!

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۴ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! قلاده پلنگ چناران حق داشت یا باغدار روستای «فریزی» گلبهار؟!

 

طاقت: سلام تاب! پلنگ، قوچ، میش، موش در چناران خراسان رضوی فراوان‌اند و محیطی مشترک و اَنباز با انسان دارند. این باغدار روستای فریزی شهر گلبهار چناران، جایی رفت آب بر داشت که پلنگ هم از همان آبشخور آب می‌مکد. وحوش که جناح راست! و جناح چپ! ندارند، همه یکدست‌اند فقط سرِ طُعمهُ طَعام غُرنِه می‌کِشن! اخَص سر لاشهُ کنار توله. این پلنگ به مغز باغدار، شلیک نکرد عین خ. «بهشت»؛ فقط سر و دستش را مقداری خَش زد. درس از وُحوش را فراموش نکن تاب!

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۵ ٫٫
تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! شنیدی مانتیس امروز سوسْک گرفت؟!

 

طاقت: سلام تاب! آره، حتی دیده‌ام. مگر من ماهی‌ام که اساساً حافظه! ندارد؟! اگر مانتیس سوسک صید کرد، در عوض سوسک، آدم می‌گیرد! اینان هر چه همدیگر را بگیرند، قانونگراند؛ چرخه‌ی حیاتُ گردش روزگار را روی هم تیرهُ تار نمی‌کنند. تاب! بلدی لابُد اسم مانتیس در روستا تُورزَن است و در فارسی کلاسیک: اَخِندَک.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۶ ٫٫
تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! فرونشستِ دشت چه ضربه‌ای زد به دشت. ماجرا را می‌دانی طاقت؟!

 

طاقت: سلام تاب! آره که می‌دانم. می‌شود به دشتُ دَمنُ کوهُ کویرُ زیرُ زیرهُ سوهانُ نان بی‌قید بود. بزرگ‌زاده آقای سخنگوی آب خود گفت  ۶۰۹ دشت کشور ۴۲۰ دشت، ممنوعه‌ی بحرانی‌اند. و ۳۶۰ دشت دچار فرونشست شده است. می‌دانی چرا؟ چون مثلاً رفسنجان و یا مازندران هر کدام همه‌ی آب سفره‌ی زیرزمینی را می‌خواهند بریزند زیر پِسته یا پِچ، که بفرستند پایتخت تا بازار تجریش! مردم مرکز و پیرامون!را بچاپد. تازه این به کنار! از آب‌خوان‌های محیط ایران، حدود ۳۶۰ آب‌خوان، اثر فرونشست از خود بروز داده است! فاجعه است.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۷ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! آقای داوود میرباقری چرا از بین آن همه صحابه‌ی صالحه، سریال سلمان را می سازد؟!

 

طاقت: سلام تاب! معلوم است خُب، چون نقل است از سوی دانشمندان اسلام که حضرت سلمان س حدود ۱۰ عالِم و راهِب مسیحی را درک کرده است اما مسلمان شده است و از اهل بیت علیهم السلام گردیده است؛ یک ایرانی که داخل در بیت نبوی شد. آن صحابه‌ی پاک ایرانی را اَفقه اُمت و لقمان اسلام لقب داده‌اند. حتی به روایت حضرت پیشوای صادق ع ششمین امامِ هُمام (ر.ک: ص ۱۲۴ کتاب «راه خورشیدی») سلمان صوت و صدای فرشته را می‌شنید.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۸ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! دیشب شب شعر دیدمت! کدام شعر را در دلت نشاندی؟ نقد داری؟ یا قبول؟!

 

طاقت: سلام تاب! چطور تو وقتی ردیف جلویی هستی مرا که از عقب‌نشینانم دیدی؟! اونم تُ تاریکی! من این شعر را برگزیدم ولی: «بیا سوته‌دلان گِردِ هم آییم→←که دردِ سوته‌دلْ دلسوتهْ دانو». قبول نه نقد.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۹ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! از کل آیه‌ی۵۴ مائده کدام فرازش، چشمت را گرفته؟!

