به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. طرح دست‌دادنِ آمریکا و ایران توسط سایت مؤسسه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات بر متن آقای قاسم محبعلی (مدیرکل پیشین خاورمیانه‌ی وزارت خارجه) مرا بر آن داشت تا بگویم دست‌کم به سه علت این طرّاحی خیالی، غلط است:

 

یکم: این پرچم همچنان توسط مردم ایران و ملل مقاومت منطقه و جهان، به آتش کشیده می‌شود و زیرِ لگد مبارزین آزادی است؛ زیرا دولت‌های دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا همچنان به جهانِ آزاد و مستقل، ستم می‌کند مخصوصا" به ایران که در «خصم» با ملت ماست. و هر نوع دفاع از آمریکا ولو با طرح یا با حرف منحرف، شرکت در مخاصمه علیه‌ی ایران حساب می‌آید.

 

دوم: طرح طوری تعبیه شده که دست ایران با پرچم "الله" و الله "اکبر" بر روی دست آمریکا با آن ستاره‌های ایالت‌هاست و دست ایران که انگشت شصتش بر رو قرار دارد، نشان می‌دهد ایران چقدر محبت‌آمیز دست آمریکا را دارد می‌فشارَد. طراح، یا ناشی بوده، یا ناآشنا و یا نادانِ نادانان. که گویی لَه‌لَه می‌زند برای فشردن دست آلوده و ستمگر دولت ستم‌پیشه‌ی آمریکا.

 

سوم: این طرح مثلا" در پس‌زمینه‌ی سیاه، مهیّا شده است، نیز مثلا" روی دیوار سیمان، که پیام دهد به خواننده و ببینده که این اشتهاء در ایران وجود دارد که تاریکی (بخوانید: تحریم و فشار بر ایران و لابد تصور غلط "عقب‌ماندگی" ایران که بر طبل عده‌ای غافل و بلکه نادان! علیه‌ی کشورشان کوبیده می‌شود) فقط با ترکِ ایران از فعلِ مبارزه و مقاومت و دست شستن از مکتب، به سفیدی می‌رسد و سیمانی‌بودن بک‌گراند (=پس‌زمینه‌ی) طرح، حاکی از محکم‌بودن این دست‌دادن است!

طرح دست دادن آمریکا و ایران توسط سایت موسسه‌ی اطلاعات

 

من گمانم مؤسسه‌ی اطلاعات از دستش دررفته چنین طرحی را اجازه‌ی نشر در روزنامه‌ی خود داده. اساسا" کم‌آوران مقابل آمریکا خیال می‌کنند آن دولت -که همیشه با ارتش تروریستی‌اش حرفش را در برابر کشورها به کُرسی می‌نشانَد، واقعا" در پیِ حل مسائلش با ایران است؟!!! در صورتی که تمام حرکات آمریکا نه تقویت رابطه است، و نه عادی‌شدن اقتصاد ایران با اقتصاد جهان، آن دو حزب در دولت سلطه‌گرشان، کشورهایی سلطه‌پذیر می‌خواهند و از این که در خاک ایران نمی‌تواند پهلو گیرند، در خشم و خصم با ملت افتاده‌اند. ما به عراق، گاز فروختم و برق، چون عراق زیر سلطه‌ی آمریکا اداره می‌شود، آمریکا نمی‌گذارد پولِ فروش انفال -که مالِ خزانه‌ی ملت است- به ایران داده شود. نیز کره جنوبی (بخوانید یک ایالت از ایالت‌های وابسته‌ی آمریکا که سال‌هاست از دهه‌ی پنجاه میلادی به بعد حاضر شد علیه‌ی همخون و همخونه‌های کره شمالی خود، همدست دسیسه‌ی آمریکا باشد) از ما نفت آن هم قیمت مناسب خرید، ولی پولش را باید با اجازه‌ی!!! آمریکا به ایران دهد، آمریکا هم، به کشور کره!!! اجازه نمی‌دهد. جهان غرب را می‌بینید! چقدر رشید شده است؟!

 

آن‌وقت، آن‌ورِ آبی‌های ایران‌زاده -که شهروند ایران هستند و متعلق به "مرز پرگهر"- به جای اتحاد فکری با کشورشان برای وصول پول نفت و تقبیح کار کُره، کره جنوبی را تمجید می‌کنند و هواخواه و مبلغ رونق و رشد و توسعه‌ی سیاسی این کشورند! که ای ملت! ببیند کره جنوبی در سایه‌سار ملایم آمریکا چقدر رشد کرده است؟! چاک "حماقت" تا این قدر؟! فرمان‌پذیری کره جنوبی می‌شود عقل سیاسی! اما مقاومت در برابر زور، می‌شود بی‌عقلی! پس ملت ما برای چی برای امام حسین ع سینه می‌زند؟ همین طور عادتی؟ و کسب ثواب آخرت فقط؟! در سوگ حسین بن علی -علیهما السلام- عزا می‌گیرد که دست در دستِ «زور زمان» بگذارد؟! زنهار! زنهار! بگذرم.

 

آها، یادم نرود؛ مؤسسه‌ی اطلاعات باید چشمش را باز بگذارد که کیا در آن جا!!! جمع می‌شوند. نفوذ، عین مَنفذ صافی‌ست، زود خود را عبور می‌دهد. همین حس را در مورد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی هم دارم که به نظر می‌رسد دور و بَرش، اطلاعات ناصحیح رد و بد می‌شود که مدتی‌ست حرف‌هایی می‌زند که بعید می‌دانم سرانجامِ آن حرف‌ها تقویت جبهه‌ی حق باشد. گفته باشم. همین. دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2336