نقدی بر وظیفهی حضرات روحانی در پیام آقاخامنهای
نگارش ۸ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. آقاخامنهای اخیراً در پیامی ضبطشده -که در (سایت "عصر ایران" ۳ ، ۵ ، ۱۴۰۴) خواندم- گفت: "هدایت معنوی و نورانیکردن دلها و توصیه به صبر و سَکینه و ثبات مردمی، وظیفهی حضرات روحانی است."
خواستم روی این جملهی آقاخامنهای، پیگویه از نوعِ سبک دانشنامهنویسی داشته باشم:
۳۶ سال است، غیرمنقطع در جایگاه نخست "جمهوری اسلامی ایران" قرار گرفته است. علاوه بر حضور دائم و مطلق در سیاست کشور، حوزهی علمیهی روحانیت را نیز تحت اشراف خود قرار داده است. شعارش "ایران قوی و معنوی" است و رویکردش، تمرکز و تکیه بر سنتی که امام خمینی آن را رواج داده است. اما پس از ۳۶ سال، جامعهی ایران در دین و دانش و سیاست، راه متفاوت و پلورال (=متکثر، چندگونگی) را خواهان است. روحانیت در نورانیساختن خود علیل مانده است، چه رسد بخواهد "دلها"ی مردم را نور بتابانَد. در "هدایت معنوی" مورد خواست آقاخامنهای نیز، قشر حکومتی روحانیت، عاجز و مضطرّ مانده است و بیش از همه، خودشان نیازمند هدایت! و محتاج معنویت! شدهاند؛ بهطوری که مردم اکثراً، اکثرِ آنان را دنیادوستتر از خود، ارزیابی میکنند که دنبال و پیِ پول و پَر و دستوپا زدن برای معاشِ بیشتر و زادِ معادِ فراموششده، بار آمدند. بگذرم! آخوندی که راحت با پولش بارها حج میرود و شق شق، بِنه را میمِجَد، درحالی که مردم تهیدست پول جهاز سه پرکاله دخترشان را ندارند، نمیتواند پیشوای معنوی مردم و نورِ مؤمنان باشد. مردم روحانیون را که میبینند به یاد خدا که نه، به یاد هیچ فعل اخلاقی، هیچ رفتار پارسایی و هیچ حساب و قیامت هم نمیافتند، چون فهمیدهاند که اینان حامل لباسی درین حدِ ظاهرند، نه نوید و مژدهی معنوی و سلسلهی دوستی و مدارا و مروّت. انصاف، تنها متاعی نایابِ این قشر چاپلوس قدرت، است.
دریغا و درودا بر آن قلیل روحانیان پارسا که:
طعم آیت الله کوهستانی را میدهند،
عطر شیخ حسنعلی مروارید،
و الماس صیقلخورده دلی عارف وارسته، مانند سید علی قاضی طباطبایی.
اما این قماش روحانیون، حتی با شاه پهلوی دوم -که ۳۷ سال تمام بر اَریکهی قدرت تکیه زده بود- یک روز مبارزه نکرده و "مرگ بر شاه" که شروع میشد، عین خوالِفِ (=بر زمین نششتگان و جاخوردگان) عصر محمد بن عبدالله ص، به سمت لحاف زیر کُرسی و بالشت پر قو و کِرکپَر، متواری میشدند و اینک چنین طایفه و تیرهای هرگز صاحب صلاحیت برای "هدایت معنوی و نورانیکردن دلها"ی مردم نیستند و حتی آن لباسِ تظاهر بر تنشان هم، زیادیست و زائد.