 

طاقت: سلام تاب! چه سؤال سختی. باید طوری جواب دهم که رمز و راز سؤالت را باز کنم. من دو فرازش را از چشم‌نوازترین جای قرآن می‌دانم: یکی «یُحبّهم و یُحبّونهُ» و دیگری «لَومةَ لائمٍ» این آیه را. چون عارفان دین‌شناس معتقدند دوستی خدا‌وند به انسان هنگامی به وجود می‌آید که انسان از الگوی پیامبر خدا ص تبعیت کند. خدا آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز خدا را دوست می‌دارند. چنین انسانی بیمِ سرزنش از سرزنشِ سرزنش‌کنندگان را هم ندارد. یادت باشد تاب! که ترقی سالک، پس از لطف خالق مهربان، مبتنی بر تلاش فردی است، نه صرفاً کار ثانوی ذکر و شرکت در مجالس رسمی جمعی. ۲۶ مرداد ۱۴۰۳

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۱۰ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! من که ماندم چرا با آن‌که در مصر، فراعنه حاکم بودند، قرآن اما به جای لفظ فرعون، از ملک استفاده کرد؟!

 

طاقت: سلام تاب! اتفاقاً این نشان شگفتی قرآن است. چون‌که سوره، داستان یوسف ع است. زمان آن پیامبر ع بر مصر فرعون‌ها حکمرانی نمی‌کردند. علت این بود مصرِ آن دوره، مورد تاخت‌وتاز خانواده‌ای از فرمانروایان بود که از بین‌النهرین به مصر هجوم برده بودند؛ عین هجوم ایلخانان مغول به ایران. بنابرین، لفظ ملک به جای فرعون درین سوره، صحیح است. فرعون‌ها به خاطر آن هجوم، به کرانه‌های مصر پناه برده بودند و منتظر بازگشت مجدد به قدرت بودند. همین قدر بس باشد به گمانم. ۲۷ مرداد ۱۴۰۳. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: قرآن‌شناسی، محمدمهدی فولادوند رحمت الله علیه، ص ۴۷۶  چاپ الست.

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۱۱ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! از سند ملی امنیت غذایی خبری داری؟! غذای ایرانی چی؟!

 

طاقت: سلام تاب! خُب چون ایران قبول کرد نظام اقتصاد‌ش برنامه‌ای باشد، سند ملی امنیت غذایی نیز چنین است؛ جالب و محیرالعقول این است این سند که به شکم ربط دارد، ۲۱۰ راهبرد دارد و بالای ۲۰۰ برنامه. هر ۱۰ سال، ۱۰ سال، این برنامه زمانبندی می‌خورَد. مثلاً سال ۱۴۱۲ طبق این سند باید یک برنامه‌ی ۱۰ ساله کاملاً اجرایی شده باشد. حتی رئیس دبیرخانه‌ی «شورای عالی سلامت و امنیت غذایی» یعنی آقای محمد اسماعیل مطلق گفت: «۸ استان کشور نیاز به بهبود وضعیت امنیت غذایی دارند؛ اینان: سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، کرمان و خراسان جنوبی». آشکارترش کنم تاب؟!؟ مثلاً همه موظفند به «ترویج و مصرف آرد کامل و نان کامل»؛ همان به قول‌مان: نونِ سبوس‌دار. که سبوسش معلوم نیست چگونه غیب می‌شود. من باری، در نانوایی سنگکی قم بودم. آنجا مردی که مدعی بود مطلع! است، ادعایی سمِج کرده بود، سبوس گندم ایران را یک باند به اسرائیل می‌دهد. و اسرائیل قصدش این است مردم ایران، آرد فاقد سبوس بخورند تا در درازمدت، مغز و فاهمه‌ی ایرانی آسیب ببیند. این ادعای آن مرد مطلع و معترض، شبیه جنگ نامتقارن را می‌مانَد. نقل هفت سال پیش است، نه الآن‌مَلآن. اللهُ علمٌ. ۲۸ مرداد ۱۴۰۳

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

۱۲ ٫٫

تاب و طاقت

تاب: سلام طاقت! روزنامه می‌خری این روزها؟!

