قم. آستانه. مجاور حرم
میدان پانزده خرداد
سال پنجاه و نه
من -چپ- رفقا،
مرحوم مصطفی آهنگر دارابی
شهید حجت الاسلام سیدجواد شفیعی دارابی
سال ۶۵ اعزام به جبهه
اعزام به جبهه. داخل سپاه سورک
و مسجدجامع ساری
مرحوم مصطفی آهنگر
ایستاده کنارم سمت راست نفر سوم
قم : از راست مرحوم مصطفی اهنگر دارابی
مرحوم مصطفی مؤمنی دارابی اوسایی. مرحوم اصغر رنجبر دارابی
دامنه: بر فراق رفیقم مصطفی مشهور به حاج ممدلی مُصْفا. عمومصطفی رفیق همیشگی ما (نگاه به عکسها) در دیدِ من چنین مَردی بود: کمحرف بود. شرافتمند زیست، سخاوتمند نیز. اهل غیبت اینُ آن نبود. آرام میبود؛ دائم. شورهُ خوره در سرش نمیپَروراند. مؤمن به دین بود ژرف. معتقد به مناسک بود سفتوسخت. پای مراسم و معارف اهل بیت ع فداکارانه حضور بیریا میزد. عضو پیشکسوت دستهی فاخر، سنتی، دیرپای هیئت پایینتکیه بود. مردی که مشهد مقدس زیارت دائمش بود. جبهه را رفته بود و در خانه لَم نداده بود. باوقار بود. مردی جذاب برای من. شوخطبع از نوع کاملا" محدود بین افراد معدود. خانهاش اتاق بالاخانه صدها بار محل نشست ما شد با بالاترین پذیرایی و خوشرویی او و خانم بزرگوارش بانوی ارجمند حاجیه امالبنین مقتدایی که خواهر عظیمالشأنی برای ما بوده است. عمومصطفی با توشهای پُروپیمون به دیار باقی شتافتی. آخرین دیدارم با تو همین مراسم چندماه پیش پسرعمهام آق سید محمدباقر شفیعی بود که گرم و گریان مرا آغوش کشیدی دلداری دادی و من محبتت را بر سینهام حس کردم. آن رو و صفتت هنوز ماند بر خاطرم. دیگر ندیدمت تا این که دقایق قبل فهمیدم از نزد ما به نزد رفیقان عمومصطفی مؤمنی، عمواصغر رنجبر، عمویوسف رزاقی، شهید حجت الاسلام آقسیدجواد شفیعی و سایر همرزمان شهیدان بسیجیان مؤمنان فامیلان و خویشان خفته بر خاک پر کشیدی. پَرَت پروازِ خوب برای فرود به قیامتِ قشنگت شود. تسلیت به بیتت که بیت و بیتوتهی ماها رفقا هم بود. تسلیت به بستگانت که اسم آورم خود هزار نام بیشتر میشود. غمبار رفتیُ عکسهات ماند بر آلبومم. برادرت دوستدارت غمگسار غروب ابدیات: ابراهیم.
سلام برادر،
عرض تسلیت خدمت شما.
انشاءالله نور دوستی و الفت آقا مصطفی تا الی رفیق الاعلی بر جان و روان شما تابنده باشد.
و روح پرواز کرده آن مرحوم قرین شادی و رحمت و نور باد.