 

طاقت: سلام تاب! نه، چون هم، هم‌قیمتِ پفک شد، هم، هم‌قدُقواره‌ی چیتوز. امروز ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ روزنامه‌ی خراسان یک ضمیمه زد در مورد دکه‌ی روزنامه‌ها که درین روزگار از رونق افتاد. خاطره دارم من: در شش شهر، من شیفته‌ی دکه‌ی روزنامه‌ها بودم: چالوس، ساری، نکا، قم، مشهد، مریوان. یکی از روزآمدترین روزانه‌کارهای من -که رزومه! برای زندگی شخص‌ام حساب می‌شود- همین دکه‌خوانی روزنامه‌ها بود. به این کارم هنوز عطر خاص در مشامم دارم. تمام تیترهای روزنامه‌ها، مجلات، ماهنامه‌ها را هر روز در جلوِ دکه‌ها دید می‌زدم، البته دو سه تا روزنامه را محال بود نخرم؛ سالنامه‌ی روزنامه‌ی کیهان وقت و ویژه‌نامه‌های نوروزی برخی روزنامه‌های مطرح پرتیراژ (=شمارگان) که ۱۰۰ در ۱۰۰ بی رد و برگشت. برای من دکه‌ی روزنامه از همه‌جای شهر دیدنی‌تر بود؛ حتی از شیشلیک با شکم دلیک. می‌شمارم: نکا، دکه‌ی کنار پل. ساری: سه دکه‌ی ساعت، خیابان انقلاب پنج برادر بابایی، میدان شهداء. قم: چهار دکه‌ی چهارمردان، صفائیه، چهارراه بیمارستان، حیدریان. مریوان: دکه‌ی خیابان مصلی. چالوس: دکه‌ی کنار بیمارستان مرکز شهر. مشهد: دکه‌ی خیابان شهید سید علی اندرزگو (=خسروی)

📝 : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2214
موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

گفت‌وگو

گوناگون

نظرات (۱)

۳۰ تیر ۱۴۰۳ ، ۱۸:۴۰ سید موسی صباغ دارابی
سلام آق مدیر
تلخی ملخی چچیه
تِه بخاطر مدیر بودن بتوندی فلِک هم هاکانی با همون مَلِس انار شیش یا کاندس شیش جه.
مه دل اوه نکنه ملس ترشی و با کاندس ترشی وه. هر دِه ره دارمه . اگه خوانی کاندس ترشی تِوِسه برسنم اونم مفتی.
هر سال دِسه کیلو سهمیه دارمه ییلاق جه مِوِِسِه رسِِنِنه.
اسا تِه تِک پِه بَجو..
مه عکس ره حمزه دانه پزشکیان بوینه در جا یکماه مره ریاست جمهوری ره اجاره دِنه.
پاسخ مدیر دامنه :
،،
سلام مجدد آق سید موسی
آقا واقعاً در مواجهه‌ی دو نفره -چه علمی، چه تنوعی، چه کشکولی- جانب همه‌چیز را مراعات می‌کنی. بنابرین این گفتارگونه را با تو به فراخور خواهم داشت.

۱. خرسندم قَرْ مَرْ در سینه‌ات نیست. پس خاطرم جمع گردید که تلخی هم اگر ناخودآگاه از قلمم زاده شد؛ سید موسی وقْعْ نمی‌نهد. ممنونم ازین دیالوگ.

۲. فلِک را خندیدم؛ خیلی‌هم. آق مرتضی غزلی هم‌دبستانی من تا مدیر دبستان می‌گفت: غزلی شلپت! مرتضی عین لینچان! می‌رفت حیاط دائی‌اش پدر شهید عارف‌زاده او و رفیقم حسن خالی (=شدند: عارف‌زاده) چندین شیش را می‌آوردند داخل کلاس. آق حمیدرضا عارف‌زاده پسر حسن‌آقا هست درین صحن. شیش بود تنِ دانش‌آموزان! خونُ خوندار می‌شد!

۳. چون خودت معلم، دبیر، مدیر دبیرستان بودی، فردا یک خاطره‌ی خواندنی از خودم خواهم نوشت. یادم نرود فقط.

۴. از ملس و کاندس تا پایین نوشته‌ات از خنده غش کردم. بذار ببندم. ادامه ندم. ممنونم. عکس را از حمزه می‌گیرم. اما سیاست میاست وارد نیستم و متوجه‌ی اجارهُ مِجاره نشدم! اصلاً مَنگ هستم در سیاست! ارادت: دامنه

عموحمزه سلام
تازه‌ترین عکس آق سید موسی را بفرس.
با احترام و ارادت: دامنه

بقیه‌ی نظرات و پاسخ‌ها!

نظرات (۹)

سلام جناب دارابی بزرگوار.

ان شاءالله همیشه شاد باشید. 

پاسخ دامنه ::
سلام جناب مرآت. ممنونم از الطاف شما. شادی و شعف شما هم آرزوی ما.

به به چقدر زیبا

پاسخ دامنه ::
سلام جناب آقای عباس شمس. مفتخرم به این نگاه شما. متشکرم آقا. سلامت و در امان خدا.
۱۸ آذر ۱۴۰۱ ، ۱۷:۱۴علی باقری کاکشی

سلام جناب دارابی 

مسئله فلسطین همیشه برای آزادی خواهان عالم مهم بوده و هست حالا چندین سال این جام در کشورهایی برگزار شد که ارتباط مستقیم با رژیم کودک کش اسرائیل داشتند ، حال برگزاری این جام در قطر زمینه شده که همه جهان حمایت از فلسطین را فریاد بزنند وحتی وحشت صهیونیست ها را در برگرفته و حتی جرات ندارند بگویند من خبرنگار اسرائیل هستم حتی بهشون گفتند زبان عبری هم صحبت نکنند این رفراندوم بزرگی بود برای بله فلسطین و نه به اسرائیل آن هم در اجتماع بزرگ جام جهانی فوتبال اما متاسفانه چشم عده ایی سلیبریتی کور شده و فقط خود تحقیری ملت را بلدند

پاسخ دامنه ::
سلام جناب آقای مهندس علی باقری کاکشی. از دانش و احاطه‌ی سیاسی شما در تبیین مسائل و نیز موضوع‌شناسی‌های خوب شما بهره می‌برم. چند پست از نوشته‌های‌تان در درگاه شما را خواندم. الحمدلله مسلط هستید. درین نظر هم حق مطلب را گفتید. آن چند فرومایه‌ی داخلی که خود را مثلاً چهره!! جا می‌زنند، از خیلی‌وقت پیش به فساد غلتیده بودند، خواستند ازین فضای اخیر غلطی بکنند اما دیدند رسواتر از دیروز شدند. بله، با تحلیل شما موافقم. در این پست شما هم آمدم نظر گذاشتم.
عارف آهنگر به دامنه زیر پست تاب و طاقت قسمت ۴ :
سلام و عرض ادب جناب طالبی گرامی

حیوانات با یکدیگر همزیستی دارند و نسبت به هم کینه و بدخواهی ندارند، چون "جیب" ندارند و "انبار" نمی‌کنند.
آنها بدلیل غریزه‌شان اینگونه زیست می‌کنند که گویی باور دارند روزی همه‌شان از یک جا تعیین می‌شود.

انسان از زمانی که شروع به تملک و اهلی کردن طبیعت نمود، "غم نان" و "غم نام" پی در پی هم به سراغش آمدند و ترس از "فردا" خرخره‌اش را علی‌الدوام می‌جَوَد؛ فردایی که چیزی جز فریب ذهن دائم‌التشویش ما نیست.

انسانهای امروزی علیرغم بیان برخی ارزش‌ها، چندان به آنها باور ندارند.

این همه عربده و تندی و ناسازی چیست؟
نه همه همره و هم قافله و هم زادند؟

ساقیا دست من و دامن تو، مخمورم
تو بده داد دل من، دگران بیدادند!
پاسخ دامنه ::
،،،
جناب مهندس عارف آهنگر سلام
جیب، انبار، نان، نام، ترس فردا، فریب کلیدواژگان و به زبان علمی «تگ»های مهم نوشته‌ات است که پای این پستم درخشیدن گرفتُ زِنهار داد. همیشه تشنه‌ی نوشته‌هات بودم. سرانجام با تصمیم سازنده‌ات بر من خشنودی دست داد. دست مریزاد. من همین‌قدر بگویم که تمام نوشته‌هات مستقیم می‌رود سایت دامنه؛ زیرا تمام شاخص‌های متن مناسب را داراست. با سپاس ازت عارف. خداحافظت. ارادت: دامنه. پوزش دیر پاسخ دادم. از ساعت سهُ اندی عصر به بعد نبودم ایتا و صحن. در زیر قسمت پنجم تاب و طاقت عکسش مستند می‌شود


مانتیس سوسک گرفت


سید موسی صباغ به دامنه :
ها مدیر
منم درمه پچ ره اوه دمبه. اینجه سفره آوه کم نیه. لپر په آدما ره بای اوه کمتر مصرف هاکانن .سالی چند کشت کاندنه
آخر هم سلام
یاد هاکاردمه
پاسخ دامنه ::
،،
اِمبه (=می‌آم) تِ پیش سید موسی
بذار از بالا جواب را تاشِش کنم! فعلاً تنها سلام خاشکِ خالی
اسا جواب تِ آق سید موسی

سلام. حقّا که ب تو رَشک همان غُبطه می‌شود با بیل وَ زمین وَ آب وَ قطره‌چکان سرُ کار داری. کیف می‌کنی با باغُ خاکُ خُرمدلی‌ات. جواب قشنگی دادی به پستم در قسمت ششم «تاب و طاقت» که از پسته و پچ حرف زدم. بله؛ مِن از دلِ کویرم تِ از بطن هوای شرجی! یادت که هست جبهه دهیی مِردی، کورماز حتی رَم نتونستی هادِی. بگذرم. خیلی خیلی با نوشته‌ات لذت می‌کِشم

شرح لغت برای فارسی زبانان صحن :

رخِف (=رفیق خیلی نزدیک را در محل رخف صدا می‌کنن)

پچ: به کسرِ پ: یک نوع نارنگی خوشمزه‌تر از جنس مشابه‌اش
سید موسی صباغ:
تِه همون کویر دَوُش خوش بگذره
پاسخ دامنه ::
،،
اما اِسا تِ سَد موسی 👇
کمی غائب بودم الآن. خاش خانم خدیجه شِود را بردم مصلا
خادِم گازُ گرفتم آمدم منزل. زیر کولر.

خیلی قشنگ جواب دادی. ۱۰ لیتری را همین الآن برگشت پِر (=دَزِه) کردم آوُردم. یک ۲۰ لیتری هم رویش. نَم‌بَیتِه‌مازندرانی را خیلی خندیدم ولی من بالای سی سال توی کویرم. هر چه نم داشتم ریخت! رفت. ارادت. حظ وافر دشت کرد این رفیقت

این مستند حرف سخنگوی صنعت آب کشور و عکس هم برای تزئین مطلب:

ناپایداری کشاورزی با برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی/ فرونشست در ۳۶۰ دشت کشور

سخنگوی صنعت آب با اعلام اینکه از ۶۰۹  دشت کشور بیش از ۴۲۰ دشت ممنوعه و ممنوعه بحرانی هستند و ۳۶۰ دشت هم دچار فرونشست شده است، گفت: کاهش تراز آب در سفره‌های زیرزمینی در اثر ازدیاد برداشت، ناپایداری بخش کشاورزی را به همراه دارد. بزرگ‌زاده در خصوص وضعیت سفره‌های زیرزمینی و اثر منفی زدیادی برداشت‌ها، افزود: بیش از ۵۰ درصد مصارف آب از سفره‌های زیر زمینی است. وی ادامه داد: در سال‌های متمادی در بخش زیادی از کشور پهناور ایران برای تأمین آب موردنیاز بخش کشاورزی به قنات‌ها و چاه‌ها پناه برده‌ایم که در واقع منابع آب زیر زمینی را تخلیه می‌کنند. سخنگوی طرح‌های ملی آب خاطرنشان کرد: در دهه‌های گذشته بی‌محابا از این منابع برداشت شده و سطح آب‌های زیرزمینی همچنان روبه کاهش است و در خیلی از آب خوان‌ها، حدود ۳۶۰ آبخوان آثار فرونشست دیده می‌شود.

۲۹ تیر ۱۴۰۳ ، ۱۴:۰۸سید موسی صباغ دارابی
سلام
معلومه که ساندویچ ره بخواردی ته چِش سو دَکِتِه.
آره خوانه کود ریشه ایی تزریق هاکانم با شیلنگ اوه دِمبِه تا خوب آبیاری بَوُشِه.
شورای نگهبان فعلا بابت تایید پزشکیان خواشِه سر سرِه زندِه مِرِه کار نِدانِه

این آب شِلِه رِه ساندویچ سَر بخور تا هضم بَوُشِه. جون خِلِه قوی بیِه .
ترکیبی از سیر و نعناع و بادمجان و تِرش هلی.
پاسخ دامنه ::
،،
جواب دامنه باشه چند دقیقه بعد
سلام آق سید موسی
واقعاً دل آب افتاد
و دهن خالیک جمع. چقدر هم قشنگ. نوسش جان. بَخو، کَف‌لَمِه! بَوُش! کشکولی. بادمجان 🍆 تیم ون دله معلومه. پس خیلی خوشمز شد. درود.

،،
بازم سلام بابت این جواب علمی و توضیحی‌ات آق سد موسی. خصوص آن طعنه‌ی سنگینُ پرزورت به شورای نگهبان. حِف کِ مدیر سیاست میاست سواد ندارد. ولی این جمله‌ات شاهکار این چند هفته‌ی اخیر بود که بغ ادبیات شیرین محلی ردیف کردی:

این جمله‌ی تو:

«شورای نگهبان فعلا بابت تایید پزشکیان خواشِه سر سرِه زندِه مِرِه کار نِدانِه»

ترجمه کنم برای فارسی زبانان صحن:

یعنی شورای نگهبان به خاطر این که آقای مسعود پزشکیان را تأیید صلاحیت کرد و مردم هم او را نشاندند صندلی سیاست، حالا بر سرِ خودشان ندامت می‌کوبند و آن قدر مشغول آن کار خود هستند که دیگر وقت ندارند به آق سید موسی کار داشته باشند.
سید موسی صباغ:
سلام آق مدیر
خله نون سبوسی نخور تِره نون گِنًه.
خُو شونی ۴۸ ساعت بعد بیدار وُنی.
آره این روزا دَرمه پچ و خونی ره اوه دِمبه گَت کال تِر بَوُشِِه .
حتما بعد کله پارچه آب شِله بخور که اون چربی ها او بَوُشه وگرنه باد کاندی کَفِنی.
در مورد مملکت داری خیالم جمع جمع هسه. چون
ظریف چند روز پزشکیان جه ریاست جمهوری ره اجاره بَیتِه تا وِه استراحت هاکانه خواشِه نوه جِه برسه که ای بَِلک نکُنِه.
اون عکس ۱۰ سال پیش هسه .
بَرِسِِن ظریف وسه بای که ۴۵ ساله هستمه با سنی هم رفیق دارمه در آقلا و بندر ترکمن و گنبد .شاید مه امتیاز بالا بُورِه . آخه وه جلیلی و قالیباف جه اسم بخواسه
پاسخ دامنه ::
،،
آق سیدموسی سلام
از پاسخت بسیار ممنونم. باور دارو بسیار پرگنجایش هستی. ازین‌رو خرسندم خودم را هم‌بحثت می‌دانم. بگذار یک بار برای همه‌بار ازت بخواهم هر گاه در مباحثه‌ی تو و من تلخی‌یی صورت دادم که هنوز ندادم پیش‌پیش پوزشم را قبول فرما. اما جواب به این جواب قشنگ و پرمعنای شما:

۱. اساساً سُسْ (=سبوس) دوست دارم؛ درین غذا با چهارپایان مشترکم!

۲. قدیم می‌گفتن فلانی نون خلِه خورد وِ را گرفت. خصوص نون ذرت. حالا این لفظ زبان مادری  «تِره نون گِنًه» عالی بود. درود.

۳. به جای آب‌شِله، من ترشی کاندس دارمُ رب انار ملَس. اسا تِ دِل دلِه اوه دکفِه!

۴. عکس جدیدت را بذار تا اف. بی . آی ایران! تِ ره بشناسه!

۵.  لفظ اعی «بَِلک نکُنِه» را از گنجینه‌ی خوب خودت آوردی وارد بحث. بسیار هم قشنگ بود. حِف سیاست میاست سواد ندارم وگرنه دلم می‌خواست این صحن دله من هم چاک‌کلمه گپ هوا کنم!

سید آق موسی ممنونم که جنبه‌های هم‌بحثی همدیگر را خوب رعایت می‌کنی و حتی مرا حریفی! احترام بر تو. ارادت: دامنه

شرح لغت برای فارسی زبانان:
«بَِلک نکُنِه» یعنی لج نکند، بهانه‌جویی نکند، دامنگیر نشود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">